کارن فی در جلسه ۴۰ دادگاه اایجی: هشدارهایم نادیده گرفته شد!
در این روز کارن فی، آرایشگر مایکل بار دیگر به جایگاه شهود آمد و پرسش از وی توسط ماروین پوتنام، وکیل مدافع کمپانی به انجام رسید.
شهادت پیشین او را در این دادگاه در این صفحه خواندید.پوتنام اشاره کرد که از زمان نخستین حضور کارن فی در دادگاه هفت هفته میگذرد. وی سپس از وی پرسید که آیا شهادت جلسهی گذشتهی خود را مرور کرده است؟ وی گفت که خیر اما متن بازجویی خود را که طی مدت چهار یا پنج روز به انجام رسیده بود، مرور کرده و یک جلسه نیز با شاکیان پرونده صحبت کرده است.
پوتنام در مورد رابطهی فی با مایکل پس از دادگاه سال ۲۰۰۵ پرسید. کارن فی گفت که طی مدت دادگاه هر روز مایکل را برای رفتن آماده میکرد اما پس از آخرین روز دادگاه یعنی بعد از اینکه مایکل تبرئه شد با وی صحبت نکرده بود. مایکل پس از آن آمریکا را به مقصد کشور بحرین ترک کرد.
پوتنام: "آیا از اینکه هر روز در کنارش بودید اما او روز آخر بدون خداحافظی گذاشت و رفت، ناراحت شدید؟"
فی: "خیر قربان، مرا ناراحت نکرد. او ماجرای بسیار بسیار وحشتناکی را پشت سر گذاشته بود و من در کنارش بودم. هرکاری که برای بهبود از آن میتوانست انجام دهد، برای من ایرادی نداشت. من درک میکردم که او میخواست برود."
فی گفت پس از آن مایکل دیگر به خانهاش نورلند بازنگشت، فی نیز همینطور. وقتی مایکل به کشور بازگشت، فی با او صحبت نکرد. پس از آن آنها هر چند ماه با یکدیگر صحبت میکردند. او در سال ۲۰۰۸ ملاقاتی با مایکل در خانهی اجارهای کارول وود نداشت و تا آپریل ۲۰۰۹ وی را ندید. او از طریق اخبار در مورد تور جدید مایکل که This Is It نام داشت آگاه شده بود. تعجب نکرد زیرا مایکل به او گفته بود که برنامههایی دارد. خبر برگزاری تور در روز ۵ مارس توسط مایکل اعلام شد و دستیار وی، مایکل امیر ویلیامز در میانهی مارس با فی تماس گرفت تا وی را به کار دعوت کند. سابق بر آن مایکل همیشه شخصا با کارن تماس میگرفت با اینحال فی گفت اینکه دستیار مایکل به وی زنگ میزد، عجیب نبود. ویلیامز اطلاع زیادی به فی نداد و به وی گفت که مایکل از طریق یک شمارهی مسدود به وی زنگ خواهد زد. ویلیامز گفته بود: "حتما جواب بده، در مورد تور است."
مایکل زنگ زد و آنها گفتگوی شاد و ملایمی داشتند. مایکل که عاشق استفاده از نامهای مستعار بود، کارن را «ترکل» صدا میزد. مایکل به فی گفته بود: "با من کار کن ترکل.با من کار کن ترکل." آنها خندیدند. فی به مایکل گفت که از بازگشت وی به صحنه هیجان زده است. مایکل به کارن گفت که در ابتدا قرار بود ۱۰ کنسرت اجرا کند اما شب خوابید و وقتی صبح بیدار شد دید که ۵۰ کنسرت برایش در نظر گرفته شده است. فی میگوید مایکل از این تعداد کنسرت کمی دلسرد شده بود. کارن به مایکل گفت که به منظور آماده کردن او برای تور میبایست بر روی موهای سرش کار کند.
کارن به خاطر نداشت که کنفرانس مطبوعاتی مایکل در لندن که طی آن خبر برگزاری تور توسط مایکل اعلام شده بود را بطور زنده تماشا کرده بود یا خیر. وی در مورد آن روز گفت که کلاه گیسی که مایکل در آن روز بر سر داشت، بسیار بزرگ بود. (مایکل بر اثر سوختگی سرش در میانه دهه ۸۰ بخشی از موهای سرش را از دست داده بود) کارن گفت به خاطر شغل آرایشگریاش بسیار به ظاهر افراد توجه میکند. فی گفت رفتار مایکل در روز کنفرانس کمی عجیب بود اما غیر عادی نبود.
کارن فی در جایکاه افشا کرد که به تازگی تعدادی پیامک تلفنی یافته است که به وی کمک نموده تا خاطرهاش را در مورد روند آماده سازی تور TII تازه کند و تاریخ برخی رویدادها را دقیقتر به خاطر بیاورد. سخن وی با تعجب ماروین پوتنام همراه شد. کارن گفت که همین امروز این پیامکها را در اختیار وکلای کاترین جکسون قرار داده است. فی گفت که این پیامکها به چند روز پیش از فوت مایکل مربوط میشوند. کارن فی در گیر و دار تلاش برای یادآوری خاطرات به یک گوشی همراه قدیمی برخورد کرد که فکر نمیکرد آن را هنوز در اختیار داشته باشد. پیامکها از درون همین گوشی بیرون کشیده شدهاند. فی به این پیامکها نگاه کرده است تا تاریخ رویدادها را بهتر به خاطر بیاورد.
فی توضیح داد: "شما مرتب از من تاریخها را میپرسید. من سعی میکنم به خاطر بیاورم. تلاش میکردم تا خاطراتم را تازه کنم."
پوتنام از فی پرسید که آیا چیز دیگری نیز پیدا کرده است؟ و فی طعنه زد که: "من کشوهایم را میگشتم که چند تا چیز سکسی برای دوست پسر و خودم پیدا کردم." شوخی فی به مذاق پوتنام خوش نیامد. وی از کارن پرسید که آیا به نظر وی روند دادرسی، خنده آور است؟ فی پاسخ داد: "قربان اصلا چنین فکری نمیکنم."
فی سپس گفت که در مورد کم بودن زمان بین کنسرتها نگران بوده است: "فکر کردم آن برنامه ریزی برای او بیش از حد فشرده بود."
او برنامهی کنسرت را در وب سایت دیده بود. وی نگرانی خود را با مایکل و کنی اورتگا، کارگردان تور مطرح کرده بود. فی گفت به خاطر نمیآورد که یک استراحت سه ماهه در تور وجود داشته است. فی گفت که مایکل شاید میتوانست هفتهی نخست تور را برگزار کند اما پس از آن به مشکل برمیخورد.
پوتنام: "شما امجی را تازه پس از چهار سال میدیدید و پی بردید که تور برایش مشکل ساز خواهد بود؟"
فی: "گفتم که احتمالا میتوانست مشکل ساز شود. نگفتم که قطعی بوده است."
پوتنام تقویم تور را به فی نشان داد و شاهد گفت که آن را ندیده بود. کارن فی گفت که همیشه حافظ مایکل و منافع او بوده است.
"وقتی احساس کردم که شاید مشکلی وجود داشته باشد، حرفم را زدم. فکر میکنم او از برنامه ریزی خبر نداشت."
کارن به مایکل گفته بود که فکر میکند بهتر است برود و به برنامه ریزی نگاهی بیاندازد. مایکل پاسخ داده بود: "چه بامزه، مادرم نیز همین را گفته است." کارن میگوید بر اساس این گفتگو فکر میکند که مایکل از برنامه ریزی تور آگاهی نداشت و تنها میدانست که پنجاه کنسرت برگزار میکند.
"من فقط میخواستم مطمئن شوم که او برنامهی تور را میداند و با آن مشکلی ندارد."
پوتنام پرسید که آیا شیوهی برنامه ریزی تور برای مایکل خطرناک بود؟ فی گفت که از این واژه استفاده نمیکند اما آن، بهترین برنامه ریزیِ ممکن نبود. کارن گفت مایکل به زمان بیشتری برای تمرین و آماده شدن نیاز داشت.
پوتنام ایمیلی را که اورتگا برای پل گانگ ور، مدیر اایجی فرستاده بود به کارن نشان داد. اورتگا نوشته بود که کارن فی در مورد برنامه ریزی تور ابراز نگرانی کرده است. اورتگا در این ایمیل از واژهی "خطرناک" استفاده کرده بود. کارن گفت که اینها کلمههای اورتگا هستند و وی هرگز نگفته بود که برنامه برای مایکل خطرناک خواهد بود.
کارن فی با یک سازندهی کلاه گیس همکاری کرد و سپس هر دو برای ملاقات با مایکل راهی خانهاش کارول وود شدند. او برای کار بر روی کلاه گیس مایکل به پول نیاز داشت و به او گفته شد که با دکتر تمی، مدیر برنامهی مایکل صحبت کند.
فی با اعتراف به اینکه مایکل دوست نداشت کسی بداند که او از کلاه گیس استفاده میکند، آگاهی داد که وی از پنج قطعه موی مصنوعی برای آرایش موی مایکل استفاده میکرد که هریک ۳۵۰۰ دلار هزینه بر میداشت. روند آماده سازی موی او بسیار زمانبر بود. فی گفت مایکل فرد خلوتگرایی بود و دوست نداشت کسی کلاه گیس او را ببیند یا بفهمد که از آن استفاده میکند. فی گفت که درخواست کرده بود تا خرید کلاه گیس تا حد ممکن مخفیانه صورت بگیرد.
فی: "او سالها پیش سوخته بود. پوست سرش آسیب دیده بود. او سوختگی درجه اول، دوم و سوم داشت."
(مایکل هنگام ضبط ویدیوی تبلیغاتی برای نوشابهی پپسی به دلیل اشتباهات تکنیکی دچار حریق شد. پپسی ۱.۵ میلیون دلار خسارت به او پرداخت کرد که مایکل تمام آن را صرف راه اندازی یک مرکز درمان سوختگی در بیمارستان براتمن نمود.)
کارن فی گفت که تزریق بوتاکس مانع از تعرق پوست میشود و فی فکر کرد که اگر مایکل به پوست سرش بوتاکس تزریق کند، مانع از تعریق و آسیب موهای مصنوعی و کنده شدن آنها میشود. فی داروهای فیناستراید و لاتیس را با نام خود خریداری کرد. فیناستراید داروی درمان ریزش موی مردان است و فی نیاز داشت تا موهای سالم مایکل را حفظ نماید. یکی از دستیاران مایکل گاهی کرمهای پوستی به وی میداد تا در اختیار مایکل قرار دهد.
پوتنام سپس در مورد پرستار گریس روآمبا و نقش وی طی دادگاه سال ۲۰۰۵ از وی پرسید. کارن فی گفت که فکر میکند در نبود او در نورلند، مایکل روزگار بهتری میگذراند و بطور تلویحی گریس را متهم به حسادت نسبت به خود نمود.
"وقتی نخستین بار گریس را دیدم، براستی از او خوشم آمد، بسیار دوستاش داشتم. خوشحال بودم که مایکل از او به عنوان پرستار بچه استفاده میکند. وقتی مسئولیتهایش بیشتر شد، مانع انجام کارها میشد. به نظر میآمد که همیشه سعی میکرد مرا از مایکل دور نگاه دارد. وقتی او در نورلند بود مایکل اوقات سختتری را میگذراند."
فی در اشاره به دادگاه ۲۰۰۵ ادامه داد: "متوجه شدم که مایکل به کمر دردهای بسیار مبتلا میشد و وزن از دست میداد و یک روز پیجامه پوشید." مایکل به خاطر کمردرد با پیجامه به دادگاه رفته بود که بسیار جنجالساز گردید. در آن روز مایکل ابتدا به بیمارستان رفته بود و آنها به وی ضد درد تزریق کرده بودند. قاضی به مایکل اخطار داده بود که اگر در دادگاه حاضر نشود، وی را به زندان خواهد انداخت. بنابراین مایکل با همان پیجامهای که به پا داشت مجبور به رفتن به دادگاه شد. نمیتوانست حاضر شود، زیرا اگر دیر میکرد به زندان میافتاد.
پوتنام از فی پرسید که آیا فکر میکند او توسط کمپانی اایجی استخدام شده بود؟ کارن گفت که برای تور و تیم تولید تور کار میکرد. فی گفت که سرپرستی کارهای تجاری و بازرگانی وی را فردی به نام تائونا زیلکی بر عهده داشت. فی در مقابل این خدمت به او پول میپرداخت. فی همچنین گفت که تا زمان امضای قرارداد، اایجی به او دستمزدی پرداخت نکرد.
کارن فی گفت که اورتگا تقاضا داشت که مایکل عینکهای آفتابیاش را از چشم بردارد. آنها این دستور را به کارن دادند اما بطور مستقیم در آرایش مو و چهرهی مایکل دخالت نمیکردند.
پوتنام از فی پرسید که آیا پیش از پذیرفتن او برای همکاری در تور، در مورد سابقهاش تحقیق کرده بودند؟ کارن فی که به مدت ۲۷ سال با مایکل کار کرده بود، با صدای بلند خنده سر داد و به آقای وکیل گفت: "شما خیلی بامزه هستید." وی توضیح داد که تحقیقی در مورد وی به انجام نرسیده بود. پوتنام میخواست بداند که آیا در مورد وضعیت مالی وی هیچگونه بررسی به عمل آمده بود؟ وکیل کاترین جکسون با این توضیح که به خلوت شاهد تعرض شده است، به پرسش اعتراض کرد و قاضی تایید نمود.
پوتنام از فی پرسید که طی ماههای آپریل و می ۲۰۰۹ به منظور آماده شده برای تور چه میکرده است. فی گفت که در جلسههای تولید تور در تالار سنتر ایتیجینگ حضور بهم رسانده بود.
کارن فی در اتاقی در طبقهی زیرین کارول وود کار میکرد و هرگز به طبقهی دوم که اتاق خوابها قرار داشت، پا نگذاشت. فی به خاطر نمیآورد که از ماه مارس تا ژوئن ۲۰۰۹ مایکل را چند بار در هفته ملاقات میکرد. فی گفت که در نخستین دور تمرینات، مایکل خوب به نظر میرسید.
"در مقایسه با قبل، کمی تغییر کرده بود. نمیتوانم بگویم دقیقا مانند گذشتهاش بود."
تمرنیات خشک بود و کارن گفت که او را خسته میکرد. وی همچنین از لاغری مایکل و اینکه وزن اضافه نمیکرد، نگران بود. او حتی به آشپز قدیمی مایکل که رستورانی در آن نزدیکی داشت گفته بود که برای مایکل غذا بیاورد.
فی در مورد اجراهای ماه ژوئن گفت: "او امجی ۲۹ ساله نبود، اما بیلی جین را اجرا کرد. او امجی بود و همه هیجان زده شدند."
فی گفت که از مامور محافظ مایکل پرسیده بود آیا او قصد دارد به مطب دکتر آرنولد کلین برود. او میگوید در مورد دخالت پزشکان گوش به زنگ بود. پوتنام پرسید که چرا بطور مشخص در مورد کلین جویا شده بود. فی گفت زیرا در اخبار گفته میشد که مایکل به مطب وی رفته بود. فی گفت که از مامور مایکل پرسیده بود که مایکل چند وقت یکبار به نزد کلین میرود. مامور محافظ مایکل به وی گفته بود که مایکل هر سه تا چهار روز یکبار به مطب کلین میرود. این موجب نگرانی کارن شده بود و به یاد روزهایی در گذشته افتاد که پزشکان در زندگی مایکل مداخله میکردند. کارن در مورد نگرانیاش با فرانک دلیو که پس از تمی مدیر برنامهی مایکل شد، صحبت کرد اما هرگز در این باره با مایکل وارد گفتگو نشد.
فی گفت که در مورد وضعیت روانی مایکل نیز دچار نگرانی شده بود. او یک هفته پیش از فوت مایکل از حضور دکتر موری آگاه شد و در مورد وی با اورتگا صحبت نمود و به وی گوشزد کرد که موری روانشناس نیست اما وضعیت روانی مایکل نگران کننده است. او با اورتگاه در مورد کلین صحبت نکرده بود.
کارن فی در مورد جلسهی پرو لباس که گفته شده است طی آن مایکل بسیار لاغر به نظر میرسید، گفت که وقتی لباسها را بر تن مایکل پرو میکردند، وی حاضر نبود.
پونتام پرسید که آیا هرگز مشاهده کرد که مدیران کمپانی، فیلیپس و گانگ ور، به فردی بگویند که امجی را برای تمرین به صحنه بکشانند؟ فی گفت که وقت زیادی را در کنار فیلیپس نمیگذراند و به خاطر نمیآورد که چنین حرفی از آنها شنیده باشد. ماروین پوتنام از فی پرسید که آیا فیلیپس هرگز به او گفت که مایکل را به صحنه بکشاند یا به حرفهایش گوش ندهد؟ فی پاسخ منفی داد اما بیان داشت:
"او به من گفت که میخواهد دیواری به دور مایکل بکشد تا او به جز تمرین کار دیگری انجام ندهد."
خاطرهی روز ۱۹ ژوئن به طور مرتب در این دادگاه تکرار شده است. روزی که حال مایکل به قدری نامساعد بود که کنی اورتگا به او اجازهی رفتن به روی صحنه را نداد. کارن گفت در این روز بسیار نگران سلامتی مایکل بود.
"من بسیار، بسیار وحشت کرده بودم."
او به سرمحافظ مایکل، آلبرتو آلوارز زنگ زد و از او خواست تا به شدت مراقب مایکل باشد. آلوارز تمایلی به ادامهی گفتگو با فی نداشت و گوشی را گذاشت.
در روز ۲۲ ژوئن، سه روز پیش از فوت مایکل، فی به خانهی کارول وود رفت تا موی مصنوعی را بر سر مایکل قرار دهد. او چند ساعت صبر کرد و سپس به او گفته شد که برود زیرا مایکل نمیخواست آن کار را انجام دهد. فی گفت فرصت گفتگو با هیچکس را در نداشت و نمیخواست از فرزندان مایکل چیزی بپرسد.
۲۳ ژوئن نخستین حضورشان در استپلس سنتر بود. در آن روز چند جلسه برگزار شد. او در موقعیتهایی با مایکل تنها ماند. او جزئیات گفتگوها را به خاطر نداشت اما گفت احتمالا فقط حال مایکل را جویا شده بود.
فی در جواب پوتنام که پرسیده بود آیا مایکل در روز ۲۳ ژوئن اجرای خوبی به نمایش گذاشت، گفت که بسیار پیشرفت کرده بود. وی در مورد اجرای روز ۲۴ ژوئن، آخرین اجرای مایکل نیز همین را گفت. او گفت که امیدوار شده بود، مایکل میخندید، مشارکت میکرد. هنوز احساس سرما میکرد اما سرخلق بود. فی اما گفت که مایکل همچنان برای تور آماده نبود، نمایشهایی که رویش کار میکردند به قدرت بدنی و انرژی بسیاری نیاز داشت. مایکل هیچ وزنی اضافه نکرده بود و شاید اگر میشد تور را کمی به تاخیر انداخت، ممکن بود بتوان مایکل را آماده کرد. فی توضیح داد وزن مایکل برای زندگی هر روزهاش موجب نگرانی نبود اما با این وزن در اجرا به مشکل برمیخورد.
پوتنام: "آیا شما شهادت دادهاید که وزن او در زمان کار ۱۲۰ پوند (۵۴ کیلوگرم) بود؟"
فی: "لیزا ماری پریسلی این را به من گفت. من و لیزا ماری پریسلی دوست شدیم و او گفت مایکل دوست داشت ۱۲۰ پوند وزن داشته باشد."
پوتنام: "آیا شما گفتید که امجی طی هفتهی آخر عمرش ۱۰ تا ۱۵ پوند (۴.۵ تا ۶.۸) کیلوگرم وزن از دست داده بود؟"
فی: "این یک تخمین بود، بله."
پونتام: "آیا شما شاهد بودید که آقای جکسون لاغرتر و لاغرتر میشد؟"
فی: "بله."
کارن فی گفت که در ماههای مارس یا آپریل در مورد نگرانیاش بابت کمی وزن مایکل با وی صحبت کرده بود اما در هفتههای آخر در این باره حرفی میانشان مطرح نشد.
"مایکل آن هفته به حدی منسجم صحبت نمیکرد که بتوان با وی یک گفتگو داشت."
فی گفت افرادی که مایکل را به خوبی نمیشناختند، پی نمیبردند که او وزن زیادی از دست داده بود چرا که چندین لایه لباس بر تن میکرد.
پوتنام اشاره کرد که طبق گزارش پزشکی قانونی مایکل در زمان وفات ۱۳۶ پوند (۶۱.۶ کیلوگرم) وزن داشته است. فی گفت که فکر میکرد که داشتن چنین وزنی برای مایکل غیرممکن بوده است زیرا "او وزن بسیاری از دست داده بود و همچنان وزن از دست میداد." فی همچنین پذیرفت که ۱۳۶ پوند برای مایکل وزن خوبی بود.
فی گفت از اینکه در ژوئن ۲۰۰۹ هیچکس به نگرانیهای او اهمیت نمیداد، ناراحت شده بود. فی گفت هرگز از شخص مایکل سوال نکرده بود که آیا حالش خوب یا بد است زیرا فکر میکرد مایکل در شرایط ذهنی مناسبی برای پاسخ دهی به این پرسش نبود. فی با اعضای خانوادهی مایکل نیز حرف نزده بود.
پوتنام پرسید که آیا او و مایکل یکدیگر را به خوبی میشناختند. فی گفت که چنین فکر میکند.
وی بیان داشت که مایکل به پزشکان ایمان داشت و بر این باور بود که هرآنچه آنها تجویز کنند، خوب است. فی نخستین بار پس از فوت مایکل اسم پروپوفول را شنید و بسیار تعجب کرد.
کارن گفت مایکل "نه" را به عنوان پاسخ نمیپذیرفت. وی اشاره کرد که گاهی به نظر میرسید مایکل خودش را قانع میکرد تا در مورد تور لندن به خودش "نه" نگوید، انگار با خودش صحبت میکرد تا راضی به اجرای تور شود.
پوتنام: "در هفتهی آخر نمیدانستید که چه وقایعی در جریان است؟"
فی: "درست است."
پوتنام: "آیا فکر میکنید امجی به خودش آسیب میرساند؟"
فی: "من نمیدانستم چه چیزی در جریان است."
فی گفت وقتی در ماه می مایکل را دید، لاغر بود اما قوی و شمرده سخن میگفت. این شرایط در ماه ژوئن فرق کرده بود. وی در ایمیل روز ۲۰ ژوئن ۲۰۰۹ برای فرانک دلیو، در مورد مرگ احتمالی مایکل هشدار داده و گفته بود که در این صورت؛ دلیو، اورتگا و رندی فیلیپس دچار خسارت مالی و چهرهی زشت داستان خواهند شد. وی گفت که سخنان یکی از دختران هوادار مایکل را در مورد نگرانیاش بابت کاهش وزن وی برای دلیو ارسال کرده بود. فی در ایمیل نوشته بود: "فرانک، متاسفانه حق با این دختر است. میترسم آنقدر خودش را بیمار کند که بمیرد. اگر این کنسرت را برگزار نکند جایی برای رفتن ندارد." فی در روز ۲۲ ژوئن ایمیل دیگری از طرفداران را برای دلیو فرستاد که در آن آمده بود که مایکل به شدت لاغر شده است. فی در ایمیل به دلیو نوشته بود: "انگار مایکل خودش را آمادهی قربانی شدن میکند. او بیش از همه به خودش آسیب میزند. او بیش از حد لاغر است، استخوانهایش بیرون زدهاند. من هر روز او را از نزدیک میبینم. اختلال وسواساش (OCD) بدتر میشود. او کارهایش را مرتب تکرار میکند و دایما زیر لب حرفهای نامفهومی میگوید."
پوتنام از فی پرسید که منظورش از اینکه مایکل بیش از همه به خودش آسیب میزند چه بوده است؟ فی گفت: "او مرده است!" فی سپس بیان داشت که در این دو ایمیل از لحن شومی استفاده کرده بود و بسیار دلسرد و ناامید بود زیرا احساس میکرد صدایش شنیده نمیشود. فی در جایگاه گفت که فکر میکرد بهترین راه، استفاده از یک روانشناس برای کمک به مایکل بود.
آخرین هشدار فی به دلیو: "این قضیه بین من و تو است. من همه چیز را به تو محول میکنم، همانطور که خودت خواستی."
کارن فی پاسخی از دلیو یا هیچ فرد دیگری دریافت نکرد.
ایمیل بعدی فی در روز ۱ جولای، چند روز پس از فوت مایکل برای رندی فیلیپس فرستاده شد که در آن از دیده شدن تصاویر مایکل که پتویی به دورش پیچیده است و به کندی راه میرود، ابراز نگرانی کرده بود. فیلیپس پاسخ داده بود: "ما همهی تصاویر را بررسی میکنیم و همه چیز در استپلس سنتر مهر و موم شده است."
تقدیر این بود که این تصاویر اتفاقا دیده شوند. در جلسه ۷ دادگاه فیلم دوربین مداربسته که در آن مایکل با پتویی به دورش درون تالار عبور میکند به نمایش درآمد. دانلود کنید.
پس از پوتنام، برایان پنیش به پرسش از کارن فی پرداخت.
پنیش: "آیا میدیدید که در روز ۱۶ ژوئن مایکل قادر به خواندن و رقصیدن نبود؟"
فی: بله، قربان."
پنیش: "آیا در آن روز فکر کردید که مایکل به مراقبت پزشکی نیاز دارد؟"
فی: "بطور قطع."
فی این سخن باگزی، (هاگدال) مدیر تور، که در ایمیل نوشته بود مایکل در برابر چشم همه روز به روز بدتر میشود را تایید کرد.
فی: "او در روز ۱۹ ژوئن در وضعیت جسمی خوبی قرار نداشت."
فی گفت که قرارداد کاری او توسط اایجی بسته شده بود. دستمزد دکتری موری، پزشک مایکل، ۱۵۰ هزار دلار تعیین شده بود. پنیش از فی پرسید که آیا حقوق وی نیز ۱۵۰ هزار دلار بوده است؟ وی رد کرد.
پنیش از فی پرسید که آیا وقتی آرایشگر شد، سوگند بقراط (مخصوص پزشکان) را یاد کرده بود؟ پاسخ بطور بدیهی منفی بود.
وکیل کمپانی در جلسه ۳۱ از دیوید برمن، یکی از مدیران صنعت موسیقی پرسیده بود که آیا کارن فی میتوانست موجب آسیب پوست صورت امجی شود؟" برمن پاسخ داده بود که هرکسی میتوانست به امجی آسیب بزند. وی همچنین استخدام پزشک موری توسط کمپانی را ناشایست ارزیابی کرده اما گفته بود که ایرادی در استخدام کارن فی نمیبیند.
پنیش در دادگاه از فی پرسید که آیا هیچکس پس از آرایش شدن مرده است؟
فی: "من هرگز هیچکس را با اتوی داغ نسوزاندهام، قربان."
فی گفت که مایکل در روز ۱۸ ژوئن با تاخیر در جلسهی تمرین حاضر شده بود و کنی اورتگا از این بابت عصبانی بود. در این روز مایکل قادر به صحبت و حرکت نبود، بیتفاوت و تا حد مرگ ترسیده بود. فی شهادت داد که مایکل طی دو هفتهی منتهی به فوت؛ وحشت زده، بدگمان و زیر فشار بود.
کارن فی کارهای مربوط به کفن و دفن مایکل را پس از مرگ به انجام رساند. او در مورد وزن مایکل با مامور کفن و دفن صحبت کرده بود. پنیش از او پرسید که آیا ظاهر مایکل نسبت به ۱۹ ژوئن بدتر شده بود؟ فی به سادگی گفت: "او مرده بود، قربان!"
منبع: eMJey.com / ABC۷ & CNN &AP