ماجراهای بیشتر از آنچه در لندن گذشت!

مایکل روز پنجشنبه ساعت ۱۲ هتل را به همراه کودکانش ترک کرد. طرفداران اطلاعی از اینکه او کجا می رود نداشتند تا اینکه یکی از مسئولان هتل برگه ی کوچکی به یکی از آنها داد. روی برگه نوشته شده بود تاتر پرینس ادوارد ساعت ۲.۳۰ مایکل جکسون. آنها دقیقا نمی دانستند که منظور از این نوشته چیست اما مامور هتل به آنها گفت که این را مایکل به شما داده. او می خواهد شما آنجا باشید. آنها با سرعت خود را قبل از مایکل به آن محل رساندند. به غیر از آنها عده ی زیادی از طرفداران خارجی که این موضوع را فهمیده بودند نیز آنجا بودند. بالاخره ماشین مایکل نمایان شد. او جلوی در تاتر ایستاد و سپس بادیگاردها سعی کردند تا راه کوچکی بین طرفداران برای مایکل ایجاد کنند تا او و کودکانش بتوانند وارد تاتر شوند. آنها بعد از تلاش بسیار و کمک عده ای از طرفدران ردیف جلو جمعیت را عقب برده و مایکل و فرزندانش به سرعت وارد تاتر شدند. همه ی درهای تاتر بلافاصله بسته و هیچ کدام از طرفدارن موفق به دیدن چیزی نشدند. همه نا امیدانه شروع به پراکنده شدن کردند که ناگهان یکی از اعضای تیم مایکل بیرون آمد و حدود به ۸ تن از طرفدارن را وارد سالن تاتر کرد. آنها برای این هشت نفر از قبل جا رزرو کرده بودند و آنها در فاصله ای خیلی کم از مایکل و کودکانش در تاتر نشستند. کودکان زیبای او ماسکی به صورت نداشتند و هر کدام شباهت خاصی به مایکل داشتند مخصوصا بلانکت. مایکل مدام در طول تاتر با آنها حرف می زد و یا پیشانیشان را می بوسید. او با آهنگهای تاتر گاهی بلند و گاهی آرام دست می زد، سرش را تکان می داد و یا پایش را روی زمین می کوبید. دربین دو نیمه ی تاتر او و کودکانش بلند شدند تا سالن را ترک کنند و مردم که تازه متوجه شدند مایکل جکسون در بین آنها نشسته مدام می گفتند مایکل جکسون اینجاست خدای من!!! مایکل در حالی که تی شرتی با عکس خودش به تن داشت با لبخند همیشگیش به یکی از اتاقهای خصوصی رفت و در راه برگشت به سالن با مردم دست داد و سپس سر جایش نشست. پاریس در بین برنامه شروع به قدم زدن کرد مایکل او را روی پایش نشاند و مدام پیشانی او را می بوسید. او مدام با پرینس در مورد تاتر صحبت می کرد و به او جاهای مختلف صحنه را نشان می داد. تاتر که به پایان رسید او خیلی سریع سالن را ترک کرد. و به گفته ی عده ای از طرفداران به خرید در مرکز شهر لندن پرداخت. او سپس به هتل برگشت برای طرفدارن دست تکان داد. او طرفهای ساعت ۱۰ آمد پشت پنجره در حالی که دستش را زیر سرش می گذاشت و سعی داشت به طرفدارن بگوید که می خواهد بخوابد. پلیسها به طرفدارن اطلاع دادند که مایکل ممکن است فردا لندن را ترک کند. منبع: آیدا ـ لندن