1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 - 9 - 10 - 11 - 12 - 13 - 14 - 15 - 16 - 17 - 18 - 19 - 20 - 21 - 22 - 23 - 24

[مايكل ـ بريتني اسپيرز]

مايكل در اين مراسم گفت: ”وقتي پسر كوچكي بودم و در «اينديانا» بزرگ ميشدم، اگر يك نفر به من ميگفت كه روزي جايزه ي «هنرمند هزاره» را دريافت خواهم كرد، هرگز باور نميكردم.“

[مراسم «اِم.تي.وي»]

در روز 8 سپتامبر سال 2002، مايكل جكسون پيام تسليت خود را، به خاطر سيل ويرانگري كه مرم كشور آلمان را محنت زده كرده بود، بر روي يك نوار ويدئويي به مردم آن كشور تقديم كرد.

پيام مايكل اينچنين بود:

”به مردم آلمان،

 من عميق ترين نگراني ها و تسليت قلبي و خالصانه ي خود را به شما تقديم ميكنم. شما تنها نيستيد. شما در ذهن و دعاهاي من هستيد. به ياد داشته باشيد كه خدا همراه شماست و به اين حقيقت ايمان داشته باشيد كه اين نيز خواهد گذشت. تمام عشق و انديشه ي من تقديم به شما. براي هميشه دوستتان دارم. از شما ممنونم.“

مايكل يك خانواده ي آلماني را با چهار فرزندشان به «لاس وگاس» دعوت كرد تا آخر هفته را با هم بگذرانند. اين خانواده يكي از خانواده هاي بسياري بودند كه بر اثر سيل، تمام زندگيشان را از دست داده بودند.

بعلاوه، او شخصأ كالاهايي را براي كمك به قربانيان اين حادثه، در «لاس وگاس» به مزايده گذاشت.

[در «لاس وگاس]

در 2 نوامبر سال 2002، «ميكائيل گورباچوف»، ”جايزه ي جهاني هنر“ را به مايكل اعطا كرد. البته مايكل در اين مراسم حضور نيافت.

[جايزه ي جهاني هنر]

پيغام ضبط شده ي مايكل به اين شرح بود:

”مهمانان محترم، جناب آقاي «گورباچوف»

انتخاب شدن از جانب آقاي «گورباچوف» و كميته ي اهداي جوايز، براي دريافت ”جايزه ي جهاني هنر”  سال 2002، براي من افتخار بزرگي است. شعار جوايز جهاني امسال، اين است: صلح و تحمل

اين ارزشها براي من بسيار محترم هستند. در قلب و ذهنم، با شما براي صلح، عشق و تحمل براي جهان، متحد ميشوم.

من از آقايان «گانتر استام» و «جورج كايندل» و رئيس جمهور «گورباچوف» تشكر ميكنم. بسيار دوستتان دارم و بسياز از شما متشكرم.“

در 13 نوامبر سال 2002، مايكل به دليل شكايت 21 ميليون دلاري «مارسل آورام» كه مدتها اسپانسور كنسرتهايش بوده است، در جايگاه شهود دادگاه «سانتا ماريا ـ كاليفرنيا» قرار گرفت تا به اتهامش مبني بر كنسل كردن دو كنسرتي كه براي اواخر هزاره برنامه ريزي شده بود، رسيدگي شود.

[در دادگاه]

«آورام» ادعا كرد بعد از اينكه جكسون، اين دو كنسرت را كه قرار بود در 31 دسامبر سال 1999، در «هونولولو» و «سيدني» برگزار شوند، كنسل كرد؛ متحمل صدها هزار دلار هزينه شده است.

در حدود 100 طرفدار مشتاق، بيرون از دادگاه با مايكل ديدار كردند. بعضي از آنها پلاكاردهايي بدست داشتند كه رويشان نوشته بود: ”مايكل را آزاد كنيد“. حدود 30 طرفدار، در يك بخت آزمايي، صندلي هايي را در داخل دادگاه بدست آوردند.

«ضيا مدبر» وكيل مايكل، گفت: ”اين «آورام» بوده كه در طي ديداري با نمايندگان مايكل در اكتبر سال 1999، برگزاري كنسرتها را به تعويق انداخته است.“

«مدبر» عنوان كرد، «آورام» كه موافقت كرده بود 15 ميليون دلار به خاطر كنسرتها به مايكل بپردازد، پي برده بود كه اين كنسرتها، آنطور كه او انتظار مي داشت، پرسود نخواهند بود.

در 14 نوامبر سال 2002، مايكل در دومين جلسه ي دادگاه حضور يافت.

[ورود مايكل به دادگاه]

هنگاميكه قاضي «ميلر» از جكسون درباره ي اين شايعه سؤال كرد كه او هنگاميكه حركات رقصش را براي آماده شدن براي كنسرتها، تمرين ميكند، كلمات جادويي بكار ميبرد؛ مايكل گفت: ”بله، كلمه هاي جادويي. مثل «اجي مجي»

پاسخ مايكل، حاضرين در سالن را به خنده انداخت.

روز بعد، در 15 نوامبر، مايكل براي سومين بار در دادگاه حاضر شد.

[مايكل در دادگاه]

جكسون اظهار كرد كه اين «آورام» بوده است كه به خاطر نگراني از بابت پر سود بودن كنسرتها، آنها را كنسل كرد و نه او. مايكل در ادامه گفت كه نميتواند جلسات متعدد بحث بر سر اين كنسرتها را، به خاطر بياورد.

در 21 نوامبر سال 2002، مايكل در مراسم ساليانه ي جوايز «بَمبي» كه در «برلين ـ آلمان»، جايزه ي «هنرمند پاپ هزاره» را دريافت كرد.

[جوايز بَمبي]

مايكل بعد از دريافت جايزه گفت: ”ممنونم... ممنونم... خيلي از شما ممنونم.... [خطاب به «بوريس بكر»: حالتون چطوره؟... بوريس بكر: من خوبم]... از جملات زيباي شما بسيار ممنونم. اُه پسر.[مايكل عينك طبييش را از جيبش بيرون ميكشد.] معذرت ميخواهم. مجبورم عينك مطالعه ام را به چشمم بزنم. اَه عيسي... خوب شروع ميكنم.

جناب دكتر «بوردا»، جناب دكتر «تِرنهافر»، خانمها و آقايان

من خاطرات فوق العاده اي از سفرم به آلمان دارم. بازگشت من به «برلين» ـ «برلين» شهري پر انرژي ـ براي من بسيار خاص است. برلين، ايچ ليئِبِه ديچ [به آلماني ميگويد: برلين، دوستت دارم]

(حملات تروريستي) 11 سپتامبر جهان ما را تغيير داده است. در زمان نه چندان دوري، ديوار برلين فرو ريخت. اما به تازگي ديوارهاي جديدي ساخته شده اند. در سال 1989، مردم آلمان فرياد زدند: ”وير سين اِن وُل“ [ما يك ملت هستيم]... ما آلماني هستيم. ما ارمني هستيم. فرانسوي،ايتاليايي، روسي، آمريكايي، آسيايي، آفريقايي،... و بسياري ديگر از مليتها... ما مسيحي هستيم، يهودي، مسلمان و هندو... ما سياه پوست هستيم. ما سفيد پوست هستيم. ما يك جامعه ي مملو از تفاوتها هستيم. بسيار پيچيده و در عين حال بسيار ساده. ما به جنگها نياز نداريم. و ميخواهم به بچه هاي آلمان اين را بگويم: ما به شما نياز داريم. دنيا به شما نياز دارد. خواهش ميكنم به دنبال آرزوهايتان برويد. ايده آلهايتان هرچه كه باشد... شما قادر هستيد آنچه كه ميخواهيد بشويد. يك فضانورد يا يك دانشمند مشهور، دكترهاي مشهور و البته ميتوانيد هنرمند شويد...[با لبخندي فراخ]... و شايد روزي مانند من يك جايزه ي «بَمبي» دريافت كنيد.

ميخواهم بدانيد كه من عاشق آلمان هستم و شما بسيار جايگاه ويژه اي در قلب من داريد. من شما را بسيار دوست دارم... جدي ميگويم.

هميشه از نعمات زندگيتان قدرداني كنيد. شاد باشيد و اوقات خوشي را بگذرانيد.

دوستتان دارم.“

[حضار، بعد از اين سخنراني، مايكل را ايستاده مورد تشويق قرار دادند. و بعد تعدادي از آنها، همراه با مايكل روي صحنه جمع شدند و آهنگ «وي آر دِ وُرلد» را خواندند.]

در روزهاي 4 و 5 دسامبر سال 2002، مايكل در چهارمين و پنجمين جلسه ي دادگاه، شركت كرد. مايكل طبق معمول، با صدها نفر از طرفدارانش، در خارج از دادگاه ديدار كرد.

[در دادگاه]

پنج روز بعد، در روز 9 دسامبر سال 2002، جوايز ساليانه ي «جدول برترينها»، جايزه ي خاصي را بابت آلبوم «تريلر» كه هفته هاي بيشتري [37 هفته] را نسبت به بقيه ي آلبومها در صدر جدول قرار داشته است، به مايكل اهدا كرد.

«كريس تاكر» هنرپيشه و كمدين، در «نورلند» ويلاي مايكل جكسون، حاضر شد تا اين جايزه را به او تقديم كند.

مايكل گفت: ”من بسيار مفتخر شدم. بسيار خوشحالم. من از تمامي طرفدارانم در سرتاسر جهان تشكر ميكنم. من بدون شما، نمي توانستم اين چيزي كه الآن هستم، باشم.

در روز 10 ژانويه سال 2003، روزنامه ي «لس آنجلس تايمز» خبر داد كه «تامي موتولا»، رئيس كمپاني «سوني»، از سمت خود بركنار ميشود.

مديران اعظم ژاپني كمپاني «سوني» به «تامي موتولا» اطلاع دادند كه تمايلي به تمديد شرايط مالي فوق العاده پر سود «موتولا» در قرارداد خود با او كه در آگوست سال 2004 به پايان ميرسد، ندارند.

در 15 ژانويه سال 2003، مايكل در مراسم تدفين «موريس گيب» عضو گروه «بي گي»، در ساحل «ميامي» شركت كرد.

مراسم تشييع جنازه ي خصوصي او، ظهر آن روز، در كليسايي در نزديكي  ساحل برگزار شده بود.

پنج روز بعد، در 20 ژانويه سال 2003، يك خبر فوق العاده منتشر شد: ”«مارتين بشير» كه به مدت 8 ماه اجازه يافته بود، در خانه ي مايكل(نورلند)، با او زندگي كند، فيلم مستندي در باره ي مايكل تهيه كرده است. «بشير» براي تهيه ي اين مستند 90 دقيقه اي، دسترسي انحصاري و بي سابقه اي به جكسون داشته است. اين مستند در روز 3 فوريه سال 2003، در برنامه ي «ترِوُر مك دونالد» از شبكه تلويزيوني «آ.تي.وي.وان» پخش ميشود.

[مايكل جكسون - مارتين بشير]

مستند قبلي «بشير» در مورد «پرنسس دايانا و مايكل باريمور» بوده است.

«جيمز گلدستون» مدير اين برنامه گفت: ”اين فيلم، يك نماي فوق العاده از زندگي يكي از مشهور ترين و جنجالي ترين چهره هاي جهان است. ما در طي يكي از آشفته ترين دوران زندگي مايكل، از او فيلم تهيه كرده ايم. اين فيلم بسيار قابل توجه است. تماشاگران آنچه را كه ميبينند، نميتوانند باور كنند.“

در روز 3 فوريه سال 2003، مستند «زندگي با مايكل جكسون» از شبكه ي انگليسي «آي.تي.وي.وان» پخش شد. اين مستند بعدأ از شبكه هاي سراسر دنيا پخش ميشود.

... و طوفان شروع شد...

مايكل در اين مستند، بي پرده راجع به پول، جراحي پلاستيك، دوران كودكي، فرزند سومش «پرينس مايكل دوم» و بسياري چيزهاي ديگر صحبت ميكند.

[مستند زندگي با مايكل جكسون]

«بشير» به جاي آنكه مايكل را به نحوي عادلانه جلوه بدهد، تمام تلاشش را به كار برد تا آنجا كه ميتواند مسائل را به شكل نادرستي بپيچاند. اگرچه بيشتر بينندگان اين مستند، بطرف خواسته ي «بشير» جذب نشدند و در سراسر جهان، حمايت خود را از مايكل، اعلام كردند.

 

سه روز بعد، در روز 6 فوريه 2003، مايكل در بيانيه اي كه در رسانه هاي انگلستان منتشر شد، گفته بود:

”امروز من شايد بيش از گذشته، احساس ميكنم كه به من خيانت شده است. كسي كه فرصت يافت با فرزندانم، كارمندانم و خودم آشنا شود، كسي كه به او اعتماد كردم و حقيقت را به او گفتم، توانست از اعتماد من به خود سوء استفاده كرده و اين فيلم ناخوشايند و ناعادلانه را تهيه كند. هر كس كه مرا ميشناسد،‌ حقيقت را ميداند. و آن اين است كه در زندگيم، فرزندانم بر همه چيز مقدم هستند و من هرگز به كودكي آسيب نمي رسانم.“

«دبي رو» همسر سابق مايكل و مادر دو فرزندش، در بيانيه اي در حمايت از او گفت:

”اينكه هر كسي واقعأ باور ميكند كه مايكل ميتواند كاري انجام دهد كه به فرزندانمان صدمه بزند يا آنها را در خطر بياندازد، قلبم را به درد مي آورد. آنها(فرزندانمان) مهمترين چيز در زندگي مان هستند.

ارقامي كه منتشر شده بود، نشان ميداد كه مستند تلويزيوني «زندگي با مايكل جكسون»، 10 برابر فيلم مصاحبه ي اختصاصي با ”رهبر كشور عراق“ ـ با وجود تهديدات جنگ قريب الوقوع در آن كشور ـ بيننده داشته است.

سخنگوي شبكه گفت كه پخش اين مصاحبه ي جنجال برانگيز كه توسط «توني بِن» عضو حذب كارگر انگلستان اداره شده بود، تعداد بينندگان شبكه چهار خبري انگلستان را از 500.000 نفر به 1.7 ميليون نفر افزايش داده بود. اما مستند «زندگي با مايكل جكسون» از شبكه ي »آي.تي.وي.وان» 15 ميليون بيننده داشته است. در ايالات متحده، پخش اين مستند از شبكه ي «اِي.بي.سي»، 27 ميليون نفر را پاي گيرنده هايشان نشانده بود.

بعد از اين جريانات، مايكل دست به عمل متقابل زد...

در روز 20 فوريه سال 2003، شبكه تلويزيوني «فاكس»، فيلم قسمتهايي را كه از مصاحبه ي جنجالي «مارتين بشير» با مايكل حذف شده بود، پخش كرد. اين برنامه با نام «مايكل جكسون، قسمت دوم: مصاحبه اي كه به شما نشان نمي دادند» توسط فيلمبردار خصوصي مايكل، گرفته شده است.

اين قسمتهاي حذف شده، بعدأ در شبكه هاي سراسر جهان پخش ميشود و به خوبي نشان ميدهد كه واقعيت چه بوده است و «مارتين بشير» چگونه قابليتهاي مايكل به عنوان يك پدر، نورلند و ... را تفسير ميكند. و اين در تضاد با چيزي است كه در مستند «زندگي با مايكل جكسون» نمايش داده بود.

در بيانيه اي آمده بود:

”اين فيلم، داراي صحنه هاي غيرمنتظره اي از «مارتين بشير» در حال ستايش رفتار و طرز برخورد مايكل با فرزندانش و توانايي هاي او به عنوان يك پدر است. او در اين صحنه ها ميگويد كه مايكل پدر بسيار خوبي است. و اينكه جاي تأسف است كه مردم دنيا، در انتقاد كردن از مايكل حاضر يراق هستند.“

ظاهرأ، «مارتين بشير» يا به مايكل دروغ ميگفته است يا بينندگان را گمراه ميكرده است.

در بيانيه اي اعلام شده بود: ”«بشير» در طي مصاحبه با مايكل، از اينكه از او فيلمبرداري ميشد، آگاهي داشت.“

ادامه‌‍