Skip to main content


مایکل جکسون و کمپانی AEG: حقیقت گم شده

http://www.allforloveblog.com/?p=۸۲۸۵ MJ-This-Is-It-1-2009.jpg دادگاه رسیدگی به شکایت کاترین جکسون علیه کمپانی ا‌ای‌جی از امروز در حضور هیئت منصفه کار خود را آغاز خواهد کرد. اای‌جی در سال ۲۰۰۹ برای تور This Is It در لندن با مایکل جکسون قرارداد بست. این تور با مرگ مایکل لغو شد. دکتر کانراد موری که با تزریق بیش از اندازه‌ی داروی بیهوش کننده‌ی پروپوفول موجب مرگ مایکل شده بود به زندان افتاد و مادر مایکل نیز علیه کمپانی شکایتی را به دادگاه ارجاع داد. دادخواست او شامل چند اتهام علیه کمپانی بود که قاضی تنها یکی از آنها را قابل دفاع دانست. مرگ مایکل جکسون و آخرین روزهای زندگی او هنوز هم پر از پرسش‌های بی‌جواب است که باعث جبهه گیری‌های مختلف هواداران در مورد شکایت مادرش از کمپانی اای‌جی شده است. در ادامه قصد داریم مروری داشته باشیم بر رویدادهای آخرین روزهای زندگی مایکل جکسون و نیز شکایت مادرش کاترین از کمپانی و شایعات و پنهان کاری‌هایی که این روزها در رسانه‌ها دیده شده است. تور This Is It و افزایش تعداد کنسرت‌ها MJ-TII-O2-2009.jpg مایکل در روز ۵ مارس سال ۲۰۰۹ در تالار O۲ در لندن اعلام کرد که تعداد ۱۰ کنسرت برگزار می‌کند. (خبر) این تعداد بعدها به ۵۰ افزایش یافت. در همان زمان برخی از هوادارانی که آن روزها هنگام آمد و شد مایکل به سالن تمرین و یا در خیابان با وی ملاقات داشتند، شایعه کردند که مایکل شخصا به آنها گفته است که اجرای ۵۰ کنسرت تصمیم وی نبوده و او تنها با ۱۰ کنسرت در لندن موافقت کرده است، اما وقتی صبح از خواب بیدار شد دید که ۴۰ کنسرت بر تعداد مقرر افزوده شده است. گویا مایکل به آنها گفته بود: "نمی‌دانم چگونه باید این ۵۰ کنسرت را اجرا کنم. من غذای زیادی مصرف نمی‌کنم. لازم است که وزن اضافه کنم. من فقط می‌خواستم ۱۰ کنسرت اجرا کنم و بعد برای اجرای تور به دور دنیا بروم. من شب با دانستن اینکه بلیط‌های ۱۰ کنسرت را به فروش رسانده‌ام به تختخواب رفتم و وقتی صبح از خواب بیدار شدم در اخبار شنیدم که ۵۰ کنسرت رزرو شده است." بر خلاف صحبت این عده، رندی فیلیپس مدیر عامل کمپانی اعلام کرد که مایکل جکسون خود مایل به اجرای این تعداد کنسرت بوده است. "این حرف حقیقت ندارد. مایکل از اینکه توانسته بود رکورد ۵۰ کنسرت را به ثبت برساند سخت هیجان زده بود. مایکل از ابتدا در جریان تمامی امور بود. اوتا کنون با اجرای یک تور جهانی موافقت نکرده است، گرچه هر زمان که مایل باشد، ما حاضر خواهیم بود." فرانک دلیو پس از مرگ مایکل در همین باره گفت: "مایکل از ابتدا در جریان تعداد کنسرت هایی که قرار بود اجرا کند، بود. من قرار داد را خواندم. می‌دانستم حداقل و حداکثر چند کنسرت باید اجرا شود. این قرار داد را سه وکیل برای مایکل خوانده بودند. مایکل میخواست رکورد «پرینس» را بشکند و نامش را در کتاب رکوردهای جهانی ثبت کند. او خودش تعداد ۵۰ کنسرت را انتخاب کرد. برای فروش بلیط ۸۵ کنسرت، به تعداد کافی متقاضی موجود بود. اما او ۵۰ را انتخاب کرد. این چیزی بود که او خواست و همان نیز اتفاق افتاد. برنامه‌ای که دکتر تمی چیده بود، اجرای ۳ یا ۴ کنسرت در هفته بود. من داشتم تاریخ ها را جابجا میکردم تا برنامه‌ی اجرای کنسرت‌ها باب طبع مایکل شود. اینکه این همه خبر نادرست در گردش است، ناراحت کننده است. خانواده‌ی او نمی‌دانستند اوضاع از چه قرار است. آنها که مثل من هر روز مایکل را نمی‌دیدند. برخی از آنها در مورد مسائلی صحبت میکنند که من فکر نمی‌کنم راجع به آن‌ها اطلاعات کافی داشته باشند. این حرف‌ها فقط از روی هیجان و احساسات زده میشود. آنها باید با حقایق روبرو شوند و تصمیم بگیرند." (خبر)نکته‌ی حائز اهمیت در این است که این بحث‌ها در ماه ژوئن رخ نشان داد در حالیکه تعداد کنسرت‌ها سه ماه پیش در ماه مارس افزایش یافته بود. این وقفه‌ی طولانی به خاطر چیست؟ همچنین برخی از هواداران می‌گویند که مایکل از نحوه‌ی فروش بلیط توسط کمپانی ناراضی بود. این عده می‌گویند که مایکل از طریق آنها پی برد که کمپانی بهترین مکان‌های تالار را به قیمت گزافی بفروش رسانده است که احتمالا هواداران وفادار او قادر به خریدش نیستند. مایکل همچنین آگاه نبود که ردیف‌های جلوی صحنه با صندلی پوشیده شده‌اند و عده‌ای که احتمالا بهترین هواداران او نیستند قرار است نشسته اجرای او را تماشا کنند. سابق بر این ردیف‌های جلو در کنسرت‌های مایکل نصیب هوادارانی میشد که شب قبل را در بیرون تالار سپری کرده بودند. بدین ترتیب اطمینان حاصل میشد که وفادارترین هواداران در صف‌های ابتدایی قرار می‌گیرند و این روند در This Is It مختل شده بود. یکی از هواداران در مورد گفتگویی که در ۲۹ ماه می با مایکل داشته است می‌نویسد: "مایکل، من و نه نفر دیگر را به داخل استودیو دعوت کرد و گفت: «دوستتان دارم، دوستتان دارم، دوستتان دارم. من می‌خواستم به شما بگویم که اصلا خبر نداشتم تماشاچیان به صورت نشسته کنسرت را دنبال می‌کنند. من این را نمی‌دانستم و حالا قصد دارم برای تغییر این موضوع کاری انجام دهم. آنها این تصمیم را بدون رضایت من گرفته‌اند. آنها این کار را به دلایل معلومی انجام داده‌اند. ما به او گفتیم: برای پول بیشتر، ما می‌دانیم، این تقصیر تو نیست. مایکل: آنها برنامه ریزی کنسرت‌ها را نیز اشتباه انجام داده‌اند. من تمام تلاش خود را در این نمایش‌ها به کار خواهم گرفت، اما دست تنها هستم. من گفتیم: مایکل لطفا به خودت فشار نیاور، سلامتی تو از همه چیز مهمتر است. مجبور نیستی تمامی این ۵۰ کنسرت را برگزار کنی. آنها را لغوکن. اجازه نده که تو را مجبور کنند. همان کاری را انجام بده که می‌خواهی. کسی که ما عاشقش هستیم تویی. مایکل: از شما ممنونم. شما بسیار دوست داشتنی هستید. خدا حفظتان کند. من همچنین می‌خواستم عذرخواهی کنم که در زمان تمرین پنجره‌ها را می‌بندیم، به دلیل مسائل امنیتی است. می‌دانم که شما منتظر من هستید و من همگی‌تان را دوست دارم. از شما به خاطر عشق و وفاداری‌تان متشکرم. او دستانش را به یکدیگر قفل کرد، با سرش به ما تعظیم کرد و چند ثانیه در سکوت همانجا ایستاد. ما می‌توانستیم انرژی او را احساس کنیم که به سمت ما سرازیر می‌شد و تمامی اتاق را در بر می‌گرفت. متاسفانه یکی از افراد به مایکل خیانت کرد و صحبت‌های او را به یک روزنامه‌ی بریتانیایی فروخت و وقتی سخنان مایکل به چاپ رسید، کمپانی برای رد تمامی ادعاها بیانیه صادر کرد." همانطور که در بالا خواندید، برخی از هواداران عقیده دارند که مایکل از افزایش تعداد کنسرت‌ها بی‌خبر بوده است. اما از سویی دیگر باید توجه داشت که افزایش تعداد کنسرت‌ها ناگهانی رخ نداد. یکروز پس از کنفرانس مایکل در O۲، راب هالت، از مدیران کمپانی، گفت که درست است که تعداد ۱۰ کنسرت اعلام شده است اما شاید تعداد آنها به ۲۰ تا ۲۵ اجرا افزایش پیدا کند. (خبر) رندی فیلیپس نیز بیان داشت که کنسرت‌های لندن آغاز توری جهانی است و آنها برنامه‌ای سه ساله برای مایکل در نظر گرفته‌اند. (خبر) همچنین اعلام شد که قیمت بلیطها ۵۰، ۶۵ و ۷۰ پوند است. تنها دو روز پس از کنفرانس مایکل، اعلام شد که یک میلیون نفر برای دریافت بلیطهای ۱۰ کنسرت مایکل جکسون نام نویسی کرده‌اند. وب سایت رسمی خرید بلیط با ازدحام جمعیت از کار افتاد و اگرنه، تعداد درخواستهای ثبت شده مطمئنا حتی بیش از این می‌بود. هزاران نفر از کشورهایی بسیار دور همچون استرالیا برای بلیط ثبت نام کرده اند. در طی فقط ۴۸ ساعت تعداد افرادی که از فرانسه ثبت نام کرده اند، به تنهایی تالار O۲ را کاملا پر میکرد. (خبر) در همین زمان کمپانی در پاسخ به شایعه‌ی بیماری مایکل اعلام کرد که او در تست ورزشی که توسط یک پزشک مستقل به عمل آمده است، درجه‌ی عالی کسب کرده و هیج جای نگرانی در مورد توانایی او در اجرای کنسرت‌ها نیست. (خبر) شش روز پس از کنفرانس مایکل، اعلام شد که تعداد کنسرت‌ها به ۳۰ افزایش یافته (خبر) و و مایکل موافقت کرده است که بازهم تعداد کنسرت‌ها را بالاتر ببرد. (خبر) در ساعت ۷ صبح روز ۱۱ مارس پیش فروش بلیطها در اینترنت آغاز شد و مایکل با رکورد شکنی، بلیط ۴۵ کنسرت را در عرض ۱۸ ساعت به فروش رساند. خبر رسید که ۵ کنسرت دیگر اضافه شده است که تمام بلیطهایش به اضافه‌ی بخشی از بلیطهای سایر کنسرت‌های مایکل که هنوز پیش فروش نشده‌اند، در روز ۱۳ مارس در گیشه‌ای در شهر لندن در دسترس قرار می‌گیرند. (خبر) باقی بلیطها طبق برنامه در روز ۱۳ مارس در چند لحظه دود شدند. (خبر) در همین زمان خبر رسید که در Viagogo بازار سیاه برای بلیطها تشکیل شده و برخی بلیطهای خود را به قیمت گزاف به فروش می‌رسانند. بلیطهای VIP نیز در دسترس بودند. (خبر) به دنبال ایجاد بازار سیاه، یک قاضی دادگاه به Viagogo دستور داد تا در مقابل این روند ایستادگی کند. (خبر) روند فروش بلیطها موجب نارضایتی بسیاری از هواداران شد که با تاسیس وب سایتی سعی کردند مراتب اعتراض خود را به گوش کمپانی برسانند. (خبر) در همین زمان رندی فیلیپس در مصاحبه‌ای گفت که وقتی از استقبال بی سابقه‌ای که از ۱۰ کنسرت اول مایکل به عمل آمد، با خبر شد؛ به مایکل زنگ زد تا به او بگوید که برای پوشش دادن این تقاضای بسیار بالا، باید تعداد کنسرت ها را زیاد کنند. خیلی سریع تعداد کنسرت ها به ۳۰ رسید و وقتی ۲۰ کنسرت دیگر نیز اضافه شد، او دوباره به مایکل که مات و مبهوت شده بود، زنگ زد و مایکل از شنیدن خبر فروش رفتن تمامی بلیطها به گریه افتاد. فیلیپس می‌گفت که مایکل حتی اگر دو سال هم در بریتانیا بماند و اجرا کند، باز هم به تمامی تقاضاها پاسخ نداده است. او تخمین میزد که مایکل می تواند ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار از این کنسرت‌ها درآمد داشته باشد و اگر یک تور جهانی انجام دهد، این رقم می تواند به ۵۰۰ میلیون برسد. (خبر) درخواست دومین تست ورزش وقتی تعداد کنسرت‌ها افزایش یافت، کمپانی بیمه خواستار آن شد که برای اطمینان یافتن از سلامت مایکل، تست ورزشی که پیشتر از مایکل گرفته شده بود را تکرار کند. بیمه‌ی لویدز لندن تنها ۱۰ کنسرت ابتدایی را بیمه کرده بود. نخستین تست ورزش در ماه فوریه انجام گرفته و تا ۱۵ مارس، مراحل قانونی بیمه‌ی آنها انجام شده بود. اما وقتی تعداد کنسرت‌ها به ۵۰ افزایش یافت، کمپانی برای یافتن بیمه‌گر دچار مشکل شد و در رسانه‌ها پیچید که شاید کمپانی مجبور شود خودش باقی کنسرت‌ها را بیمه کند. این تست ورزش قرار بود در روز ۲۶ ژوئن انجام گیرد. یکروز پیش از آن، مایکل از دنیا رفت. برخی بر این عقیده هستند که کمپانی، موری را در تنگنا قرار داده بود تا هرگونه که شده است مایکل را برای این تست ورزش آماده کند. اگر مایکل خواب کافی دریافت نمی‌کرد، امکان موفقیت وی در این تست ورزش کاهش می‌یافت و قرارداد بیمه با مشکل مواجه میشد. آیا این نظریه در تضاد با گفته‌های موری است که ادعا می‌کند در شب فوت، مایکل برای بدست آوردن داروی خواب آور به او التماس می‌کرد؟ اگر قضیه عکس این باشد چه؟ اگر موری همانطور که کاترین جکسون ادعا می‌کند توسط کمپانی به خدمت گرفته شده بود تا هرطور که شده مایکل را برای تور آماده کند، ممکن است در شب فوت مایکل نیز همین وظیفه را دنبال می‌کرده است. کاترین عقیده دارد که کمپانی از روش درمانی کانراد موری باخبر بوده است. آیا ممکن است که استفاده از پروپوفول در شب فوت مایکل با دستور کمپانی صورت گرفته باشد؟ Dome Project مایکل از ۱ تا ۱۱ ژوئن برای به انجام رساندن پروژ‌‌ه‎ی بزرگ‌اش (Dome Project) که در واقع ضبط هفت ویدیو برای نمایش در کنسرت‌های This Is It بود به استودیویی در کالور سیتی رفت. این ویدیوها عبارت بودند از: ۱) Smooth Criminal که مایکل در آن با استفاده از تکنیک‌های سینمایی همبازی ستارگان درگذشته‌ی دوران طلایی هالیوود می‌شد. ۲) سه بعدی Thriller که از خانه‌ای تسخیر شده با تصویری روح مانند از وینسنت پرایس (دکلمه‌گر آهنگ تریلر) آغاز می‌شد و سپس در گورستانی که مردگانش از قبرهایشان برخواسته‌اند ادامه می‌یافت. ۳) سه بعدی Earth Song با حضور دخترک کوچکی که در جنگل قدم می‌زند، به خواب می‌رود و پس از برخاستن از خواب، جنگل را نابود شده می‌یابد. ۴) They Don't Care About Us و یا با نام دیگرش: Drill که مارش نظامی دریایی از سربازان بود. در واقع این دریا، مجموع ۱۰ رقصنده‌ از جمله مایکل بودند که تصاویرشان با کمک تکنیک‌های پیشرفته در کنار یکدیگر تکرار می‌شد. ۵) MJ Air یک فیلم سه بعدی که در آن از یک جت ۷۰۷ استفاده شده بود. این جت از پشت صحنه به صحنه حمله و سوراخی را ایجاد می‌کرد. مایکل از درون این سوراخ بر روی صحنه حاضر میشد. ۶) The Final Message یک فیلم سه بعدی با شرکت دخترک ایرث سانگ گه کره‌ی زمین را در آغوش می‌گیرد. ۷) فیلم The Way You Make Me Feel که در هنگام اجرای این آهنگ در پس زمینه‌ی صحنه نمایش داده میشد و در آن رقصندگان به عنوان کارگران دهه‌های گذشته بر روی اسکلت فلزی یک ساختمان ظاهر می‌شدند. در همین زمان شایعات دیوانه کننده‌ای در رسانه‌ها می‌پیچید مبنی بر اینکه مایکل از سر تنبلی و ترس حاضر به حضور یافتن در جلسه‌های تمرین نیست. این شایعات توسط کمپانی رد می‌شد. حالا ما می‌دانیم که مایکل تمام مدتی که در جلسه‌ها حضور نمی‌یافت سرگرم کار بر روی این هفت پروژه‌ی جالب توجه بود. از سویی دیگر مایکل به عنوان یک فرد باتجربه، نیازی نداشت تا در مراحل آغازین آمادگی رقصندگان جوانش در کنار آنها حضور داشته باشد چنانکه وقتی در اواخر ماه ژوئن تمرین‌ها جدی‌تر شد، مایکل به آنان پیوست. تاخیر در اجرای برنامه‌ها و حیله‌ی جدید کمپانی اینکه مایکل به هواداران گفته بود دست تنهاست شاید نشان دهنده‌ی بی‌نظمی برنامه‌های کمپانی باشد همچنانکه تیم تولید کنسرت‌ها تازه در میانه‌ی ماه می یعنی یک ماه و نیم مانده به آغاز تور توسط کمپانی معرفی شد و کنی اورتگا نیز در همین زمان به عنوان کارگردان تور انتخاب شد. گفته می‌شد که تمرین‌های تور از هفته‌ی دوم ماه می آغاز شده است چرا که لس آنجلس تایمز در ۱۲ می خبر داد که مایکل چهار روز در هفته، صبح‌ها به مدت شش ساعت در استودیوی ساونداستیج (Soundstage) حضور می‌یابد. این درحالیست که برخی خبرگزاری‌ها تاریخ ۱۹ می را به عنوان پایان انتخاب رقصندگان تور اعلام کرده‌اند. آیا این بدین معنی است که کمپانی اطلاعات نادرستی را به رسانه‌ها ارائه داده و در حالیکه پیشرفت خاصی در خصوص این تور انجام نشده بود، شرایط را به گونه‌ی دیگری نشان می‌داد؟ در تاریخ ۲۰ می، مقاله‌ای دیگر بیان می‌کرد که مایکل بازهم به مدت شش ساعت در روز به تمرین می‌پردازد اما این بار در کنار رقصندگانش. وقتی تاریخ افتتاح تور از ۸ جولای به ۱۳ جولای عقب رانده شد، رسانه‌ها مایکل را به دلیل آماده نبودن سرزنش کردند اما مقاله‌ی گفته شده در بالا نشان می‌دهد که مایکل از خیلی وقت پیش حتی بدون حضور رقصندگانش تمرین‌های خود را آغاز کرده بود. به تاخیر افتادن آغاز تور احتمالا به دلیل آگاهی آنها از آماده نبودن شرایط و عقب بودن از برنامه بوده است نه ناخوشی و یا سستی مایکل جکسون. معنای صحبت مایکل که می‌گفت "من تمام تلاش خود را در این نمایش‌ها به کار خواهم گرفت، اما دست تنها هستم." در اینجا مشخص می‌شود. احتمالا کمپانی حالا متوجه‌ی این قضیه شده است و در تلاش است تا با حقه و کلک وانمود کند که در آخر ماه می، تور در مراحل نهایی خود قرار داشت. به عکس زیر دقت کنید. TII-fakedate.jpg این عکس را لس آنجلس تایمز مطابق با اطلاعات داده شده توسط کمپانی اای‌جی به تازگی منتشر کرده است. این عکس که در ۲۴ ژوئن یعنی یک روز پیش از فوت مایکل توسط کوین مازور گرفته شده بود، پس از فوت مایکل به رسانه‌ها راه یافت. همانطور که می‌بیند تاریخ ۲۸ می به غلط در پایین عکس نوشته شده است. (عکسها را در اینجا ببینید) بازهم یادآوری می‌کنیم که این عکسها توسط Getti images و با نام کوین مازور به تاریخ ۲۴ ژوئن منتشر شدند. last-performance.jpg در تاریخ ۲۲ ژوئن، گروه پس از تمرین در Soundstage، Burbanks و Forum، به استپل سنتر (Staples Center) نقل مکان کرد که در آنجا تمرینات مایکل توسط دو دوربین اچ‌دی فیلمبرداری می‌شد. فیلپیس در پاسخ به مایکل که چرایی این کار را جویا شده بود، گفت که آنها باید بازگشت تاریخی او را تمام و کمال ثبت و ضبط کنند. عکس‌های کوین مازور نیز در همین دو روز در استپل گرفته شده‌ است. اکنون کمپانی با دست بردن در تاریخ دقیق این عکسها، سعی دارد وانمود کند که تور طبق برنامه پیش می‌رفت. در حالیکه در پایان ماه ژوئن نیز لباس‌های صحنه کاملا آماده نبود و ویدیوها نیز به اتمام نرسیده بودند. اگر این گفته درست باشد که مایکل در این شرایط دچار تشویش و اضطراب شده بود، آیا نباید به او حق داد؟ تور و برنامه ریزی نمایش تمام مدت فکر و ذهن او را مشغول کرده بود تا جایی که خواب وی نیز مختل شده بود و او مجبور بود از داروهای خواب آور قوی استفاده کند. در همین ارتباط برخی از هواداران نظریه‌‌های دیگری را دنبال می‌کنند. یکی اینکه شاید اای‌جی به این امید بوده است که مایکل پیش از آغاز کنسرت بر اثر حادثه‌ای از میان برود. کمپانی سود سرشاری بدست آورده، بلیطها تا دانه‌ی آخر فروخته شده و بخشی از تور نیز بیمه شده بود. آنها همچنین فیلم تمرینات مایکل را در اختیار داشتند که می‌شد از آنها در پروژه‌های آتی استفاده کرد. آیا کمپانی با باور به شایعاتی که در مورد سلامتی مایکل گفته میشد بر این عقیده بود که مایکل مدت زیادی زنده نمی‌ماند و بدین ترتیب لزومی برای پیشبرد برنامه‌ها نمی‌دید و اینگونه همه چیز دیرتر از زمان خودش انجام می‌شد. عده‌ای از طرفداران که افراطی‌تر هستند، می‌گویند کمپانی با همکاری پزشک موری، مایکل را به قتل رسانده‌ است. در مورد این نظریه‌‌‌ها مدرکی موجود نیست. یک نظریه‌ی دیگر نیز هست که تاخیر در اجرای برنامه‌ها را ناشی از ضعف مدیریت و کافی نبودن تجربه‌ی کمپانی می‌داند. وقتی مدیران اصرار و تلاش مایکل را برای تور دیدند، تازه به فکر افتادند و در آن زمان برنامه‌ی تمرینی فشرده‌ای را ترتیب دادند که مایکل خود را موظف به حضور در آن می‌دید. کانراد موری گفته است که مایکل در شب فوت‌اش با اصرار از او خواسته بود که داروهای خواب آوری را به وی تزریق نماید. این پزشک به نقل از مایکل می‌گوید که اگر نمی‌توانست شب را تا صبح بخوابد، روز بعد توانایی لازم برای حضور در جلسه‌های تمرین را نمی‌داشت. تمی آر تمی کیست؟ MJ-Tohme-London-2009.jpg یک نوار صوتی از مایکل در دست است که نشان می‌دهد مایکل از عملکرد تمی آر تمی (Thome R. Thome) ناراضی و در پی راهی برای رهایی از وی بوده است. در این نوار صوتی (دانلود کنید) مایکل به این نکته اشاره می‌کند که تمی مانع تماس او با وکلا و کارمندانش می‌شود. او همچنین می‌گوید که از حساب‌های بانکی‌اش بی‌خبر است! مایکل سپس اشاره می‌کند که در تلاش است تمی را از کار برکنار کند و فردی مطمئن را جانشین وی نماید. فرانک دلیو، مدیر برنامه‌ی قدیمی مایکل پس از فوتش گفت که تمی از تمامی جنبه‌ها سعی در کنترل مایکل داشت و حتی چک‌هایش را امضا می‌کرد. دلیو در پاسخ به پرسش ای‌بی‌سی نیوز که آیا مایکل این اجازه را به وی داده بود، گفت که تمی این قدرت را بدست آورده بود. حتی گفته می‌شود که تمی پشت پرده‌ی حراج یادگاری‌های مایکل بود. در اواخر سال ۲۰۰۸ خبر رسید که مایکل شخصا ترتیبی اتخاذ کرده است که بیش از دو هزار قلم از یادگاری‌های ملک نورلند در آپریل سال ۲۰۰۹ توسط حراج جولین به فروش رسانده شوند. (خبر) در مارس سال ۲۰۰۹ خبر رسید که مایکل برای متوقف کردن این مزایده به دادگاه شکایت برده است و بدین ترتیب یادگاری‌های مایکل به نورلند بازگردانده شد. (خبر) مایکل گفته بود که اجازه‌ی مزایده‌ی بسیاری از این اقلام را صادر نکرده بود و احتمالا تمی بدون آگاهی مایکل تصمیم به فروش آنها گرفته بود. دو ماه بعد در روز ۹ می سال ۲۰۰۹ مایکل سرانجام تصمیمش را گرفت و تمی را از کار برکنار نمود و سپس فرانک دلیو، مدیر برنامه‌ی قدیمی‌اش را بار دیگر به استخدام خود درآورد. اما تمی همچنان خود را مدیر برنامه‌ی مایکل اعلام می‌کرد. او که نخستین بار توسط جرمین، برادر مایکل به تیم او وارد شده بود پس از فوت مایکل در بیمارستانی که او در آن درگذشت در کنفرانسی مطبوعاتی حضور یافت در شرایطی که فرانک دلیو در پشت صحنه در همان بیمارستان در حال تسلی دادن مادر و فرزندان مایکل بود. حتی هفته‌ها پس از فوت مایکل، تمی با عنوان مدیر برنامه‌ی مایکل در رسانه‌ها به سخن پراکنی مشغول بود و مصاحبه‌هایی را از داخل نورلند، خانه‌ی مایکل ترتیب می‌داد. ای‌بی‌سی نیوز پس از مرگ مایکل اسنادی را بدست آورد که نشان می‌داد تمی در دهه‌ی ۹۰ به جرم کلاهبرداری تحت تعقیب بوده است. او خود را به عنوان "دکتر" تمی معرفی کرده است اما در هیچیک از ایالت‌های آمریکا پروانه‌ی طبابت ندارد. او همچنین خود را سفیر کشور سنگال معرفی کرده اما دولت سنگال این موضوع را رد نموده است. تمی همچنین درخواست این شبکه برای مصاحبه را نپذیرفته است. همچنین باید یادآور شد که به گفته‌ی مایکل، تمی رفتاری بی‌ادبانه و پرخاشگرانه با وی داشت. شایع شده بود که تمی مایکل را به افشاگری در مورد مصرف داروهای مسکن توسط وی تهدید کرده و اینچنین از مایکل اخاذی می‌کرد که البته فقط یک ادعاست. اما تمی چگونه توانست تا این حد به مایکل نزدیک شود؟ در سال ۲۰۰۸ مایکل با بدهی سنگینی روبرو بود. او مزرعه‌ی نورلند را به رهن بانک درآورده و بانک تهدید به فروش آن کرده بود. در آن زمان بود که جرمین جکسون برادر مایکل، تمی را به او معرفی کرد. تمی بازرگان ثروتمندی بود که وعده داد مایکل را از بدهی سنگین‌اش خلاص کند. تمی در مصاحبه‌ای دو هفته پس از فوت مایکل گفته بود که از روزی که وارد زندگی مایکل شد مسئولیت رسیدگی به تمامی امور شخصی، کاری و مالی مایکل را بر عهده داشت. او گفته بود: "وقتی من وارد زندگی او شدم، هیچکس دیگری نبود." او همچنین مایکل را دوست خود خطاب می‌کرد. گفتنی است از مدتی پیش بنیاد مایکل از این فرد به جرم کلاه برداری و دخالت در امور مایکل به دادگاه شکایت برده است. تمی اطلاعات بسیار کمی در مورد خود بدست داده است. او در سال ۲۰۰۸ دعوایی را که میان مایکل و شاهزاده‌ی بحرینی بر سر ضبط آلبوم درگرفته بود، فیصله بخشید و این آغاز کار بود. این شاهزاده که خواهان ضبط آلبومی با مایکل بود، پس از ناکامی، از مایکل به دادگاهی در لندن شکایت برد و پول‌هایی را که در بحرین به عنوان هدیه برای مایکل و گروهش خرج کرده بود، از پادشاه پاپ طلب کرد. تمی می‌گوید شخصا به بحرین پرواز و با این مرد بحرینی دیدار کرد که در پی آن موضوع با توافقی خارج از دادگاه بین طرفین خاتمه یافت. (در اینجا و اینجا بخوانید.) تمی سپس مدیریت برنامه‌های مایکل را بر عهده گرفت و توسط جرمین به ماموریت تازه‌ای گماشته شد. اینطور که به نظر می‌رسد تمی رفته رفته قدرت گرفت و هر روز بیش از گذشته زندگی مایکل را در احاطه‌ی خود گرفت. تعلل مایکل برای اخراج وی نیز شاید ناشی از دلایل مالی و گرفتاری‌های حقوقی ناشی از قراردادها بوده است. MJ-Frank-Dileo-BADtour-1.jpg تمی نجات نورلند را یکی از برجسته‌ترین خدماتش می‌داند. او با عقد قراردادی با شرکت کلونی کپیتال، نیمی از نورلند را به آنها واگذار کرد و در مقابل این شرکت بدهی ۲۳ میلیون دلاری مایکل به بانک را پرداخت نمود و بدین ترتیب نورلند از رهن بانک آزاد شد. تمی می‌گوید مزد او از این قرارداد برابر با ۱۰٪ یعنی ۲.۳ میلیون دلار بوده است. در مورد جزئیات این معامله در اینجا بیشتر بخوانید. بنیاد مایکل جکسون بر این باور است که تمی با فریب مایکل، قراردادها را به گونه‌ای تنظیم کرده بود که سود بیشتری ببرد و نیز صاحب کارش را در جریان تمامی امور قرار نمی‌داد. بنابراین مایکل در نبود هیچیک از یاران وفادارش، در هنگام امضای این اسناد درک کاملی از شرایط قرارداد نداشت. بنیاد، تمی را فرد بی تجربه‌ای می‌داند که مایکل تنها با تکیه بر اعتمادی که به وی داشت، قراردادهای او را امضا می‌کرد. بنیاد همچنین تمی را متهم می‌کند که آثار هنری و نقاشی‌های مایکل را بدون اجازه‌ی وی به دوست نقاش مایکل، برت لیوینگستون استرانگ بخشیده بود. (خبر) اما ارتباط تمی با کنسرت‌های TII چیست؟ او با کمپانی اای‌جی برای عقد قرارداد کنسرت‌هایی با مایکل وارد عمل شد. برخی بر این باورند که تمی تنها در پی نفع شخصی، تعداد کنسرت‌ها را بدون اطلاع مایکل افزایش و مایکل را در عمل انجام شده قرارداد. از دیگر اقدام‌های تمی، تلاش برای بستن قراردادی با کمپانی ندرلندر برای به صحنه بردن تئاتری بر اساس تریلر بود که شکایت جان لندیس، کارگردان فیلم کوتاه تریلر را در پی داشت. (خبر) تمی به دلیل سوء استفاده از مایکل مورد نفرت هواداران وی قرار دارد. این موارد باعث شده است که این دسته از هواداران رابطه‌ی میان تمی، رئیس شرکت کلونی کپیتال یعنی توماس باراک و مدیر عامل وقت کمپانی اای‌جی، رندی فیلیپس بیابند. رندی فیلیپس حتی پس از اخراج تمی، وی را مدیر برنامه‌ی مایکل می‌نامید و هرج و مرج بسیاری در رسانه‌ها بالا گرفته بود که بالاخره مدیر برنامه‌ی مایکل کیست؟ این مورد به راحتی می‌توانست توسط یک بیانیه‌ی رسمی از جانب کمپانی حل و فصل شود اما آیا کمپانی که همکاری‌های گسترده‌ای با تمی داشت از جانشینی وی توسط دلیو خوشنود نبود؟ و آیا کمپانی از مخشوش کردن اطلاعات و یا نمایش چهره‌ی نامصممی از مایکل در رسانه‌ها سود می‌برده است؟ از طرف دیگر پیش از انتصاب دلیو، خبر رسید که مایکل، لئونارد رو را به مدیریت برنامه‌هایش منسوب کرده است. یک نامه از جانب مایکل به رسانه‌ها راه یافت که بیان می‌کرد رو از جانب مایکل به این سمت منصوب شده است. در رسانه‌ها پیچید که جو جکسون، پدر مایکل با همکاری رو این نامه‌ی جعلی را به رسانه‌ها داده‌اند تا مایکل را در عمل انجام شده قرار دهند. مدتی بعد نامه‌ی دیگر از جانب مایکل به رسانه‌ها راه یافت که بیان می‌داشت لئونارد رو هیچگونه رابطه‌ی کاری با مایکل ندارد. لئونارد رو در کتابش نوشته است که رندی فیلیپس با حضور وی در تیم مایکل مخالف بود و همین موجب اخراج زودهنگام وی شد. وی همچنین نوشته است که مایکل هرگز حاضر نمیشد به میل خود فرانک دلیو را پس از سالها دوباره استخدام کند. هواداران در این زمینه با پرسش‌های بسیاری روبرو هستند که به نظر نمی‌رسد هیچکس برای پاسخگویی به آنها زحمتی به خود بدهد، فرانک دلیو نیز با رازهایی که در سینه داشت، درگذشت. او از معدود افرادی بود که گرچه رابطه‌ی بسیار نزدیکی با مایکل داشت اما با وفاداری به او، در پی چاپ کتاب و کسب درآمد از مایکل برنیامد. فرانک دلیو از دوستان قدیمی مایکل بود که در جریان پرونده‌های ۱۹۹۳ و ۲۰۰۵ از وی حمایت کرده بود. آیا کتاب لئونارد یکی دیگر از نمونه‌های بیشمار سودجویی با سوءاستفاده از نام و شهرت مایکل است؟ آیا رو در پی بدنام کردن فرانک دلیو است؟ اگر لئونارد رو براستی بدون آگاهی مایکل و توسط پدرش به استخدام درآمده بود، در آن صورت این یک نمونه‌ی دیگر از تلاش‌های جو جکسون برای کنترل زندگی پسرش است. این تناقضات به ما نشان می‌دهد که مایکل در چه شرایطی قرارداشت و با چه مسائلی روبرو بود. آخرین روز زندگی مایکل جکسون و مشاهدات کوین مازور MJ-This-Is-It-2-2009.jpg از زبان عکاسی که آخرین لحظه‌‌های زندگی مایکل جکسون را ثبت کرد: "مایکل که بر روی صحنه برای تور بازگشت‌اش تمرین می‌کرد، غرق در شور و نشاط بود. مایکل فریاد زد: «زود باشید، باید انجامش بدهیم.» پس از یکی از چرخش‌های نمادین‌اش، بازوانش را در هوا پرتاب کرد و فریاد زد: «من احساس زنده بودن می‌کنم. می‌توانید احساس کنید؟» مایکل که تنها چند ساعت بعد دار فانی را وداع می‌گفت، مازور را چنین خطاب کرد: «این جایی (صحنه) است که به آن تعلق دارم. چرا، چرا این همه سال رهایش کرده بودم؟» و لبخندی از سر پیروزی زد. کوین که در آن زمان ۴۸ ساله بود و بیست سال سابقه‌ی دوستی با مایکل را داشت از اینکه تمرین او را مشاهده می‌کرد بسیار خرسند بود. مایکل پس از اجرای آهنگ اسموت کریمینال خبر داد که هیجان بسیاری برای نمایش‌ها درونش حس می‌کند. او گفت: "بعضی از آهنگ‌ها هنوز کار دارند اما خیلی نزدیک شده‌ایم. تمامش همین است، من روی صحنه هستم. فقط هوادارانم را کم دارم، مردم من، خانواده‌ام. و البته خواهند آمد. می‌دانم که می‌آیند. من از روند کارها بسیار راضی هستم. می‌توانی این را در من احساس کنی؟ می‌توانی؟» کوین با اشتیاق اجرای یک ساعت و نیمه‌ی مایکل را بر روی صحنه‌ی استپل سنتر تماشا کرد، مایکل دوازده آهنگ خواند تا وقتی که نیمه شب شد. تنها استراحت مایکل وقتی بود که ایستاد تا عرق روی پیشانی‌اش را با حوله‌ای که در کنار صحنه بود پاک کند. مایکل بوسه‌ای برای تالار خالی از جمعیت فرستاد و اعلام کرد: «این من هستم، خودِ حقیقی من. احساس می‌کنم که زنده‌ام. احساس می‌کنم می‌خواهم تا آخر عمرم بر روی صحنه اجرا کنم.» او اشتیاق مردی را داشت که به زودی قرار است پدر شود. بر روی صحنه بالا و پایین می‌رفت. بر کارش تمرکز بسیار زیادی داشت. در بین آهنگ‌ها، به شوخی و خنده با رقصندگان و کارگردان می‌پرداخت. هرگز او را چنین شاد ندیده بودم. او یک حرفه‌ای بود. آنجا بود که کارش را انجام دهد و عجب خوب انجام داد. بی‌نظیر بود. بهترین‌ بخش‌های برنامه، تلفیق آهنگ‌هایی از جکسون فایو، تریلر و بلک ار وایت بود. وقتی کار تمام شد، مایکل یکبار دیگر به سراغ آهنگ‌هایی رفت که احساس می‌کرد هنوز جای تمرین دارند و باید بهتر شوند. "انرژی زیادی داشت. خوشحال بود، می‌خندید، خوش می‌گذارند، تفریح می‌کرد. دوباره همان مایکلی شده بود که می‌شناختم. همان مایکلی که طی سالها دیده بودم و با او بزرگ شده بودم." او می‌گوید مهمترین چیزی که در مایکل حس می‌شد، حس وظیفه و تعهدی بود که او نسبت به هوادارانش نشان می‌داد: "او کمالگرا بود. او به شدت تمایل داشت که نمایش ویژه‌ای بسازد و بهترین چیزی که در چنته دارد را نشان مردم بدهد." شایعه‌ی اعتیاد مایکل MJ-BOW11.jpg دادگاه اای‌جی فرصت بسیار مناسبی برای رسانه‌هاست تا بازهم به اعتیاد مایکل جکسون بپردازند. این یکی از دلایل مخالفت بسیاری از هواداران با کاترین جکسون است. در اینجا باید به چند نکته توجه داشت. اعتیاد در میان افراد مشهور بحث تازه‌ای نیست و گویا با حرفه‌ی برخی از آنان پیوند خورده است. شاید هریک از این افراد که زندگی عادی‌شان را در زیر لنزهای دوربین مختل شده می‌بینند، توجیهات مختلفی را برای این کار خود برشمرند، برای نمونه فرار از استرس، غلبه بر ترس‌ها، عدم اعتماد بنفس و غیره. اما برخی نیز شاید به دنبال تفریح هستند. این عده به مصرف مواد مخدر از جمله کوکائین، ماری جوآنا و غیره روی می‌آورند. اما ما باید به یاد داشته باشیم که وابستگی مایکل نه به اینگونه مواد بلکه به داروهای تجویز شده‌ی پزشکان‌اش بود. وابستگی مایکل به قرص‌های مسکن از حادثه‌ی پپسی در سال ۱۹۸۴ آغاز شد. در آن زمان طی ضبط یک آگهی تبلیغاتی برای پپسی، سر مایکل دچار آتش سوزی درجه دوم و سوم شد و بی‌درنگ به بیمارستان منتقل گردید. (خبر) پزشکان زنده ماندن او را یک معجزه دانستند. پپسی غرامتی ۱.۵ میلیون دلاری به مایکل پرداخت که پادشاه پاپ تمامی آن را صرف راه اندازی یک مرکز دروان سوانح سوختگی نمود. او هرگز از این حادثه بطور کامل بهبود نیافت. برای برداشتن پوست‌های اضافی روی سر او که در نتیجه‌ی سوختن ایجاد شده بود، لازم بود تا بر روی سر مایکل دست به چند عمل جراحی بزنند که بسیار دردناک بود و مایکل در گفتگوهای بسیاری به آن اشاره کرده بود. وقتی در سال ۱۹۹۳ نخستین اتهام کودک آزاری دروغین علیه او به میان آمد وی درگیر تور دنجروس بود. مایکل گفت که بر اثر درد بسیار زیاد عمل جراحی که بر روی سرش انجام شده بود به قرص‌های مسکن وابستگی شدید پیدا کرده و دچار ضعف جسمانی شده است. پزشکان ادامه‌ی تور را برای وی خطرناک تشخیص دادند و چند کنسرت آخر تور، لغو شد. پس از این ماجرا، پپسی که اسپانسور تور بود، دیگر قرارداد چندیدن ساله‌اش با مایکل را تمدید نکرد. برخی فشار ناشی از اتهامات را که در سال ۲۰۰۵ یکبار دیگر تکرار شد عامل تشدید وابستگی او به داروهای مسکن می‌دانند. بحث وابستگی مایکل به این داروها در رسانه‌ها تمامی نخواهد داشت، اما آنها به ندرت به نوع داروهای مصرفی (مسکن) توسط مایکل اشاره می‌کنند و بیشتر آنها را اعتیاد به مواد مخدر جلوه می‌دهند. به تازگی آزی آزبورن، افسانه‌ی راک و همسرش شارون خبر ساز شدند. آزبورن از اعتیاد شدیدش به مواد مخدر سخن گفت. بیشتر مقاله‌هایی که در این باره نوشته شد آکنده از احترام و همدردی نسبت به آزبورن بود. اما نام مایکل که به میان آید، همه‌ی شمشیرها از رو بسته خواهد شد. مایکل خود در آهنگ سیاه یا سفید (Black or White) از رسانه‌ها پرسید که تفاوت او و سایرین در چیست که جانب انصاف را در حقش نگاه نمی‌دارند؟ در همین ارتباط وب سایت رادار آنلاین مدتی پیش یک نوار صوتی منسوب به مایکل جکسون را منتشر کرد که در آن مایکل به گفته‌ی این وب سایت در پی تهیه‌ی دارو بود. این نوار صوتی که تاریخ آن به ۳ می ۲۰۰۹ بازمی‌گردد، توسط جیسون فیفر، دستیار آرنولد کلین، پزشک مختصص پوست مایکل جکسون به این وب سایت فروخته شده است. فیفر پیشتر ادعاهای عجیبی را در مورد کلین مطرح کرده بود. (خبر) در این نوار گفته می‌شود: "من مایکل هستم. نمی‌توانم با کلین تماس بگیرم. من مشکلی دارم. نمی‌خواهم در تلفن در این باره صحبت کنم. لطفا به او بگو با من تماس بگیرد." فیفر با وکلای کمپانی دیدار کرده و به گفته‌ی این وب سایت آماده است تا به نفع کمپانی در دادگاه شهادت دهد. وکلای کمپانی می‌کوشند تا مایکل را فرد معتادی جلوه دهند که بدون اطمینان از سلامت خود و با پنهان نمودن اطلاعات پزشکی‌اش، جان خودش را به خطر انداخت و با استخدام پزشکی نالایق، مسئول مرگ خودش شد. فیفر گفته است: "مایکل جکسون رویای مردن در سر داشت. فکر نمی‌کنم هیچکس می‌توانست مانع او شود. و هیچکس نمی‌دانست که او از افراد مختلف دارو می‌خرد. مایکل وقتی چیزی را می‌خواست بدست‌اش می‌آورد، او کنترل شدنی نبود." فیفر تلاش کرده بود که در دادگاه کانراد موری نیز شهادت دهد اما قاضی پرونده رویدادهای مطب دکتر کلین را بی‌ ارتباط با فوت مایکل دانسته بود. فیفر می‌گوید مایکل مستاصل از بیخوابی به مطب کلین می‌آمد تا با تزریق داروی دمرول قدری به خواب برود. وظیفه‌ی فیفر این بود که پس از تزریق دمرول، وضیعت او را بررسی کند. او می‌گوید مایکل به وی گفته بود که همیشه برای خواب از پروپوفول استفاده می‌کند. "او از این شکایت می‌کرد که نمی‌تواند بخوابد زیرا ذهن‌اش تمام مدت در حال تاخت و تاز بود." فیفر می‌گوید مایکل تزریق بوتاکس یا سایر خدمات پوستی را بهانه می‌کرد تا به دمرول برسد زیرا به آن وابستگی پیدا کرده بود. "او از کلین می‌خواست که برای تزریق مقدار بسیار کمی بوتاکس، چهار برابر حد مجاز به او مسکن دمرول تزریق کند. او احساس می‌کرد که به مقادیر کم دارو مصونیت پیدا کرده است. گاهی بیماران ما پس از تزریق دمرول، گیج و منگ می‌شوند اما نه مانند مایکل." فیفر می‌گوید که مایکل در روز ۱۴ ژوئن، تنها یازده روز پیش از فوتش بازهم تقاضای این دارو را داشت گرچه در آن زمان توسط پزشک مخصوص‌اش کانراد موری زیر نظر بود. به گفته‌ی فیفر موری از رفت و آمد مایکل به مطب کلین باخبر بود. "من یکبار با موری صحبت کردم. زنگ زده بود تا برای مایکل وقت ملاقات بگیرد. در ابتدا فکر کردم یک شوخی است اما بعد مایکل گوشی را از او گرفت و گفت «سلام جیسون، من مایکلم، اون دکتر کانراد بود. من می‌خواهم به مطب بیایم.»" "او در ساعت ۷ عصر زنگ زد، صدایش خسته و مضطرب بود. او پیش از سلام و احوال پرسی، از من پروپوفول درخواست کرد. پرسید که آیا کسی را می‌شناسم که بتواند این دارو را برایش تهیه کند." مایکل به فیفر گفت: "این دارویی است که همیشه برای خوابیدن استفاده می‌کنم و وقتی بیدار می‌شوم احساس سرزندگی می‌کنم. من مجبورم برای فردا آماده باشم." فیفر می‌گوید: "وقتی به او گفتم که نمی‌توانم کمکش کنم، او گوشی را قطع کرد." توماس میزرو، وکیل مدافع مایکل در دادگاه سال ۲۰۰۵ در خصوص این نوار صوتی گفته است: "تنها فردی که می‌تواند در این باره نظر دهد، دکتر آرنولد کلین است. من نمی‌دانم در آن زمان چه شرایطی حاکم بوده است اما مطمئنا این نوار صوتی، مدرک خوبی است که نشان می‌دهد کمپانی باید دقت نظر بیشتری در مورد استخدام موری به عمل می‌آورد. کمپانی از سابقه‌ی مصرف دارو توسط مایکل باخبر بود. من باور دارم که کمپانی قصد دارد با مطرح کردن ادعای اعتیاد، نام مایکل را لکه دار کند." Well guys, it is only starting and we need to steel ourselves for what comes next. The benefit of it is that now we at least know how nasty they could be to Michael Jackson when in private, and what it must have been like when Randy Phillips had several "arguments" with Michael and "screamed at him so loud the walls were shaking". I hope that by the end of the trial everyone will know how they treated the best performer in the world and why. ادعاهای کاترین جکسون علیه کمپانی MJ-KJ-BADtour1.jpg کاترین مدعی بود که کمپانی تمامی امور پسرش را در کنترل و اراده‌ی خود گرفته بود، از جمله خدمات پزشکی، مشاوره‌های مالی، تصمیم‌های تجاری، کاری و غیره. کاترین البته مدرکی برای اثبات این ادعا در دست نداشت و قاضی وی را از طرح این موضوع در دادگاه منع نمود و حکم داد که کمپانی زندگی مایکل جکسون را در اختیار نداشته و ارتباطی از این جهت بین آنها برقرار نبوده است. ادعای دیگر کاترین، مسئولیت کمپانی در خصوص مراقبت‌های پزشکی موری بود. کاترین نتوانست مدرکی برای اثبات این ادعای خود بیابد. او در دادگاه پذیرفت که مایکل از پزشکان دیگر نیز بهره می‌گرفته است و قاضی رای داد که کمپانی مایکل را وادار نمی‌کرده است که به دیدن این پزشکان برود و از مراقبت‌های آنان استفاده نماید. بنابرین کمپانی تصمیم‌هایی که مایکل در این خصوص می‌گرفته است را در کنترل نداشته است. ادعای دیگر کاترین این بود که کمپانی با اقدامات خود، فضای پر ریسک و خطری را ایجاد کرده بود که به پسرش آسیب می‌رساند. قاضی رای داد که مراوده‌های بازرگانی به معنی خلق وظیفه نیست. وی همچنین توضیح داد که اگر مایکل جکسون به عنوان بزرگترین صحنه‌گردان با تجربه‌ی فراوان، در معرض تنش‌ها و اضطراب‌های مالی فراوان قرار داشته است، نمی‌توان آن را به تنهایی دلیلی برای آسیب به این ستاره برشمرد. بدین ترتیب تنها ادعایی که در دادگاه بررسی خواهد شد، استخدام موری و زیر نظر داشتن فعالیت‌های او توسط کمپانی است. برگه‌ی قرارداد موری توسط کمپانی امضا نشده بود اما قاضی می‌گوید علیرغم این، ممکن است کمپانی و موری قراردادی شفاهی را میان خود وضع کرده و بدین ترتیب موری به استخدام کمپانی درآمده باشد. تصمیم گیری در خصوص این امر بر عهده‌ی هیئت منصفه خواهد بود. قاضی همچنین ادعای کمپانی در خصوص ناآگاهی از سابقه‌ی درمانی مایکل جکسون را مورد بحث دانسته است چرا که یکی از مدیران ارشد کمپانی از همکاران نزدیک مایکل در تورهای جهانی‌اش بوده است. اما اینکه خانواده‌ی جکسون بتوانند با این استدلال نتیجه بگیرند که کمپانی از مشکل خواب مایکل و درمان وی از طریق پروپوفول باخبر بوده است، یک چالش بزرگ است. مایکل که بیش از دو دهه از مشکلات خواب رنج می‌برد، طی تورهایش از مراقبت‌های پزشکی و داروهای تجویز شده بهره می‌برد. مایکل در زمانی که برای تور TII آماده میشد نیز با بیخوابی شدید دست و پنجه نرم می‌کرد و پروپوفول دارویی بود که برای خواب کردن مایکل توسط دکترش استفاده شده بود. این دارو سرانجام مرگ پادشاه پاپ را رقم زد. همچنین ممکن است که کانراد موری بر اثر فشار مالی سوگند پزشکی خود را به زیر پا گذاشته و برای رسیدن به دستمزدی هنگفت، قوانین پزشکی را نقض کرده باشد. این یکی دیگر از موارد قابل بحث در دادگاه می‌باشد. شاید در صورت حضور موری در جایگاه شهود، چنین پرسشی از وی به میان آید. موری گفته است که حاضر به ادای شهادت نیست اما در صورت اراده‌ی قاضی، موظف به این کار خواهد بود. علاوه بر ادعاهای گفته شده در بالا، ادعای دیگری نیز بود که در آپریل سال ۲۰۱۱ لغو شد. کاترین مدعی بود که کمپانی از نظر احساسی نیز مایکل را دچار مشکل کرده و از این طریق بر روی وی کنترل یافته بود. این ادعا در نخستین جلسه‌های بحث پرونده به دلیل نبود مدرک از دستور کار خارج گردید. کاترین جکسون ادعای ۴۰ میلیارد دلار غرامت کرده است زیرا تخمین زده می‌شود که اگر مایکل زنده می‌بود، طی این چند سال درآمدی نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار می‌داشت. اگر پرونده‌ی کاترین در دادگاه پیروز شود به معنی اثبات سهل انگاری کمپانی در استخدام پزشک موری است. برنده شدن کاترین در این دادگاه به معنی اثبات دسیسه‌های پنهان برای قتل مایکل جکسون و یا مشارکت کمپانی در قتل وی نخواهد بود چرا که این نظریه‌ها در دادگاه به بحث گذاشته نمی‌شوند. مخالفان و موافقان کاترین جکسون بسیاری از هواداران مایکل با پرونده‌ی کاترین جکسون مخالف هستند چرا که دادگاه پیش رو حتی نسبت به دادگاه قتل وی، حریم خصوصی مایکل را بیشتر و بیشتر مورد تهاجم و تجاوز قرار داده و اطلاعات پزشکی که مایکل همواره در تلاش برای مخفی نگاهداشتن‌شان بود، نمایان خواهند شد. رسانه‌ها و نیز کمپانی از این فرصت استفاده خواهند کرد تا مایکل را فرد معتادی نشان دهند که قدرت غلبه بر نیازش به داروهای مسکن را نداشت و برای دست یافتن به این داروها، پزشکان‌ خود را در فشار می‌گذاشت. وکلای خانواده‌ی جکسون از سویی دیگر توانایی مایکل را به زیر سوال برده و خواهند گفت که مایکل از سلامت کافی برای انجام کنسرت‌ها برخوردار نبود و کمپانی وی را مجبور به این کار می‌کرد. فرزندان مایکل در این پرونده در معرض بیشترین آسیب روحی و احساسی قرار داشته و دارند. رسانه‌ها هرگز تمایلی به انتشار حقایق زندگی مایکل جکسون نداشته‌اند و می‌توان تصور کرد که پس از آغاز دادرسی شاهد چه بحث‌های سنگینی در فضای مجازی خواهیم بود، همچنانکه از خیلی وقت پیش این جنگ علیه مایکل در رسانه‌ها به راه افتاده است. در پایان ممکن است این دادگاه برنده‌ای نداشته باشد و تنها بازنده‌ی آن مایکل باشد که از جانب دو طرف به داشتن اعتیاد و عدم قدرت تصمیم گیری متهم شده و بازهم برای مرگ خودش سرزنش شود. در این بین نباید خیل عظیم هواداران را از یاد برد که در جریان این پرونده بازهم در معرض استرس و فشار عصبی قرار می‌گیرند وداغ دلشان تازه می‌شود. از سویی دیگر تعدادی از هواداران از کاترین جکسون حمایت می‌کنند. این عده بر این عقیده هستند که کمپانی ا‌ای‌جی با افزایش تعداد کنسرت‌های مایکل جکسون در لندن، موجب اضطراب وی شده و از نظر جسمانی و احساسی به او فشار وارد می‌کرد. این افراد باور دارند که افزایش تعداد کنسرت‌ها با نظر مستقیم مایکل صورت نگرفته و توسط کمپانی و تمی تمی که خود را مدیر برنامه‌ی مایکل می‌دانست اما در جهت عکس منافع او رفتار می‌کرد، ترتیب داده شده بود. قاضی دادگاه البته ادعای کاترین مبنی بر اداره‌ی زندگی و تصمیمات مایکل توسط کمپانی اای‌جی را رد کرده است. احتمالا مادر و فرزندان مایکل با پرسش‌های مشابهی روبرو هستند. آیا شما پس از خواندن این مقاله از مدافعان پرونده‌ی شکایت کاترین جکسون از کمپانی هستید و یا با این اقدام مخالفید؟ آیا با دانستن این نقاط مبهم، به مادر و فرزندان مایکل حق می‌دهید که در پی فهم حقیقت باشند و یا پرونده برای شما کاملا واضح و روشن است و به تمامی پرسش‌های شما پاسخ داده شده است؟ آیا آیا گمان می‌کنید که این پرونده به نفع خانواده‌ی جکسون تمام نخواهد شد و به وجه‌ی مایکل جکسون نیز آسیب وارد خواهد آمد؟ آنچه که مشخص است، برای برخی از عاشقان مایکل جکسون شاید معمای مرگ او هرگز حل نشود اما حقیقت هرچه که باشد فراموش نکنیم که مایکل جکسون سرانجام به صحنه بازگشت. منبع: eMJey.com