Skip to main content


حمله‌ی گلدیز نایت به پاریس جکسون

خط مشی خانواده‌ی جکسون و به ویژه خواست کاترین، مادر خانواده طی سالها پرده‌پوشی و پنهان سازی برخی از حقایق بوده است، سیاستی که بارها و بارها توسط فرزندان خانواده نقض شده است. کتاب سال ۱۹۹۰ لاتویا، چالش بزرگی برای این خانواده بود. او در این کتاب به زندگی خصوصی اعضای خانواده‌اش پرداخت و از بدرفتاری‌های پدرش پرده برداشت. خانواده‌ی جکسون کتاب او را یک دروغ خواندند اما با گذشت زمان به نظر می‌رسد می‌توان در این کتاب به دنبال حقیقت نیز گشت. یکی از سرفصل‌های این کتاب به حسادت جرمین نسبت به برادرش مایکل اختصاص یافته است. جرمین در سال ۱۹۹۱ آهنگ توهین آمیزی را خطاب به برادرش مایکل منتشر کرد. او در این آهنگ به مشکلات شخصی‌اش با مایکل اشاره کرده بود. همچنین طی سالها شاهد مطرح شدن مسائل خانوادگی جکسون‌ها در رسانه‌ها بوده‌ایم.طی هفته‌ی گذشته آشوب خانگی بار دیگر به رسانه‌ها رسید. توییتر بدل به ابزار کارآمد و البته بی‌رحمی شده است. هیچکس نتوانست از افشاگری‌های پاریس درباره‌ی اختلافات خانوادگی جلوگیری نماید و در آخر کار مشخص شد که پرینس، برادر بزرگتر او، برخلاف آنچه که در ظاهر نشان می‌دهد، اهل مدارا نیست و طی این مدت در پشت صحنه نقش بسیار فعالی را ایفا کرده است. او صبر کرد تا مادربزگش به خانه بازگردد و سپس برگ برنده‌اش را رو کرد. پاریس و پرینس جکسون، نخستین افرادی نبودند که به مطرح کردن این مسائل در رسانه‌ها پرداختند، پس چرا باید توسط برخی از اعضای خانواده یا افراد دیگر که نسبتی با جریانات اخیر ندارند، شماتت شوند آنهم در شرایطی که برای دفاع و محافظت از خود می‌کوشیدند. این جنگ نه تنها عموها و عمه‌های آنها بلکه عموزاده‌ها و عمه‌زاده‌ها را نیز درگیر کرده است. حتما فرزندان این خانواده به دایی/عمو مایکل افتخار می‌کنند و نیز به پیشینه‌ی خانوادگی خود می‌بالند. اما پرینس، پاریس و بلنکت تنها وارثان تخت پادشاهی پدرشان هستند. این مسئله اینک به وضوح مشخص شده است. فرزندان ارشد مایکل، دستور منع آمد و شد هرآنکس که دستی در جریانات اخیر داشته است را امضا کرده و حتی به فرزندان آنان رحم نکرده‌اند. این بدان معناست که تا اطلاع بعدی، خانواده‌ی جکسون دوپارچه شده است. طی روزهای اخیر افراد بسیاری در رسانه‌ها به بحث پیرامون این مسئله پرداخته‌اند. جامعه‌ی هواداران از فرزندان مایکل حمایت می‌کنند اما برخی نیز نظر دیگری دارند. گلدیز نایت، شهبانوی ۶۸ ساله‌ی موسیقی سول، که در مراسم تدفین مایکل در سال ۲۰۰۹ و مناسبت‌هایی از این دست در ستایش از مایکل آواز خوانده بود، سخنان بسیار تندی علیه پاریس جکسون بر زبان آورده و به شکل علنی به تبلیغ خشونت علیه کودکان پرداخته است. gladys-knight.jpg موضوع از وقتی آغاز شد که نیویورک پست به شایعه‌ی تی‌ام‌زی اعتماد کرد و نوشت که جانت به پاریس ناسزا گفته و در مقابل پاریس با لحنی پرخاشگرانه از او خواسته بود تا خانه را به سرعت ترک کند: "اینجا خانه‌ی ماست، نه خانه‌ی خانواده‌ی جکسون." این مکالمه مربوط به زمانی است که جانت، جرمین و رندی به اجبار سعی داشتند فرزندان مایکل را از خانه بیرون برده و به آریزونا منتقل کنند. جانت دو بار سعی کرد گوشی موبایل پاریس را از دستانش برباید. فیلم مربوط به دوربین‌های مدار بسته که این جریانات را به وضوح نشان می‌داد به رسانه‌ها راه یافت. اما این فیلم فاقد صوت بود، پس چگونه خبرگزاری‌ها گفتگوی بین جانت و پاریس را شنیده است؟ این شایعه بسیار وسوسه کننده و در عین حال بسیار غیرواقع بینانه است، اما برای گلدیز نایت بهانه‌ی خوبی بود تا در این باره اظهار نظر کند: "من جنوبی هستم، جنوبی‌ها اینگونه فرزندانشان را تربیت می‌کنند. پاریس فقط یک بچه است. نباید به او اجازه بدهند که مسائل شخصی را به رسانه‌ها بکشاند. اگر با من اینگونه حرف می‌زد، دندان‌هایش را در دهانش خرد می‌کردم. او باید به بزرگترهایش احترام بگذارد." گلدیز نایت پاریس را به دلیل حرفی که شاید اصلا نگفته باشد، مورد عتاب قرار داده و به سادگی از رفتار نا به هنجار جکسون‌ها در برابر فرزندان مایکل که منجر به چنین واکنشی از سوی آنان شده، چشم پوشی کرده است. نظر مایکل در مورد بدرفتاری اخیر خانواده‌اش با فرزندان عزیزتر از جانش و یا سخنان درشت گلدیز نایت علیه دختر دردانه‌اش چه می‌بود؟ "وقتی به چشمان فرزندانم نگاه می‌کنم، زیبایی و معجزه را می‌بینم. با وجود آنان هر روز برایم روز جشن است. فرزندانم به من اجازه داده‌اند که هر لحظه از زندگیم را در دنیایی مقدس و پر از اعجاز بگذرانم. من به واسطه‌ی فرزندانم با خدا سخن می‌گویم. من از این موهبتی که به من داده شده است، سپاسگزارم." ~ مایکل جکسون پیام هواداران مشخص است: هرآنکس را که می‌خواهید سرزنش کنید، اما حق ندارید فرزندان مایکل را سرزنش کنید! MJKids2.jpg اما مجله‌ی وایب در خصوص سخنان گلدیز نایت نوشته است: "جنوبی‌ها چنان می‌کنند، سیاهپوستان چنین می‌کنند... اما خط مشخصی میان تربیت فرزندان و بدرفتاری با آنان وجود دارد. گلدیز نایت می‌گوید فقط به این دلیل که جانت بزرگسال است، پاریس باید به او احترام بگذارد و مطیع او باشد، پس حق ندارد رفتار او را هرچقدر هم که ناعادلانه باشد، مورد سوال قرار دهد. از آنجا که پاریس هنوز یک بچه است، پس حق ندارد به رفتار غیر منصفانه‌ی خانواده‌اش و جلوگیری آنان از تماس او با مادربزرگش اعتراض کند. اما باید پذیرفت که بزرگسالان نیز اشتباه می‌کنند. بستگان ما ممکن است دچار لغزش و خطا شوند. و در نبود سرپرست و قیمی که از فرزندان دفاع کند، آنان باید بتوانند حرفشان را بیان کنند و از خودشان محافظت نمایند. افزون بر این، سخن گلدیز نایت "دندان‌هایش را در دهانش خرد می‌کردم" مملو از ایراد است. مادر گلدیز مطمئنا منظورش این نیست که دندان‌های دختر مایکل را خرد می‌کرد، این فقط یک تهدید است! اما فرزندان ما این تهدیدها را جدی قلمداد می‌کنند: اگر مادر حرفش را می‌زند، پس آن را عملی خواهد کرد! اگر بچه‌ها را اینگونه تهدید کنیم، بدان معنی است که خوب است گاهی خشن شوی و یا حتی می‌توانی دیگران را بزنی، ایرادی ندارد. تهدید باعث ترس می‌شود و ترس شاید فرزندان را وادار به سکوت نماید، اما آنها را بی‌اعتماد نیز خواهد کرد. و در دراز مدت، رفتار و گفتار خشن برای آنان بدل به الگویی اجتماعی می‌شود. و در مورد پاریس جکسون که پدرش از کودکی در معرض بدرفتاری‌های پدر خویش قرار داشت و اتفاقا از همان سنین گلدیز نایت را می‌شناخت، تاریخ نباید اینگونه تکرار شود. منبع: eMJey.com / vibe