سؤال شعر

18 سپتامبر 2012 17:32 - 06 آوریل 2014 14:28 #29263 توسط FeanoR
.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: NicoleL2, Michaellover, atefe, Fariba, bahareh

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

29 سپتامبر 2012 02:19 - 06 آوریل 2014 14:28 #29536 توسط FeanoR
.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: raha, Fariba, bahareh

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

10 ژانویه 2013 16:48 #30666 توسط NicoleL2
از خیلی خوب به خیلی بد

خیلی خوب ... خیلی زود تبدیل شد به خیلی بد
خیلی زود .
هیچکس چیزی به من نگفت و به همین دلیل هیچ وقت سر در نیاوردم
که خیلی خوب چقدر زود تبدیل می شود به خیلی بد .

آفتاب ... تبدیل شد به سایه ، به باران
شور و شوق .. تبدیل شد به لذت ، به درد
ترنم ترانه های دل انگیز عاشقانه جایش را داد به سر دادن سرود های غم انگیز
خیلی زود .

با تا ابد شروع شد
و ابد تبدیل شد به گاهی ، به هیچ وقت
و مرا دوست داشته باش تبدیل شد به جایی هم در
قلبت برای من در نظر بگیر
خیلی زود .

خیلی خوب ..زود تر از آنچه فکر می کردیم تبدیل شد به خیلی بد
خیلی زود .
اگر هیچ کس به تو نگفته باشد، حالا دیگر باید بدانی
که خیلی خوب خیلی زود تبدیل می شود به خیلی بد .
خیلی زود...
(شل سیلورستاین)
So Good To So Bad So Good To So Bad
It went from so good...to so bad...so soon
So good, to so bad, so soon
But nobody told me, so I never knew
It goes from so good, to so bad, so soon
It went from sunshine...to shade...to rain
It went from passion...to pleasure...to pain
From singing sweet love songs, to cryin'
the blues
So good...to so bad...so soon
It started with words like forever
And went from always, to sometimes, to never
From give me some lovin'...to give me some room
So good...to so bad...so soon
It went from so good...to so bad...so soon
So good, to so bad, so soon
But nobody told me, so I never knew
So good, to so bad, so soon

فردای من و تو باز هم تاریک است
سالی که نکوست از بهارش پیداست...
كاربر(ان) زير تشكر كردند: شاپرک, Fariba

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

13 ژانویه 2013 08:58 #30685 توسط شاپرک
نشسته ام که می آیی،
و من در اندیشه که بی انتهاست این نشستن
نشسته ام که میروی،
ومن در اندیشه که چه بی معناست این بی انتها نشستن.......!

(me)

شب که می شود
خورشید چشمانت را پرواز بده
تا مرگ پروانه به تاخیر بیفتد......
كاربر(ان) زير تشكر كردند: kingmichael, dorsa mj, raha, Fariba

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

07 مارس 2013 15:36 - 06 آوریل 2014 14:29 #30923 توسط FeanoR
.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: NicoleL2, raha, bahareh

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

07 آوریل 2013 13:11 #31167 توسط Ehsan
شبانگاه در رویای خود با تو میشوم شاهی....که در عالمش ندارد اندوه و اهی
حیف که رویا دوام ندارد و همچون کاهی....میسوزد و من میمانم و امیال واهی

اين تصویر برای مهمان پنهان می‌باشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.

كاربر(ان) زير تشكر كردند: NicoleL2, bahareh

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

10 آوریل 2013 16:41 #31198 توسط NicoleL2
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟

پر می زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟

تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبزِِ سرآغاز سال کو؟

رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟
(قیصر امین پور)

فردای من و تو باز هم تاریک است
سالی که نکوست از بهارش پیداست...

This message has an attachment image.
Please log in or register to see it.

كاربر(ان) زير تشكر كردند: FeanoR, raha

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

14 آوریل 2013 19:46 #31250 توسط raha
باز باران بی ترانه
باز باران با تمام بی کسی های شبانه
می خورد بر مرد تنها
می چکد بر فرش خانه
باز می آید صدای چک چک غم
باز ماتم

من به پشت شیشه تنهایی افتاده
نمی دانم ، نمی فهمم
کجای قطره های بی کسی زیباست

نمی فهمم چرا مردم نمی فهمند
که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد
کجای ذلتش زیباست
نمی فهمم

کجای اشک یک بابا
که سقفی از گِل و آهن به زور چکمه باران
به روی همسرو پروانه های مرده اش آرام باریده
کجایش بوی عشق و عاشقی دارد
نمی دانم

نمی دانم چرا مردم نمی دانند
که باران عشق تنها نیست
صدای ممتدش در امتداد رنج این دلهاست
کجای مرگ ما زیباست
نمی فهمم

یاد آرم روز باران را
یاد آرم مادرم در کنج باران مرد
کودکی ده ساله بودم
می دویدم زیر باران ، از برای نان

مادرم افتاد
مادرم در کوچه های پست شهر آرام جان می داد
فقط من بودم و باران و گِل های خیابان بود
نمی دانم
کجــــای این لجـــــن زیباست

بشنو از من کودک من
پیش چشم مرد فردا
که باران هست زیبا از برای مردم زیبای بالا دست
و آن باران که عشق دارد فقط جاریست برای عاشقان مست

و باران من و تو درد و غم دارد
خدا هم خوب می داند
که این عدل زمینی ، عدل کم دارد
[/b][/b]
كاربر(ان) زير تشكر كردند: FeanoR

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

14 آوریل 2013 20:00 #31251 توسط raha
یاد باران رفته از یاد!



باز باران باترانه"




می خورد بر بام خانه




خانه ام کو؟؟ خانه ات کو؟؟




آن دل دیوانه ات کو؟؟





روز های کودکی کو؟؟





فصل خوب سادگی کو؟؟




... یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین؟؟



پس چه شددیگر کجا رفت خاطرات خوب ورنگین؟؟



درپس آن کوی بن بست دردل تو آرزو هست؟؟



کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز



یاد باران رفته از یاد! ارزوها رفته بر باد!




باز باران باز باران می خورد بر بام خانه



بی ترانه



بی بهانه



شاید هم گم کرده خانه

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

14 آوریل 2013 20:10 #31253 توسط raha
دیگر ملالی نیست جز نداشتنت ‌٬ نخواستنت٬ راندنت ٬باختنت ٬رفتنت٬ نماندنت٬

با او و هزاران اوی دیگر بودنت٬ بدون مکث پاسخ منفی دادنت. و عشقی نیست٬

جز عشق به چشمان ناز تا ابد روشنت. این را برایت نوشته بودم.

باز هم مینویسم:

« هر ستاره شبی است که از تو دورم٬آسمان چه پر ستاره است.»

مثل اتاق زیر شیروانی پر از خاطره ی بارانم،
کدام واژه می فهمد برایت چقدر دلتنگم؟

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: Ehsanblackfire

Please publish modules in offcanvas position.