1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 - 9 - 10 - 11 - 12 - 13 - 14 - 15 - 16 - 17 - 18 - 19 - 20 - 21 - 22 - 23 - 24

من هرگز گونه ها يا چشمانم را تغيير نداده ام. لبهايم را نازك نكرده ام و هيچگونه عمل جراحي روي پوستم نداشته ام. تمام اين اتهامات مضحك است. اگر حقيقت داشت، ميگفتم. اما حقيقت ندارند. من دوبار بيني ام را عمل كردم و اخيرأ يك شكاف در چانه ام ايجاد كرده ام [كه امروزه به عنوان جراحي پلاستيك، محسوب نميشود]. ولي تمامش همين است. من به چيزهايي كه ديگران مي گويند، اهميت نميدهم. اين صورت خودم است و خودم ميدانم.“

مايكل در اين كتاب روابط خود و پدرش را طوفاني توصيف ميكند:

او در مصاحبه اي، در باره ي اين روابط گفته است: ”ميترسيدم... خيلي ميترسيدم. او گهگاه مي آمد تا مرا ببيند. من از ترس دچار حالت تهوع ميشدم و بالا مي آوردم.“

در سال 1993، وقتي «اپرا وينفري» در مصاحبه اي از او پرسيد كه آيا اين حالت را در كودكي داشته است يا بزرگسالي، با يك كلمه جواب داد ”هر دو“. مايكل در آن زمان 35 ساله بود.

«مولي مولدروم» منتقد موسيقي استراليايي در رابطه با تجربيات مايكل به عنوان يك پسر بچه نوشته است:

”هنگاميكه من و شما مشغول بازيهاي كودكانه بوديم، او در حال اجرا كردن بر روي صحنه بود. وقتي من و شما سرگرم راندن دوچرخه هايمان بوديم، او در حال اجرا كردن بر روي صحنه بود. وقتي ما براي اولين بار به مدرسه ميرفتيم، او در حال اجرا كردن بر روي صحنه بود. و اينطور افراد در دنياي بسيار بسيار متفاوتي زندگي ميكنند.

مايكل يك پدر بد زبان داشت كه او را وادار ميكرد در استوديو بماند و تمرين كند. در حاليكه بچه هاي همسن و سال او بيرون مشغول بازي كردن بودند.

وقتي مايكل بر اثر دلشوره اي كه براي اجرا در مقابل 50.000 نفر داشت، در دستشويي بالا مي آورد، پدرش او را از آنجا بيرون ميكشيد و بر روي صحنه هل ميداد.

هيچكدام از ستاره هاي تاريخ موسيقي، در حد مايكل در ديد عموم نبوده اند. تمامي آنها موفق شدند كه حداقل دوران نوجواني شان را دور از ديد مردم، بگذرانند.

چيزي كه مشخص است اين است كه مايكل، دوران كودكي عادي اي نداشته است. شايد احاطه شدن توسط طرفداران و تحت فشار قرار گرفتن از جانب آنان، منجر به كمرويي و حساس بودن او در زماني كه بر روي صحنه حضور ندارد، شده است.

كمرويي او يك حقيقت شناخته شده است. تازه در اين سالهاي اخير است كه تكه هاي معماي مايكل جكسون، يكي يكي پيدا ميشوند.

«اسموكي رابينسون» يكي از هنرمندان «موتون» شرح ميدهد كه مايكل تا چه حد به همه چيز دقت ميكرده و مانند اسفنج همه چيز را در خود جذب ميكرده است و بسيار كنجكاو بوده و هنوز هم همانطور است. «اسموكي رابينسون» در مصاحبه اي با «اپرا وينفري» در سال 1993، گفت كه ” مايكل مانند روحي پير در بدن يك كودك بود. او در واقع هيچگاه بچه نبود.“

تجربيات دوران نوجواني مايكل، سهم بيشتري در ساختن شخصيت پيچيده اي كه در هر كشوري از گوشه و كنار دنيا، مايكل را با آن ميشناسند، داشته است.“

در ماه مي سال 1988، مايكل از «هي وينهارست» [خانه ي خانواده ي «اِنسينو»]، به ويلايي در دره ي «سانتا يِنز» واقع در 100 مايلي شهر «لس آنجلس»، نقل مكان كرد. ويلاي 2.700 جريبي (117.612.000 متر مربع) «سايكامور» خيلي زود به «نورلند _ Neverland» تغيير نام داد. «نورلند» شهر «پيتر پن». شهر قهرمان كتاب مورد علاقه ي مايكل ”پيتر پن، پسري از «Never Neverland».“


[نورلند]


در 18 ماه مي سال 1988، اولين فيلم مايكل «مون واكر _Moon Walker» كه در آن خودش در نقش اول ظاهر شده است، براي اولين بار در جشنواره ي فيلم «كن» در جنوب فرانسه، به نمايش در آمد. اين فيلم براي عرضه در كريسمس در نظر گرفته شده بود.

زمانيكه آهنگ «Dirty Diana» در 2 جولاي سال 1988، در صدر جدول قرار گرفت، مايكل اولين هنرمندي بود كه 5 آهنگ از يك آلبومش [آلبوم Bad] در صدر قرار داشتند. تا آن زمان هيچكس به چنين ركوردي دست نيافته بود.

نام مايكل در كتاب ركوردهاي جهاني به عنوان كسي كه بيشترين تعداد آهنگهاي محبوب و شماره يك را در اواخر دهه 1980 داشته، ثبت شده است. هيچ هنرمندي [چه زن و چه مرد] در اواخر دهه 80، بيشتر از ”سلطان پاپ“ آهنگ شماره يك نداشته است.

در اواخر ماه اكتبر سال 1988، فيلم «مون واكر» براي اولين بار بر روي پرده ي  سينماهاي ژاپن ظاهر شد. و بالاخره در 26 دسامبر، در اروپا منتشر گرديد. گرچه برخي از منتقدان، از فيلم «مون واكر» تعريف كردند و برخي ديگر انتقاد، اين فيلم هم در ژاپن و هم در اروپا با استقبال عمومي روبرو شد. در انگلستان و فرانسه، مردم براي ديدن اين فيلم، جلوي سينماها صف ميكشيدند.

مدير برنامه ريز مايكل «فرانك ديلو» تصميم گرفت تا «مون واكر» را در سينماهاي ايالات متحده، به نمايش نگذارد. در 10 ژانويه سال 1989، «مون واكر» بر روي فيلمهاي ويدئويي در آمريكا عرضه شد. تنها پس از گذشت يك ماه، 600.000 نسخه از آن به فروش رفت. و اين تازه اول ماجرا بود.


 

[فيلم «مون واكر»]

«مون واكر» در صدر جدول بهترين ويدئو كاستهاي موسيقي ظاهر شد. اين فيلم، نام مايكل را به مدت 22 هفته در اولين رديف جدول نگاه داشت. تا اينكه بالاخره توسط خود مايكل و با مستند «مايكل جكسون: مرد افسانه اي ادامه ميدهد _ The Legend Continues» جايگزين شد.

در 24 ژانويه سال 1989، پس از گذشت تنها 2 هفته از زمان انتشار «مون واكر»، اين فيلم ركورد فيلم «پشت صحنه ي Thriller» را پشت سر گذاشت. اينچنين شد كه مايكل ركورد خود را شكست و فيلم «پشت صحنه ي Thriller» را به مكان دوم هدايت كرد. تا به امروز، «مون واكر» پر فروش ترين فيلم موزيكال بوده است و «پشت صحنه ي Thriller» را پشت سر دارد.

مايكل بار ديگر ركورد جديدي را در تاريخ موسيقي ثبت كرد. دو تا از فيلمهاي موزيكال او در رتبه هاي اول و دوم پرفروش ترين فيلمهاي موزيكال تاريخ قرار دارند.

در 27 ژانويه سال 1989، مايكل 123 اُمين و آخرين كنسرت از تور «Bad» را در استاديوم ورزشي «لس آنجلس» برگزار كرد.


[تور «Bad»]


تور «
Bad» تمام ركوردهاي پيشين را شكست و بزرگترين توري شد كه تا آن زمان برگزار شده بود. 
تور جهاني «Bad» به مدت 16 ماه [12 سپتامبر سال 1987 ـ 27 ژانويه 1989] و در 15 كشور دنيا برگزار شد و در مجموع، 4.4 ميليون نفر از مردم دنيا، در كنسرتهاي اين تور حضور يافتند.

 تور «Bad» همچنين با درآمدي بالغ بر 125 ميليون دلار، پردرآمد ترين كنسرت تا آن زمان شد. تا آن زمان، هيچ هنرمندي تنها از يك تور چنين درآمدي بدست نياورده بود.

مايكل چند سال بعد با توري ديگر، ركوردي را كه خودش بر جا گذاشته بود، ميشكند.

مايكل در مدتي كه تور «Bad» را در اروپا برگزار ميكرد، در هر دقيقه 3.425 پوند انگلستان، درآمد داشت. مايكل قراردادي به ارزش 20 ميليون پوند امضا كرده بود كه بر طبق آن 90% درآمد حاصل از تمام كنسرتها را دريافت ميكرد.

بعد از پرداخت سهم همراهان 140 نفره اش، از هر كنسرت، سود خالصي بالغ بر 400.000 پوند انگليس بدست مي آورد.

در 14 فوريه سال 1989، خبر رسيد كه مايكل جكسون و مدير برنامه ريزش «فرانك ديلو» در صدد هستند كه از يكديگر جدا شوند. هيچ دليلي براي اين جدايي ناگهاني ذكر نشد و به رسانه ها اين امكان را داد تا در مورد دلايل احتمالي اين قضيه نظر بدهند كه شايد «فرانك ديلو» سعي داشته است تا با تكنيكهاي مديريتي نمايشي خود، مايكل را تحت كنترل خود دربياورد و از اين طريق خود را مطرح كند. 


[مايكل ـ فرانك ديلو]


«فرانك ديلو» از تاريخ 20 مارس سال 1984 تا 14 فوريه 1989، مدير برنامه ريز مايكل بود.

در 28 جولاي سال 1989، زمانيكه انيميشن ساخته شده از روي مايكل، براي اولين بار در تبليغات تلويزيوني كارتون «خانواده ي ريزين» نمايش داده شد، مايكل به عنوان عضوي جديد، در اين خانواده ي كارتوني پذيرفته شد. نام اين شخصيت جديد كارتوني «مايكل ريزين» بود. از صداي مايكل در حال صحبت كردن، در اين تيزر تبليغاتي استفاده شده بود، اما آنها به خاطر قرارداد انحصاري اي كه مايكل با كمپاني «پپسي» امضا كرده بود، نميتوانستند از صداي او براي خواندن آهنگ «شراب انگور حرف ميزند» كه براي اين تبليغ ساخته شده بود، استفاده كنند. مايكل پس از همكاري با خالق اين خانواده ي كارتوني، در فيلم «مون واك»، موافقت كرد كه آنها از انيميشنش در اين تبليغات استفاده كنند.

در 13 سپتامبر سال 1989، يك كنفرانس مطبوعاتي برگزار شد تا خبر عقد قراردادي جديد را بين مايكل جكسون و پوشاك «L.A.Gear» اعلام كند. اين قرارداد 2 ساله، مايكل را ملزم ميكرد كه علاوه بر طراحي پوشاك و تبليغ براي فروش يك سري از كفشها و پوشاك ورزشي آنها، در تيزرهاي تبليغاتيشان نيز حضور يابد.


 


در 18 دسامبر سال 1989، خبرگزاري ها اعلام كردند كه مايكل كار بر روي آلبوم «Decade» را كه قرار بود بزرگترين آلبوم تاريخ بشود، متوقف كرده است. زيرا با خلق آثاري جديد، در فكر ارائه ي آلبوم ديگري براي خوشايند طرفدارانش است.

در بهار سال 1990، آگهي تبليغاتي «L.A.Gear» كه در آن از آهنگ مايكل به نام «Wanna Be Startin Somthin» استفاده شده بود، در سينماها نمايش داده ميشد. اما خود مايكل در اين آگهي تبليغاتي حضور نداشت. اين تيزر تبليغاتي بعدها از تلويزيون نيز پخش گرديد.


 

[تيزر تبليغاتي «L.A.Gear»]


در جولاي سال 1990، اولين عكس مايكل جكسون براي تبليغ محصولات «اL.A.Gear» در مجلات به چاپ رسيد. «برندي» دختر 8 ساله ي «جكي» برادر مايكل در اين آگهي تبليغاتي حضور داشت و تيزر آن از تلويزيون نيز پخش شد.

اولين آگهي تلويزيوني مايكل پس از گذشت 4 سال، از طرف صنعت تبليغات، يك آگهي خلاقانه توصيف شد كه مسير تازه اي در صنعت تبليغات به وجود آورده است.

يك ماه بعد، در آگوست سال 1990، تبليغات «L.A.Gear» با حضور مايكل در سينماها به نمايش گذاشته شد.

در 18 آگوست سال 1990، خبر داده شد كه مايكل، «سندي گالين» را به سمت برنامه ريز خصوصي خود منصوب كرده است.

در سال 1991، مايكل جكسون، «مدونا» را در مراسم جوايز «اسكار» همراهي كرد.

«مدونا» به خاطر آهنگ «دير يا زود» از فيلم «ديك تريسي»، برنده ي جايزه ي بهترين آهنگ فيلم از جوايز «اسكار» شده بود.


در 20 مارس 1991، در شهر «نيو يورك»، بزگترين قرارداد تاريخ موسيقي بين مايكل و كمپاني «سوني» [كه در سال 1988 شبكه «سي.بي.اِس» را خريداري كرده بود] بسته شد. سازمان چند مليتي ژاپني، قراردادي 15 ساله، براي انتشار 6 آلبوم و فيلم، با مايكل منعقد كرد.

نام مايكل به عنوان پر درآمد ترين خواننده ي تاريخ موسيقي، در كتاب ركوردهاي تاريخ ثبت شده است و تا به امروز نيز اين ركورد را حفظ كرده است. در اين كتاب، ارزش اين قرارداد، 890 ميليون دلار آمريكا ذكر گرديده اما ارزش واقعي آن 1 ميليارد دلار تخمين زده شده است.

بنابراين قرارداد، مايكل براي هر آلبوم، نقدأ  18 ميليون دلار به عنوان پيش پرداخت و 5 ميليون دلار به عنوان دستمزد دريافت ميكند.

مايكل كه اكنون پر درآمد ترين خواننده در تمام طول تاريخ موسيقي است، 25% درآمد حاصل از فروش هر آلبوم را دريافت ميكند. او همچنين مدير كل كمپاني «نيشنز ركورد» است كه بعدها به «MJJ» تغيير نام داد. او براي اين سمت، ساليانه يك ميليون دلار دريافت ميكند. گزارش اين معامله ي پر سود بعدها در مطبوعات منتشر گرديد چرا كه استانداردهاي تازه اي را در حوزه ي قيمتها بوجود آورده بود.

ادامه‌‍