1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 - 9 - 10 - 11 - 12 - 13 - 14 - 15 - 16 - 17 - 18 - 19 - 20 - 21 - 22 - 23 - 24

روز بعد، اين بوسه مهمترين رويداد خبري در رسانه ها ي سرتاسر دنيا بود. بعضي از آنها، اين بوسه را ”بوسه ي قرن“ ناميدند و بضي ديگر آن را به صحنه ي مشهوري از فيلم بلند «بر باد رفته»، آنجا كه «اسكارلت اُهارا» و «رت باتلر» يكديگر را ميبوسند، تشبيه كردند.

در 26 ژانويه سال 1995، مايكل با امضاي بيش از 70.000 نفر از طرفدارانش، نامزد دريافت جايزه ي صلح نوبل شد اما اين خبر در مطبوعات انعكاسي نداشت. اين جايزه به مايكل تعلق نگرفت.

در مي سال 1995، مايكل جكسون با ظاهري جديد همراه با «كويينسي جونز»، براي مجله «وايب» عكس انداختند. اين عكس در نسخه اي از مجله كه در ماه جوئن همان سال منتشر شد، چاپ شده بود.

[مجله «وايب»]

در 29 مي سال 1995، «اسكريم» اولين آهنگ تكي از آلبوم جديد مايكل ”هيستوري“ در سرتاسر دنيا منتشر شد. مايكل اين آهنگ را همراه با خواهرش «جانت» اجرا كرده بود.

اين آهنگ از همان ابتدا، در رتبه پنجم جدول پرفروش ترينهاي ايالات متحده، ظاهر شد. در طول تاريخ 37 ساله ي جدول 100 آهنگ برتر، اين اولين بار بود كه يك آهنگ در بدو ورود به جدول در چنين جايگاه بالايي قرار ميگرفت. پيش از اين در ماه مارس سال 1970، آهنگ «لِت ايت بي» از گروه «بيتلز» در رتبه ي ششم جدول وارد شده بود. و حالا «اسكريم» مكاني بالاتر از آن را بدست آورده بود. مايكل بعدها ركورد خود را ميشكند. 

در 14 جوئن، مايكل و ليزا، اولين مصاحبه ي خود را به عنوان يك زوج با برنامه ي «پرايم تايم» از شبكه تلويزيوني «اِي.بي.سي» انجام دادند. اين مصاحبه كه توسط «دايان ساير» اداره ميشد، در سرتاسر دنيا بطور زنده پخش شد. و دومين مصاحبه ي پربيننده تا آن زمان گرديد.[پر بيننده ترين مصاحبه تا امروز، مصاحبه ي سال 1993 «اُپرا وينفري» با مايكل جكسون است.]

[مصاحبه]

( براي مشاهده ي متن مصاحبه اينجا را كليك كنيد )

در سال 1997، مصاحبه ي «باربارا والترز» با «مونيكا لويينسكي» در رتبه ي دومين مصاحبه پر بيننده جاي گرفت و مصاحبه ي «ليزا و مايكل» را به مكان سوم هدايت كرد.

در طي مصاحبه ي «پرايم تايم»، كليپ موسيقي «اِسكريم» به كارگرداني «مارك رومانِك» براي اولين بار نمايش داده شد. اين كليپ، فوق العاده مدرن ساخته شده بود و ركورد ديگري را براي مايكل به ارمغان آورد. «اِسكريم» با 7 ميليون دلاري كه صرف ساختش شده است، به عنوان پر خرج ترين كليپ تاريخ موسيقي در كتاب ركوردهاي جهاني به ثبت رسيده است.

[كليپ «اِسكريم»]

مايكل با كليپ «اِسكريم»، هنر ساخت كليپهاي موسيقي را وارد مرحله ي ديگري كرد. اين كليپ مسير تازه اي را براي خلق كليپهاي كامپوتري متحرك، به وجود آورد.

چيزي كه دنيا 4 سال تمام انتظارش را ميكشيد، در 15 جوئن سال 1995 به وقوع پيوست. «هيستوري ـ تاريخ»، آلبوم جديدي كه مدت زيادي همه را منتظر گذاشته بود؛ در سرتاسر دنيا منتشر شد. 150 دقيقه موسيقي بر روي آلبومي متشكل از دو عدد «سي.دي». يكي از آنها شامل 15 آهنگ جديد، و ديگري شامل 15 تا از برترين آهنگهاي قبلي مايكل بود.

مجسمه ي مايكل جكسون كه توسط كمپاني ضبط موسيقي او ساخته شده بود، در بسياري از شهرهاي اروپايي در طي مراسمي پرده برداري شد تا با طرح روي جلد آلبوم «هيستوري» جور شود.

پنج روز بعد، در 20 جوئن، آلبوم «هيستوري» در صدر جدول آلبومهاي پرفروش ايالات متحده و بسياري از كشورهاي دنيا جاي گرفت.

با توجه به تمامي اتفاقاتي كه مايكل در سال 1993 پشت سر گذاشته بود، آلبوم «هيستوري» بدون شك مهمترين آلبوم مايكل به شمار ميرود. «هيستوري» همچنين شخصي ترين آلبوم اوست. مايكل در آلبوم «هيستوري ـ تاريخ»، تاريخ زندگي خود را بازگو ميكند. او در اين آلبوم از اتفاقات گذشته ميگويد، از اتهامات كذب، دروغها، انسانهاي طماع، روزنامه هاي محلي(تبلويدز) و موقعيتي كه در آن قرار داشت.

منتقدان آمريكايي مايكل، اين آلبوم را رضايت بخش نميدانستند. و مايكل را ”هنرمند تمام شده“ خطاب كردند.

در حاليكه «هيستوري» نامزد دريافت شش جايزه گرمي شد. و از طرف كميته ي تصميم گيرنده ي جوايز، يك آلبوم فوق العاده به شمار ميرفت. آن هنرمند ”تمام شده“، در مراسم جوايز موسيقي آمريكا، در روز 29 ژانويه سال 1996، برنده ي جايزه ي بهترين هنرمند مرد پاپ و راك شد. اين جايزه ثابت كرد كه گفته هاي منتقدان يا روزنامه نگاران، هيچگاه نبايد وحي منزل تلقي شود. 

اين آلبوم در سرتاسر جهان، موفقيتهاي فوق العاده اي بدست آورد. و به اين سؤال كه ”آيا او دوباره تاريخ را رقم خواهد زد، يا اينكه او به تاريخ پيوسته است؟“ آشكارا پاسخ داد.

«هيستوري» بار ديگر به همه ثابت كرد كه چرا مايكل جكسون بزرگترين خواننده ي جهان و ”سلطان مسلَم پاپ“ است.

مايكل براستي تاريخ را رقم زد. شبكه ي آمريكايي «اِم.تي.وي»، خبر داد كه آلبوم «هيستوري» پرفروش ترين آلبوم دوتايي[شامل دو «سي.دي»] تمام دورانها شده است. همچنين اين آلبوم، از بقيه ي آلبومهاي مايكل، سريعتر به فروش رفت. 7 ميليون نسخه از آلبوم به طرز بي سابقه اي، تنها در هفته ي اول در سرتاسر جهان به فروش رفت.

مايكل در اين آلبوم با تهيه كنندگان مطرحي همچون «ديويد فاستر»[كه در آلبوم «آف دِ وال» نيز با مايكل كار كرده بود]، «جيمي جم»، «تري لوئيس»، «دالاس آستين» و «آر.كلي» همكاري كرد.

در اواخر دهه 90، «ديويد فاستر» به عنوان موفق ترين تهيه كننده ي دهه برگزيده شده بود. او همچنين تهيه كنندگي آهنگهايي را براي «ويتني هيوستون»، «مدونا» و «ماريا كري» بر عهده داشته است.

 در آلبوم «هيستوري» افراد برجسته اي چون «جانت جكسون»، «شكيل اُنيل»، «اِسلش»، «استيو لوكادر»، «استيو پركارو» و گروهاي «نوتوريس بيگ» و «بويز تو من» حضور داشتند.

در 22 جوئن سال 1995، مايكل در برنامه اي افتخاري از شبكه ي «وي.اِچ.وان» كه در سالن «شراين» واقع در «لس آنجلس» برگزار ميشد، حضور يافت تا جايزه اي را در تقدير از فعاليتهاي بشردوستانه اش، از دستان «مورگان فريمن» دريافت كند. از آن پس، اين جايزه به «جايزه ي ويژه ي مايكل جكسون» تغيير نام داد.

پيش از اهداي جايزه، گروه «بويز تو من» قطعه مختلطي از دو تا از آهنگهاي مايكل، با نامهاي «هيل دِ وُرلد» و «وي آر دِ وُرلد» را كه مضامين انساندوستانه دارند، به اجرا گذاشتند. مايكل در قسمت پاياني اين اجرا، به آنان ملحق شد.

”به خاطر عشق و حمايتتان از شما متشكرم. شما چيزهاي بسياري به من بخشيده ايد. و اين به من فرصت داد تا بخشي از اين عشق را به كساني تقديم كنم كه مشكلاتشان، توجه و كمك ما را ميطلبد. اعلاميه اي كه سازمان ملل متحد اخيرأ منتشر كرده است، نمونه اي بارز از اين مدعاست. اگر سه بار در سال، به كودكان جهان سوم قرص ويتامين بدهيم، يك تا سه ميليون نفر از آنها، از مرگ نجات مي يابند. هزينه ي آن براي هر كودك، تنها شش سنت است. همين. بنابراين ما بايد براي التيام بخشيدن به زمين، متحد شويم تا اين زمين زيبا را در عشق و لذت، تقسيم كنيم. بسيار زياد دوستتان دارم.

[مايكل با انگشتانش علامت پيروزي را نشان ميدهد. به طرف حضار بوسه ميفرستد. تعظيم ميكند و از صحنه خارج ميشود.]

در 28 جولاي 1995 شبكه ام.تي.وي مصاحبه اي با مايكل ترتيب داد . مجري اين  مصاحبه بيل بلامي بود.

اين مصاحبه قسمتي از يك برنامه ويژه 30 دقيقه اي (مايكل جكسون تاريخ را تغيير ميدهد) بود كه توسط ام.تي.وي تهيه و همزمان از كانالهاي اي.بي.سي و ام.تي.وي پخش شد. كليپ «يوآرنات الون» براي اولين بار بعد از مصاحبه نمايش داده شد.

( براي مشاهده ي متن مصاحبه اينجا را كليك كنيد )

در 15 آگوست سال 1995، «يو آر نات الون» دومين تك آهنگ از آلبوم «هيستوري» در آمريكا عرضه شد. «يو آر نات الون» اولين تك  آهنگي  بود كه بلافاصه پس از انتشار، درست در صدر جدول 100 آهنگ برتر آمريكا جاي ميگرفت. اين اتفاق در تاريخ جدول آهنگهاي تكي، سابقه نداشت.

[پوشش سي دي «يو آر نات الون»]

بدين ترتيب، مايكل ركوردي را كه 1.5 ماه پيش، براي آهنگ «اِسكريم» بدست آورده بود؛ شكست.[«اسكريم» در مكان پنجم جدول وارد شده بود. قبل از آن، سابقه نداشت كه آهنگي در چنين مكان بالايي از جدول وارد شود.]

مكان اول در جدول آهنگهاي تكي، بالاترين مكاني است كه يك آهنگ ميتواند در آن جاي بگيرد. اين ركورد ممكن است بعدها توسط سايرين نيز تكرار شود. اما هرگز شكسته نخواهد شد.

مايكل جايزه ي «دستاورد 100 آهنگ برتر» را براي آنگ «يو لار نات الون» كه براي اولين بار در تاريخ موسيقي، در صدر جدول 100 آهنگ برتر آمريكا وارد شده بود، دريافت كرد.

در 7 سپتامبر سال 1995، مايكل در مراسم افتتاحيه ي دوازدهمين سالگرد جوايز ساليانه ي كليپ موسيقي «اِم.تي.وي»، اجراي فوق آلعاده جذاب و تأثير گذاري را به نمايش گذاشت.

اجراي مايكل و تشويق ايستاده اي كه از طرف حاضرين در سالن دريافت كرد، بدون شك محبوبيت پيوسته ي او در ميان مردم و تواناييش را براي هيجان زده و خرسند كردن تماشاچيان، به اثبات رساند.

ساير خوانندگانِ اين مراسم، از گروه «ويزر» گرفته تا «نوتوريوس بيگ»، همگي از مايكل ستايش ميكردند.

«كريس كانلي» از «اِم.تي.وي»، گفت كه پشت صحنه پر از افراد مشهوري بود كه سعي ميكردند مكاني در گوشه هاي صحنه به دست آورند و اجراي مايكل را تماشا كنند.

در اين مراسم، مايكل بر روي صحنه رفت تا سه جايزه [بهترين كليپ رقص ـ بهترين طراحي رقص ـ بهترين كارگردان هنري] را براي كليپ «اسكريم»، از دستان خواهرش «جانت» دريافت كند.

 

[دريافت جايزه ي «اِم.تي.وي»]

در 4 نوامبر سال 1995، مايكل براي اولين بار در محبوبترين شوي تلويزيوني آلمان ”وتن داس“ برنامه اجرا كرد. اين برنامه، پربيننده ترين برنامه ي تلويزيوني در تمام اروپا شد. در آلمان 18 ميليون و در ساير كشورهاي اروپايي، 25 ميليون نفر اين برنامه را تماشا كردند. اين برنامه با حضور مايكل، رويداد سال 1995 در اروپا بود.

 

[وتن داس]

در 6 دسامبر سال 1995، مايكل در هنگام تمرين براي اجرا در برنامه ي «وان نايت اُنلي» كه از شبكه ي «اِچ.بي.او» پخش ميشود، از هوش رفت و سريعأ به كلينيك اسرائيلي «بِت» در نيويورك انتقال يافت.

خبرهاي بدست آمده، نشان ميداد كه مايكل مبتلا به بيماري رودوي، كم آبي و نا متوازن بودن غلظت مايع الكتروليتي دستگاه هاي بدن است.

مايكل قرار بود در روزهاي هشتم و نهم همان ماه، بر روي صحنه «بيكن»، برنامه اجرا كند كه اين شوها بدليل بيماري او كنسل شد.

در 19 ژانويه سال 1996، روزنامه ي «يو.اِس.اِي.تودي» خبر داد ”كه «ليزا ماري پريسلي» روز قبل[18 ژانويه] از مايكل جدا شد و بدين ترتيب به زندگي مشترك 19 ماهه ي   خود با مايكل پايان داد.“

در بيانيه اي كه از طرف «لي سولترز» سخنگوي مايكل منتشر شده بود، آمده بود: ”مايكل و ليزا توافق كردند كه از يكديگر جدا شوند. هرچند كه آنها به دوستيشان ادامه ميدهند.“

اختلافات غير قابل حل، علت اتخاذ اين تصميم ذكر شده بود. مايكل و ليزا در 26 جوئن سال 1994، در جمهوري «دومينيكن» با يكديگر ازدواج كرده بودند.

 

در 19 فوريه سال 1996، در مراسم جوايز «بريت» در لندن، مايكل آهنگ تازه منتشر شده ي خود، «ايرت سانگ» را اجرا كرد.

اين آهنگ كه به مدت 6 هفته در صدر جدول آهنگهاي پرفروش انگلستان قرار داشت، از طرف روزنامه نگاران

مورد انتقاد و حتي توهين قرار گرفته بود.

يكي از خبرنگاران شبكه «اِم.تي.وي» اروپا، اين آهنگ را ”يك مشت چرند“ خواند. او در مورد كليپ اين آهنگ ادامه داد: ”كليپ حتي از خود آهنگ بدتر است. مايكل در اين كليپ، زندگي را به درختان باز ميگرداند. مردگان را زنده ميكند. خاك از بين رفته را آباد ميكند. آيا او خداست؟ “

در مراسم «بريت»، مايكل جايزه ي ”هنرمند دهه“ را دريافت كرد و اجرايي تماشايي از آهنگ «ايرت سانگ» را به نمايش گذاشت. مايكل بر روي صحنه در بين حدودأ 40 كودك كه نمايندگان كودكان محروم جهان بودند، احاطه شده بود. در قسمتي از اجراي اين آهنگ مايكل بر روي يك جرثقيل بر بالاي سر حاضرين در سالن به پرواز درآمد، تشويقهاي بي امان 2.000 تماشاچي، كر كننده بود. در مدتي كه مايكل بر روي جرثقثل بود، «جارويس كاكر» به طرف صحنه هجوم آورد. دوانگشتش را به حالت توهين آميز به سمت مايكل در هوا تكان ميداد و صف خوانندگان بر روي صحنه را بر هم زد.

«بتاني گارنر» 7 ساله كه بر روي صحنه حضور داشت، بعدأ در مصاحبه اي با دو روزنامه ي محلي(تبلويدز) انگليس، روزنامه هاي «سان» و «ميرُر» گفت: ”«كاكر» به من گفت: تو دختر كوچولوي خوشگلي هستي. و بعد پايم را لگد كرد.“

در پي اين آشوب، نيروهاي امنيتي بر روي صحنه آمدند تا «كاكر» را پايين ببرند. كاكر دور صحنه ميدويد و از اثاثيه ي كه بر روي صحنه قرار داشت، بالا ميرفت. و هنگاميكه يكي از رقاصان به سمت او رفت، پايش لغزيد و به چند تا از كودكان اصابت كرد و آنها را از بالاي صحنه، به پايين انداخت. عاقبت، نيروهاي امنيتي موفق شدند او را دستگير كنند و بيرون ببرند.

«كاكر» به خاطر ايجاد صدمات بدني دستگير و به اداره پليس انتقال داده شد. پليس فاش كرد كه يك پسر بچه ي 11 ساله ادعا كرده بود كه «كاكر» به او مشت زده است. يكي ديگر از بچه ها، از ناحيه گوش صدمه ديده و ديگري بر روي زمين پرتاب شده بود.

والدين اين بچه ها به شدت عصباني شده بودند و خشم خودشان را در روزنامه هاي «سان و ميرر» ابراز داشتند.

«جانت مور»، مادر يكي از بچه ها: ”آن مرد (كاكر) بزرگترين شب زندگي دخترم را خراب كرد. من ديدم يك نفر دخترم را از زمين بلند كرده و سعي داشت او را به پايين پرتاب كند. من فكر كردم يك آدم ديوانه وارد صحنه شده است و ميخواهد خودش را به مايكل برساند. كدام آدم عاقلي چنين كاري با يك بچه ميكند؟ من نميدانم او(كاكر) كيست يا فكر ميكند كه چه كسي است. اما من دوست دارم همين كار را با او بكنم و يا كاري بسيار بدتر از آن را. دخترم «اشلي» هفته ها خودش را براي اين شب رويايي آماده ميكرد و اين ديوانه تمام زحمتهايش را در عرض چند لحظه بر باد داد. اگر ميتوانستم او را با دستهايم خفه ميكردم.“

«راشل گارنر» مادر «بتاني گارنر» 7 ساله افزود: ”كل اين حادثه، يك نمايش وقيح بود. دختر من و ساير بچه ها نمي توانستند آنچه را اتفاق مي افتاد، باور كنند. بعضي از آنها با گريه از صحنه پايين آمدند و يكديگر را در آغوش گرفتند.“

«تري وب» پدر «استفن» گفت: ”بعد از اين ماجرا، «استفن» بر روي صحنه ماند و به خواندن ادامه داد. و من از اين بابت به او افتخار ميكنم. اما حس ميكنم لحظه اي كه مدتها در انتظارش بود، خراب شد. او خيلي ناراحت است.“

مايكل در بيانيه اي كه از طرف كمپاني موسيقي «اپيك» منتشر شد، «كاكر» را متهم به رفتار نفرت برانگيز و شرم آور كرده بود.

در اين بيانيه آمده بود كه مايكل نميتواند بي حرمتي او را نسبت به افراد حاضر در صحنه درك كند. او از اين واقعه، بيزار، غمگين، شوكه، ناراحت و عصباني شده است اما در عين حال از اينكه اعضاي گروه، علي رغم رفتار نفرت برانگيز و شرم آور فردي كه ميخواست اين نمايش را بر هم بزند، توانستند به اجراي اين آهنگ ادامه دهند، بي اندازه احساس غرور ميكند. نگراني اصلي مايكل از بابت افرادي است كه براي اين اجرا زحمت كشيده بودند و همچنين بچه هايي كه در اين حادثه صدمه ديدنده اند.

در بيانيه اي كه از طرف «كاكر» در روزنامه ها منتشر شد، ارتكاب هرگونه جرمي را رد كرده بود: ”من هيچ كار خلافي انجام ندادم. من از مايكل جكسون خوشم نمي آيد اما به كسي صدمه نزدم. من به كسي حمله نكردم. آنچه انجام دادم اعتراضي بود نسبت به اعمال و رفتار جكسون كه خودش را مسيح ميبيند و ميخواهد دنيا را شفا بدهد. من ديگر نمي توانستم آن را تحمل كنم. صنعت موسيقي به خاطر ثروت و قدرتي كه جكسون دارد به او اجازه ميدهد تا خيالات و اوهامش را پرورش دهد.

سخنگوي او گفت كه «كاكر» قصد دارد عليه مايكل به خاطر افترايي كه به او زده است، شكايت كند. او همچنين ادعا كرد كه يك نوار ويدئويي از يكي از محافظان مايكل در حال زدن بچه ها، در دست دارد.

در پي اين حادثه، مطبوعات انگليس «كاكر» را به باد طعنه و استهزاء گرفتند. سردبير روزنامه ي «سان»[روزنامه اي كه معمولأ چيزهاي مثبتي در مورد مايكل در آن به چاپ نمي رسد] نوشت: ”مايكل جكسون يك مگا ستاره و يك هنرمند حرفه اي است. چيزي كه «جارويس كاكر» هرگز نخواهد شد. ترتيب دهندگان اين برنامه، قول دادند كه ما شاهد يك اجراي بي نظير از «جكو[لقب مطبوعات براي مايكل]» خواهيم بود. و او با آهنگ «ايرت سانگ» اين را ثابت كرد. «كاكر» نتوانست مانع اجراي ”سلطان پاپ“ بشود.“

او با دادن 9 امتياز از 10 امتياز به مايكل، رضايت بسياري ديگر از منتقدان را، از اجراي او، منعكس كرد.

«بيل كاردول» كاريكاتوريست روزنامه ي «استار» گفت: ”«جارويس كاكر» دلقك، احمق و آدم خسته كننده ي  سال بود.

اما هيچ كس نفهميد چطور رسانه ها يكباره به دفاع از «جارويس» برخاستند.

در مراسم «بريت»، مايكل با لباس سياه وارد صحنه شد و سپس آن را از تن بيرون آورد. او در زير اين جامه ي سياه، لباس سفيدي به تن داشت. و در پايان كودكان و ساير افراد حاضر در صحنه را به سمت نوري كه بر روي صحنه ميتابيد هدايت كرد.

رسانه ها مايكل را براي اين حركت سرزنش كردند و او را متهم كردند كه خور را مسيح ميبيند و تصور ميكند حامل پيامي براي زمينيان است.

«جارويس كاكر» حالا خود را مانند قهرماني ميديد كه موفق شده است توجه رسانه ها را به سمت مقصود خود هدايت كند.

او در مصاحبه اي با يك شبكه تلويزيوني انگليسي، گفت: من از حركات او بر روي صحنه بدم آمد و حس كردم كه اطرافيانم هم همين احساس را دارند. فكر كردم كه بايد كاري انجام دهم. بلند شدم و روي صحنه رفتم. نميدانستم چه بكنم. فكر كردم شايد بهتر باشد اداي او را در بياورم. دور صحنه بدوم و از وسايل روي صحنه بالا بروم و مانند او خم بشوم“

بعد از مدتي رسانه هاي آمريكا نيز با شيوه اي نفرت انگيز وارد ماجرا شدند. آنها اجراي آهنگ «ايرت سانگ» را ضد يهود خواندند.

در صحنه ي پاياني اين جرا، مايكل با لباس سفيد حاضر ميشود و همه را در آغوش ميگيرد. از جمله فردي را كه لباس يهودي به تن داشت. رسانه ها برداشتشان اين بود كه فرد يهود (نماينده ي دين يهود) مايكل(نماينده ي دين مسيح) را مورد پرستش قرار ميدهد. [به معناي برتريت دين مسيح بر يهود]

آنها حتي در اين مورد اقدام به نظر سنجي از چند نفر از مردم كردند. نظر سنجي انجام شده، مايكل جكسون را ضد يهود، ضد مسيح و ضد دين ميخواند.

و اين در حالي بود كه اجراي آهنگ «ايرت سانگ» در مراسم «بريت»، از تلويزيون آمريكا پخش نشده بود و مطمئنأ آنها نميتوانستند آن برنامه را ديده باشند.

رسانه ها از عمل «كاكر» حمايت كردند. «كاكر» گفته بود كه براي اعتراض به ظاهر مسيح گونه ي مايكل بر روي صحنه رفته است. در صورتي كه وقتي او به صحنه هجوم برد، مايكل بر روي جرثقثل آهنگ «ايرت سانگ» را اجرا ميكرد و هنوز لباس سياه به تن داشت و هيچ نشانه اي از مسيح ديده نميشد.

چيزي كه حائز اهميت است اين است كه هنگاميه نيروهاي امنيتي، «كاكر» را از صحنه بيرون بردند، تماشاچيان يكصدا، نام مايكل را فرياد ميزدند. پس يقينأ نميتوانسته باشند همانند «كاكر» از حركات مايكل احساس بدي پيدا كرده باشند.

شايد «كاكر» اين عمل را در نتيجه ي حسادت و يا براي تبليغ براي آلبوم خود، انجام داده باشد و ادعاي او مبني بر اعتراض به اعمال مايكل، بهانه اي بيش، براي تبرئه خود نبوده است.

مايكل در واكنش به جنجال رسانه ها بيانيه اي در سايت «سوني» منتشر كرد و دلايلش را از نوشتن اين آهنگ اعلام كرد:

”من غم و رنج بسياري حس ميكردم. «ايرت سانگ» براي من ، سرود زمين است. چون حس ميكنم طبيعت بسيار سخت تلاش ميكند تا خسارتهايي را كه بشر بر زمين و محيط زيست وارد نموده است، جبران كند. فكر ميكنم زمين رنج ميكشد. و اين آهنگ براي من فرصتي بود تا به مردم اجازه دهم صداي زمين را بشنوند.“

آيا او با اين آهنگ سعي نداشته است تا زمين را به تصوير بكشد؟

وقتي مايكل در مراسم «بريت»، بر روي صحنه حاضر شد، لباس سياه به تن داشت كه نمادي از آلودگي زمين و ويراني حاصل از جنگ بود. وقتي بر روي جرثقيل بر بالاي سر تماشاچيان پرواز ميكرد، از جانب زمين مردمي را كه پايين حضور داشتند، مورد خطاب قرار ميداد تا بيدار شوند و زمين را پيش از آنكه دير شود نجات دهند. او سپس از روي جرثقيل پايين آمد. حاضرين بر روي صحنه، نمايندگان تمام افراد بشر بودند. مايكل لباس سياهش را از تن بيرون آورد درحاليكه در زير آن، لباس سفيدي پوشيده بود كه نماينده ي پاك شدن زمين از آلودگي ها، به پايان رسيدن جنگها، آباد سازي زمين و بازگشت آن به وضع پيشينش بود. تمام مردم(افرادي كه بر روي صحنه بودند) زمين (مايكل) را در آغوش گرفتند و زمين هم آنان را در آغوش كشيد.

بازوان از هم باز شده ي مايكل، صليب مسيح را به تصوير نمي كشيد. و فرد يهودي نيز زمين را در آغوش گرفته بود، نه مسيح را.

ادامه‌‍