Skip to main content


مصاحبه‌ی شنیده نشده از مایکل جکسون در قالب انیمیشن: از عناوین موسیقی متنفرم

"آواز خوانی من... به سادگی هرچه تمامتر بگویم، الهی است." - مایکل جکسون، ژانویه ۱۹۸۰
در ژانویه سال ۱۹۸۰ مایکل جکسون ۲۱ ساله در کنار خواهرش جانت ۱۳ ساله با جان پیجئون (John Pidgeon)، یک تاریخ‌ نویس موسیقی، به مصاحبه نشست. این مصاحبه به تازگی در قالب یک انیمیشن منتشر شده است. استودیوی پی‌بی‌اس دیجیتال (PBS Digital) طی سری برنامه‌هایی با عنوان Blank on Blank گفته‌ها و مصاحبه‌های قدیمی و مدفون شده‌ی هنرمندان تاثیرگذار را برای حفظ و انتقال به نسل جوان به شکل انیمیشن بر روی شبکه‌های اجتماعی عرضه می‌کند. تا کنون مصاحبه‌های هنرمندان بسیاری توسط این گروه به شکل انیمیشن عرضه شده است. «نام‌های مشهور، مصاحبه‌های گم شده» شعار آنهاست. در جدیدترین کار این گروه، مصاحبه‌ی فراموش شده‌ای از مایکل جکسون به صورت انیمیشن درآمده است که تماشای آن حتما خالی از لطف نیست. مایکل در آستانه‌ی دومین دهه‌ی زندگی‌اش از کمال و خدا سخن به میان می‌آورد و نگاه عمیقی به موسیقی دارد.یکی از نکات جالب این مصاحبه آن است که طبق خواست مایکل، مصاحبه کننده سوالات را از طریق خواهرش جانت به وی می‌رساند. جانت سوال‌هایی را که مایکل خود از مصاحبه کننده شنیده است، بار دیگر مانند "بازی تلفن" برای برادر نقل می‌کند. اینکه هدف مایکل از این کار چه بوده است را نمی‌دانیم، شاید محول کردن وظیفه‌ای به خواهر برای آشنا کردن او با کار و بالا بردن اعتماد به نفس او یا صرفا انجام یک بازی، ابداع روشی نو یا حتی سرگرم کننده‌تر کردن مصاحبه. هرچه که باشد، این روند به زیبایی در انیمیشن به تصویر کشیده شده است. مایکل در این مصاحبه می‌گوید که از برچسب‌ها و نام‌هایی که برای موسیقی می‌سازند، متنفر است؛ موسیقی، موسیقی است دیگر. MJ-offthewallera-03.jpg زمانه‌ای در پایان دهه هفتاد موسیقی دیسکو، مورد نفرت واقع شده بود. در سال ۱۹۷۹ نهضتی برای مخالفت با این موسیقی بپا شد و استیو ناپر از ویراستاران مجله‌ی رولینگ استون و نویسنده‌ی کتابی در این باره می‌گوید که این نهضت ریشه در گرایشات نژاد پرستانه‌ داشته است. ایده‌ای که بخاطر پیشی گرفتن هنرمندان سیاهپوست از خوانندگان راک مورد علاقه‌ی یک دی‌جی رادیویی آغاز شد، با هدف در هم خرد کردن صفحات موسیقی دیسکوی هنرمندان سیاهپوست؛ بدل به شعاری اجتماعی شد. استیو دال، یک دی‌جی در رادیوی دیترویت که آهنگ‌های راک پخش می‌کرد، آغازگر نهضت ضد دیسکو بود. کمی بعد یک گیتاریست ناموفق با نام استیو ویک به دی‌جی پیوست. پدر ویک صاحب استادیوم بیسبال تیم شیکاگو وایت فاکس بود. پس از توافق با ویک، دی‌جی در برنامه‌ی رادیویی‌اش اعلام کرد هرآنکس که با خود یک صفحه گرامافون دیسکو به همراه بیاورد، ورودش به استادیوم برای تماشای بازی بیسبال رایگان خواهد بود. به جای ۱۶ هزار نفر، ۵۹ هزار نفر به استادیوم سرازیر شدند. آنها لباس‌های گروه راک لد زپلین بر تن داشتند، صفحات موسیقی گروه بی‌جیز را به آتش کشیدند و سرود "دیسکوی لعنتی" سر دادند. شبکه‌ی پخش موسیقی ام‌تی‌وی نیز به همین دلیل با شعار موسیقی راک فعالیت می‌کرد که بدین بهانه بتواند از پخش موسیقی دیسکوی سیاهان شانه خالی کند؛ و این همان سدی بود که مایکل جکسون چند سال پس از آغاز موج نفرت از دیسکو با آلبوم تریلر درهم شکست. آلبومی که موفق‌ترین و پرفروش‌ترین آلبوم تاریخ موسیقی شد. در اوج نفرت سفیدان از دیسکو بود که مایکل جکسون گفت: "بگویید دیسکو است، هر اسمی که می‌خواهید بگذارید. این موسیقی است." MJ-offthewallera-01.jpg پادشاه جوان پاپ دو سال پیش از خرد کردن سدهای نژادی با آلبوم تریلر و بدل شدن به نماد موسیقی در نزد ملت‌های مختلف، نه تنها می‌گوید که ایرادی در دیسکو نمی‌بیند، بلکه موسیقی ستایش شده‌ی راک را به چالش می‌کشد. او آوای پرخاشگر گیتار (راک) را تقلید میکند و می‌پرسد که آیا می‌توان با این ریتم رقصید؟ آیا تعدادی از زیباترین آهنگ‌های او با این بهانه که دیسکو هستند با شعار "دیسکوی لعنتی" از دنیای موسیقی زدوده خواهند شد؟ مایکل: "آیا She's Out of My Life ، Off the Wall ، Rock with You دیسکو است؟ نمی‌دانم. برای من موسیقی است. مانند وقتی که صدای چهچه‌ی پرنده‌ای را می‌شنوید، نمی‎گویید این صدای جیجاق کبود است، این یکی صدای کلاغ است. صدای زیباییست. فقط این مهم است، پس به آن گوش دهید." در جایی دیگر از این مصاحبه مایکل از رقص‌اش می‌گوید. آیا به سختی بر روی رقصی که قرار است در صحنه اجرا کند، کار می‌کند؟ مایکل با خنده پاسخ می‌دهد: "باید کار کنم اما نمی‌کنم. هرآنچه می‌بینید، واکنش لحظه‌ای من به موسیقی است. هیچ چیز برنامه ریزی شده نیست. اینگونه نیست که از پیش به آن فکر کرده باشم." و هر فردی با نگاه کردن به رقص بی‌نظیر او پی می‌برد که "تنها از طریق احساس است که جاری می‌شود." و این احساسات آنقدر قوی است که حتی در استودیوی ضبط نیز نمی‌تواند رقص را فراموش کند. "در اطراف می‌رقصم. یک جا ماندن سخت است. تمام مدت از مقابل میکروفون تکان می‌خورم." مایکل می‌گوید آوازش «خدایی» است. نمی‌داند چه می‌شود. تنها دهان باز می‌کند و بعد می‌بینیم که آهنگ به زیبایی اجرا شده است. توضیح‌اش دشوار است. می‌گوید تنها حاصل احساس است و خدا، البته اساسا خدا. وقتی رادیو و تلویزیون در پی جدایی و خط کشی میان موسیقی سفید و سیاه است، مایکل هدف خود در موسیقی را چنین تعریف میکند: یکی کردن. مایکل: "طاووس تنها پرنده‌ای است که تمامی رنگ‎ها را در غالب یک رنگ دارا می‌باشد. هدف ما در موسیقی همین است. وقتی به کنسرت‌های ما (گروه او و برادرانش، جکسونز) می‌روید، از هر نژادی می‌بینید. همگی آنها دستان‌شان را در هوا تکان می‌دهند، دستان یکدیگر را گرفته‌اند و لبخند می‌زنند و می‌رقصند. نکته‌ی مهم همین است. این چیزی است که به من انگیزه می‌دهد." MJ-offthewallera-02.png و سخنی چند از کمالگرای معروف ما: "من به کمال باور راسخ دارم. هرگز راضی نیستم. بر روی یک آهنگ کار می‌کنم و به خانه می‌آیم و بعد با خود می‌گویم نه این درست نیست، باید یکبار دیگر ضبط کنیم و بعد دوباره و دوباره و دوباره کار می‌کنیم. و هنگامیکه آهنگ منتشر می‌شود باز می‌گویم نشد، باید فلان کار را می‌کردم. آهنگ شماره یک شده است و شما هنوز می‌گویید که باید فلان کار را می‌کردید. اگر از چیزی راضی باشید در همان سطح می‌مانید اما دنیا به مسیرش ادامه می‌دهد و این نیز خوب نیست." مایکل از کودکی برای خواندن با هیچ دشواری روبرو نبود و می‌توانست هر قطعه‌ای را به راحتی هرچه تمامتر بخواند. برای مثال در ۱۳ سالگی آهنگ Ben که موسیقی فیلمی به همین نام بود و جایزه‌ی گلدن گلوب برایش آورد را تنها در یک برداشت ضبط کرده بود. او در استودیوی کمپانی موتان ضبط می‌کرد و جعبه‌ سیبی را که بر رویش می‌ایستاد و نامش بر آن نوشته شده بود را فراموش نخواهد کرد. می‌پرسید چرا روی جعبه می‌ایستاد؟ قد او برای رسیدن به میکروفون کوتاه بود. وقتی مایکل قد کشید، دایانا راس جعبه را برداشت. دایانا از ستاره‌های موتان و از دوستان و یاوران مایکل بود. مایکل می‌گوید دایانا تمامی نقاشی‌ها و دستخطهای کودکانه‌ی مایکل را نیز جمع‌ آوری کرد. تمامی آنها در کنار آن جعبه سیب قدیمی در خانه‌ی دایانا راس گردآمدند. تصویر بسیاری از افراد مشهور همواره در تلویزیون دیده می‌شود و مایکل در این مصاحبه ابراز امیدواری می‌کند که این اتفاق برای او نیافتد، زیرا: "مردم خسته می‌شوند." "دوست ندارم در برنامه‌های بسیاری حضور داشته باشم یا هرجایی دیده شوم، زیرا به نوعی دستپاچه می‌شوم." "اما در درون خویش احساس می‌کنم که سرنوشتی برای من مقدر شده است، و فقط برای من، تا در آن مسیر قرار بگیرم و ادامه بدهم. من باور دارم و احساس می‌کنم که بودنِ من دلیلی دارد. کار من اینست که برای مردم اجرا کنم و اگر مورد پذیرش آنها واقع شود، آنگاه پاداش می‌گیرم. و اگر تحسین‌ام کنند حس بهتری نیز خواهم داشت." آلبوم تریلر تاریخ را تغییر داد. کویینسی جونز تهیه کننده‌ی این آلبوم بود. همکاری مایکل و کویینسی در فیلم ویز (WIZ) رقم خورد و نخست با آلبوم Off the Wall قوت گرفت. مایکل در پشت تلفن برای ساخت آلبوم ابراز آمادگی کرده و از کویینسی خواسته بود تا برایش یک تهیه کننده‌ی خوب بیابد. مایکل: "منظور من اصلا این نبود که با کنایه از خودش بخواهم تهیه کننده‌ام شود. در مورش فکر هم نکرده بودم. بعد او گفت اسملی... مرا اسملی صدا می‌کند... گفت اسملی چرا من روی آلبوم‌ات کار نکنم؟ گفتم عالی است. شروع کردم به خندیدن و او پرسید چرا شروع نکنیم؟ هفته‌ی بعد شروع کردیم و اینگونه بود که Off the Wall منتشر شد." منبع: eMJey.com / Blank On Blank & Rolling Stone

گفته‌ها و مصاحبه‌ها