وکیل بنیاد مایکل جکسون: ادعای رابسون وقیحانه و رقت انگیز است
اما اکنون شرایط تغییر کرده است. جیب رابسون خالی مانده و ممکن است چند ماه دیگر کاترین جکسون خسارتی چند میلیارد دلاری از کمپانی اایجی دریافت کند.
سیانان روز گذشته برگههایی بدست آورد که نشان میدهد وید رابسون هفتهی پیش علیه بنیاد مایکل جکسون با این اتهام که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته بود، شکایت کرده است. پس از فوت مایکل، افراد بسیاری برای دریافت طلب خود از بنیاد وی دست به کار شدند و دادگاه لس آنجلس یک مهلت قانونی را در نظر گرفت تا این افراد پروندهها و ادعاهای خود را تسلیم مراجع قانونی کنند. این مهلت خیلی وقت پیش به پایان رسید. با این حال رابسون از دادگاه خواسته است تا به وی اجازه دهد پروندهی خود را مطرح سازد.
اما چرا او پس از این همه سال به حرف آمده است؟ رابسون ادعا کرده است که دچار سرکوب خاطرات شده است. بدین معنی که حافظهی او بطور خودکار خاطرات وی را سد کرده و وی به تازگی همه چیز را به یاد آورده است.
وید رابسون برای تور سال ۲۰۰۸ بریتنی اسپیرز با کمپانی اایجی کار میکرد. او هم اکنون کارمند این کمپانی است و در تور دمی لواتو فعالیت میکند. آیا رابسون برای پرداختن به این دروغ از کمپانی رشوه گرفته است؟ آیا ادعاهای بیاساس او بخشی از توطئهی کمپانی برای خدشه دار کردن نام مایکل جکسون است؟ آیا این دروغ، همان راز کثیفی است که وکیل کمپانی در دادگاه وعدهی افشایش را داده بود؟
خاطرات وید رابسون از مایکل جکسون
ادعای بیشرمانهی وید رابسون را با خواندن خاطرات وی که پس از فوت مایکل در کتاب اوپاس مایکل جکسون توسط بنیاد وی چاپ شد، مورد داوری قرار دهید.
"من عادت داشتم که روزی سه ساعت با مایکل تلفنی صحبت کنم. هرگز دستگیرم نشد که او چگونه فرصت این کار را مییافت، زیرا به نظرم میرسید که مشغلههای بسیاری داشت، اما به من زنگ میزد و ما حرف میزدیم و حرف میزدیم و حرف میزدیم. وقتی گوشی موبایل خریده بود، همیشه به من زنگ میزد و برایم پیام کوتاه میفرستاد. این بخشی از دوستی بینظیری بود که بیست سال به درازا انجامید.
نخستین بار او را در تور BAD در سال ۱۹۸۷ ملاقات کردم. پنج ساله بودم. کمپانی مایکل در هر کشوری که تور برگزار میشد، یک مسابقهی رقص ترتیب میداد و من در مسابقهای که در بریزبین، استرالیا برگزار شد شرکت کردم.
در واقع تریلر نخستین آهنگی بود که در دو سالگی با آن رقصیدم. مادرم یک نوار ویدیویی داشت که با تماشایش دیوانه میشدم. هروقت که تصویر آن مرد گرگ نما (مایکل) در تلویزیون ظاهر میشد، از ترس به آشپزخانه میگریختم. وقتی سه ساله شدم، بسیاری از حرکات رقص تریلر را فرا گرفته بودم.
با استیوی واندر در بریزبین
شب بعد در کنسرت، در انتهای آهنگ همگی به روی صحنه رفتیم. استیوی واندر نیز آنجا بود. مایکل به طرف ما آمد و گفت «یالا زود باشید». فکر کردم منظورش این است که یک تکانی به خودتان بدهید. من به جلوی صحنه رفتم و کلاهم را به میان جمعیت پرتاب کردم و شروع کردم به رقصیدن و دیوانهگری. وقتی رویم را برگرداندم دیدم که مایکل از جمعیت خداحافظی میکند، باقی بچهها رفته بودند و استیوی واندر را برای خروج از صحنه همراهی میکردند. منظور مایکل از آن جمله این بود که «بیایید، باید برویم، تمام شد.» وقتی به این موضوع پی بردم، فوری زدم به چاک. من و مادرم دو ساعت را در هتل با او گذراندیم و دوست شدیم. او کلیپهایی از فیلم مونواکر که تازه بر رویش کار میکرد را به ما نشان داد و ما حرف زدیم و حرف زدیم. رابطهمان دیگر ادامه پیدا نکرد اما من دقیقا یک روز پس از آن اجرا به استخدام یک شرکت رقص درآمدم و دو سال بعد در آمریکا بودم تا در دیزنیلند برنامه اجرا کنم. از طریق کارمندان مایکل با او ارتباط برقرار کردم، او مرا به خاطر داشت. من و خانوادهام به استودیویی که او در آنجا آلبوم دنجروس را میکس میکرد، رفتیم. من تعدادی از فیلمهای رقصم را به او نشان دادم و او گفت «میخواهی همراه با خانوادهات امشب به نورلند بیایی؟» ما همگی موافقت کردیم و دو هفته آنجا ماندیم.
حضور وید رابسون و تعدادی از کودکان از جمله برندی، برادر زادهی مایکل، در آگهی تبلیغاتی پوشاک الایگیر،۱۹۹۰
دوستی ما آغاز شده بود. او به مدت دو هفته مرا به استودیوی رقصاش برد، موسیقی پخش میکرد و ما ساعتها میرقصیدیم. ما آنجا مینشستیم و فیلم میدیدیم، برای نمونه لاکپشتهای نینجا (Teenage Mutant Ninja Turtles). باقی وقتها از نورلند بیرون میرفتیم و ماشین سواری میکردیم، صدای ضبط را هم بسیار بلند میکردیم. او حتی مونواک را به من یاد داد. ما در استودیوی رقصاش بودیم، او قدم به قدم به من آموزش میداد. آن شب اصلا نتوانستم بخوابم. تجربهی مونواک در کنار مردی که این رقص را جهانی کرده بود، هیجان بسیاری در من ایجاد کرده بود.
Black or White
پس از آن من و مامان تصمیم گرفتیم به آمریکا نقل مکان کنیم تا من رویای تبدیل شدن به یک رقصنده را دنبال کنم و مایکل کسی بود که به ما کمک کرد. او با شرکت دادن من در ویدیوی «سیاه یا سفید» (Black or White) یک شروع طوفانی در اختیارم قرار داد. نقشی که او در زندگیام ایفا کرد، نقش یک استاد بود. وقتی من هفت ساله بود او به من گفت که یک روز کارگردان فیلم میشود و شدم. او تشنگی آموختن و دانش را در من ایجاد کرد. یکبار نمایندهی یک کمپانی ضبط موسیقی به خانهی من آمد. (به MJJ اشاره دارد، شرکت زیرمجموعهی کمپانی ناشر موسیقی مایکل جکسون، اپیک. مایکل در سال ۱۹۹۴ میان شرکت خودش، MJJ و رابسون قراردادی را به امضا درآورد و گروه Quo را تاسیس کرد.)
آنچه جالب است اینست که او مانع تبدیل شدن من به یک بچهی لوس و خودخواه شد. او میگفت «این مال توست، اما من میخواهم که تو از آن به درستی استفاده کنی. همیشه قدر شناس باش وگرنه آن را پس خواهم گرفت.»
Newer articles:
- جلسه ۷ دادگاه اایجی: مایکل جکسون پیش از مرگش گفت که خدا با او حرف میزند - 19/02/1392 17:14
- دفاع برت بارنز از مایکل جکسون - 19/02/1392 16:38
- اوماریون: نمیتوانم باور کنم که کسی از یک متوفی شکایت کند - 19/02/1392 15:11
- توماس میزرو: شاید اایجی پشت اتهامات رابسون باشد - 19/02/1392 14:19
- آیا وید رابسون به خاطر حسادت به مایکل تهمت میزند؟ - 19/02/1392 12:27
Older articlesnews items:
- جلسه ۶ دادگاه اایجی: کانراد موری صلاحیت نداشت - 18/02/1392 15:34
- جلسه ۵ دادگاه اایجی: بررسی کالبدشکافی و سم شناسی بدن مایکل جکسون - 14/02/1392 14:24
- جلسه ۳ دادگاه اایجی: بدهی سنگین کانراد موری انگیزهی او بود - 14/02/1392 14:12
- آیا جکسونها نگران شکست در برابر اایجی هستند؟ - 14/02/1392 12:32
- یکی از پسران ویدیوی جم مایکل جکسون درگذشت - 13/02/1392 18:10
Latest news items (all categories):
Random articles (all categories):
Popular articles:
- جلسه ۱۰ دادگاه اایجی: مایکل جکسون نشانهای از بیماری نداشت - 24/02/1392 19:49 - Read 237 times
- حمایت کودک سرطانی از مایکل جکسون - 22/02/1392 21:44 - Read 221 times
- جلسه ۱۱ دادگاه اایجی: تراویس از رابطهی بهتانگیز مایکل جکسون با فرزندانش میگوید - 28/02/1392 22:12 - Read 214 times
- سریال تلویزیونی پرینس جکسون امشب پخش میشود - 23/02/1392 18:09 - Read 200 times
- گانگ ور در جلسه ۱۸ دادگاه اایجی: تور برگزار میشد، با یا بدون رضایت مایکل - 11/03/1392 14:29 - Read 200 times