Silent Hill

e r o s نوشته: تا الان دو تا پایان‌‌شو دیدم: یو اف او و گود اندینگ! همه شو می‌خوام ببینم.
اول نمی‌دونستم اونی که تو کلیسا اعتراف می‌کنه باباشه باهاش بد تا کردم اعصابمم بهم ریخته بود، این شد که اولین پایانی که دیدم یو اف او شد!

پسر داستان بی‌نظیره. یادته اول بازی از پشت یه اتاق صدای موج و آب میومد؟ از اینا خیلی زیاده. نقاشی‌های بچه گانه واقعا تأثیر گذار بودن. غولی که عروسک بچه بود (اسکارلت)... برو تو عمقش...
یا همین غول آخر...

برای کسی که می‌خواد بازی رو شروع کنه بگم که بهترین سلاح این بازی همون چاقوی اول بازی هست! که بعدا یه خنجر می‌شه. دشمنا رو راحت می‌شه کشت اگه به موقع جاخالی داد! واقعا مبارزاتش پیشرفته شده. با جا خالی و چندین حرکت و کانتراتک! طوری‌که اگه یاد بگیری خط روت نیافته و اگه بلد نباشی تمام جونو از دست دادی! من که با خنجر فقط می‌جنگم. (غول آخرو هم با همین زدم!)

غول آخرو اولین بار که دیدم گفتم چقدر شبیه مادرشه که بعد...!

دست و پا پتکیا اذیت می‌کنن یه خورده سر تبریا هم بدترینن. از گروه اردر هم اونا که تفنگ دارن! سگ‌ها توی خیابونا واقعا رو اعصاب می‌رن هرچند زیگزاگی حرکت کنیم نمی‌تونن بپرن.

این شماره روح آدمو درگیر می‌کنه. اینو هم تحلیل کن شایان.

راستی...

هشدار : كدمخفي !

داستان چی بود؟!؟ وقتی پدرش گفت تو از همون لحظه (که جاش غرق شد) تو بیمارستان روانی بستری بودی پلاک‌شو از نزدیک نشون داد اما نتونستم روشو بخونم. واقعا مال پدرش بود کت و پلاک؟! جنگ نرفته بود؟! از آخر هم که معلوم نشد!

ببخشید علی جان دیر جواب می دم این نت دو روزی بود قاطی کرده بود اصلا درست وصل نمی شد.عجب پایانی رو دیدی علی جان!آدم دفعه اول بازی رو تموم کنه این پایان رو ببینه!ترکوندی جدی میگم زنگ بزن کونامی بگو کار فوق العاده ای انجام داده ای!من ارسالتو خوندم جا خوردم معمولا همه این پایان رو وقتی همه پایان ها رو رفتن میرن از طرفی خیلی با نمک هم هست!

اره داستانش واقعا عالیه مثل یک فیلم فوق العاده گیرا و عالی!صدای اب آره واقعا عالی طراحی شده بود و نقاشی ها هم جز نکات واقعا جالبه بازیه و ربط این ماجرا به Joshuaواقعا زیبا بود این شماره..هیولاهای این بازی واقعا عالی شدن نسبت به گذشته..شماره های قبلی یک سری موجود بود که مثل همه بهشون تیر می زدی و بعد می مردن اما انعطاف مبارزات با غول ها و محیط ها و موسیقی متن در مبارزات بخصوص در مبارزه با اسکارلت.

جالبه چاقو خیلی در بازی کاربرد عجیبی داره سرعتش خیلی خوبه و باید به نقاط ضعف موجودات آشنا بود و پر نه حسابی اذیت می کنن در این شماره و خیلی راحت می تونن بکشن.وای از سگ ها نگو خیلی اذیت می کنن در رفتن سخته از دستشون پرستارها هم که اگر بگیرن دیگه ول نمی کنن اون سر تبری ها اسمشون هست schism که اگر بگیرن نصف می کنن!

واقعا موافقم باهات در مورد گیرایی این بازی!مدتی که این بازی رو بازی می کردم مسافرت خونه یکی از دوستام بودم این دوستم چون سایلنت هیل باز نبود ولی این بازی رو دوست داشت همش منو صدا می کرد می گفت بیا این بازی رو برو فوق العاده است به شدت درگیرش شدم!

لطفا اگر بازی رو تموم نکردید این پیام رو نخونید...

e r o s نوشته: پایان پیرامید هد رو هم پشت سر هم گذاشتم! واسه این پایان باید بدترین انتخاب‌ها رو بکنی! خیلی جالب می‌شه و یه کاستوم جالبم باز می‌کنه!
دوتای دیگه رو هم تا جمعه نمی‌رسم ببینم. البته از یوتیوب هم می‌شه فیلم‌شو دید.
کاستوم شخصیت بازی اوریجینز هم باز شده!

رویو Downpour رو از GT گرفتم، فکر نمی‌کنم گرد پای این شماره هم بشه. امتیاز Homecoming تو این سایت 7.7 هست اما به Downpour 5.2 بیشتر نداده! فکر می‌کنم سایلنت هیل هم داره خراب می‌کنه.

چه پایان جالبی من این پایان رو ندیدم و اصلا نمی دونستم!جدا؟کاستوم شخصیت اوریجین؟!با همین پایان پیرامید هد؟

منم چند تا نقد از downpour خوندم زیاد نقد های مثبتی دریافت نکرده بود....آخه بازی homecoming که اومد سال بعد خود کونامی با الهام گرفتن از این بازی شماره اول بازی Saw رو عرضه کرد اما حالا downpour خودش از saw الهام گرفته!کارشون عجیبه...

امیدوارم شماره بعدی خوب باشه البته بهزودی این downpour رو هم بازی میکنم ببینم چطوریه اما راستی اینم بگم book of memories مثل origins جز نسخه های اصلی این سری به حساب نمیاد و جز بازی های اصلی سری سایلنت هیل به حساب نمیاد جز موارد حاشیه ای مثل بازی های ارکید و موبایل و کتاب های کمیک سایلنت هیل

Silent Hill:Homecoming



ششمین شماره از سری بازی بازی های سایلنت هیل به نام Homecoming که در سال 2008 عرضه شد.این شماره بازی دچار تغییرات بسیار زیادی در تمامی زمینه های بازی شد.این تغییرات تواسنت به بازی نوآوری های بسیاری را اضافه کند و یک بازی فوق العاده را ارائه دهد.به جرات می توان گفت این شماره بهترین شماره در این سری بازی ها است.داستان فوق العاده گیرا و گیم پلی نوآورانه و در گیر کننده این بازی رو به یک شاهکار بزرگ تبدیل کرد.

داستان این شماره در مورد Alex Shepherd که سربازی است که از جنگ بازگشته و آن ها به همراه خانواده اش در یکی از حوالی سایلنت هیل زندگی می کنند.او در راه بازگشت کابوسی می بیند که در آن برادرش جاشوآ از دست او فرار می کند و او در مکانی ترسناک گیر افتاده است.


الکس


پس از اینکه او به شهر بر میگردد متوجه می شود در شهر تعداد زیادی از مردم گم شده اند و وقتی به خانه خودش می رود مادرش را در حالی پیدا میکند که کاملا افسرده به نظر می آید و خبری از برادرش جاشوا و پدرش نیست و مادرش جواب های سر در گمی به پرسش های او می دهد الکس در شهر به دنبال برادرش می گردد و در آنجا دوستانش را می بیند و می فهمد گم شده ها در شهر بسیار زیادند و از اینجا است که جستجوی الکس برای یافتن برادرش اغاز می شود!


جاشوآ


الکس و مادرش



گیم پلی بازی واقعا فوق العاده شده است.تفاوت کنترل بازی و همچنینی پیشرفت خیره کننده سیستم مبارزات و موجوداتی که مثل قبل کودن نیستند و بسیار باهوش شدند.ما در این بازی باز هم مکان های جالبی از شهر را مشاهد می کنیم که در گذشته حتی ندیده بودیم و دیگر از محیط های سردردآور خبری نیست و بازی بسیار تنوع دارد.غول های بازی واقعا فوق العاه هستند نوع طراحی مراحل و طرز مبارزه با آن ها بسیار ماندگار و خاطره انگیز طراحی شده اند.در گنار تمامی این الملن ها داستان بینظیر و نفسگیر بازی و الهام گرفتن اون از فیلم سایلنت هیل در بیان برخی جزییات این بازی رو به شاهکاری بزرگ تبدیل کرده است.




نکته فوق العاده جالب در مورد این بازی داشتن حق انتخاب در مکالمات است و اینکه چه پاسخی بدهید و یا اینکه چه پرسشی کنید دست خودتان است و تاثیر گذار در روند بازی.بازی به گونه ای طراحی شده که واقعا ارزش چندین بار بازی کردن را دارد و همچنین سیستم مبارزات بازی را از خشکی بیرون آورده است.
صحنه ها و سکانس های سینمایی بسیاری در بازی وجود دارد و دمو ها به خوبی داستان بازی رو نقل می کنند.

در مورد داستان بازی باید گفت که الکس پس از اینکه در شهر خودشان از جستجوی برادرش ناتوان است بدون اینکه خودش بخواهد به شهر سایلنت هیل می رود و در انجا متوجه یک سری اسرار در مورد باز هم رسم های عجیب مردم شهر سایلنت هیل می شود ایندفعه در مورد اینکه یک سری از خانواده های این شهر یکی از فرزندان خودشان را قربانی می کنند.الکس نگران این است که پدرش جاشوآ را قربانی کرده باشد ولی امیدوارانه به جستجویش ادامه می دهد.او در این جستجو به افرادی بر می خورد که با قربانی کردن فرزندانشان برای انجام این رسم و رسوم تلاش کردند و حالا به نفرین هایی دچار شدند که دامان خودشان را گرفته است!یکی از این ها غولی است که از عروسک کودکی به نام اسکارلت به وجود می آید.او فرزند دکتر فیتچ است و یکی از زیباترین مبارزات این سری بازی ها را به وجود می آورد.



در سرتاسر بازی جاشوآ از دست الکس فرار می کند و مسیری که او می رود به نوعی راهنمایی کردن براردش است که البته او را در دردسر می اندازد!




در این شماره بازی باز هم شاهد حضور در بعد دیگر و صدای آژیر هستیم اما ایندفعه با طراحی قویتر در این شماره طراحی برخی از مراحل شاهکاره!بخصوص مرحله ای که در انتها به اسکارلت برخورد می کنید واقعا محیط ها در بعد دیگر بینظیر طراحی شدهاند به گونه ای که شاید در بدترین کابوس هایتان هم در چنینی جایی گیر نیفتید!




زیر زمین هایی که به جهنم شباهت دارند موجوداتی عجیب.تفاوت و نوآوری در این بازی حرف اول را در این سری می زند.حتی درگیری با غول ها تنوعاتی مانند مینی گیم های کوچکی مانند رزیدنت اویل و God Of War پیدا کرده که با زدن دکمه های خاصی مبارزه را ادامه می دهید یا به پایان می رسانید.





در سال 2009 بازی Saw نیز براساس سری فیلم های Saw نیز عرضه شد که در زمینه گیم پلی از این بازی به شدت الهام گرفته بود.آن بازی هم توسط شرکت کونامی منتشر شد.

ممنون از توضیحاتت شایان.
نه عزیزم کاستوم پایان پیرامید هدو نگفتم!

می‌تونی تو زندان بعد از حل معمای سیم‌های فیوز - درست قبل از دیدن مادرش - بازی رو سیو کنی و هر بار از همین‌جا بریو پایان‌ها رو ببینی.
سربازای اردر سخت‌ترین موجوداتن چون فرار ازشون ممکن نیستو با هر ضرب‌شون نصف جونو می‌برن! جز تفنگ‌دارهاش، فقط باید با چاقو یا خنجر از پسشون بر اومد.

واقعا داستان این شماره بی‌نظیر بود. در کشتن غول‌‌ها می‌شه حتی یه تیر هم نزد! جز آخری، واسه بقیه حتی یه گلوله استفاده نکردم!

تا ابد این تجربه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین لذت‌ها برام می‌مونه.

بابت تاخیر پوزش میخوام و تاپیک رو ادامه میدم.....

بازی Homecoming دارای 6 پایان است:
1.خوب:برای دیدن این پایان باید لیلین رو بکشید آدام رو ببخشید و ویلر رو نجات بدید.
2.غرق شدن:برای دیدن این پایان باید لیلین رو بکشید و آدام رو نبخشید و ویلر رو نجات ندید.
3.Bogeyman:لیلن را نکشید آدام رو نبخشید و ویلر رو نجات ندهید.
4.بیمارستان:لیلین رو نکشید آدام رو ببخشید و ویلر رو نجات بدید.
5.ufo:لیلین رو نکشید ادام رو نبخشید و ویلر رو نجات بدهید.
6.لبخند(پایان اضافه):برای دیدن این پایان باید 11 عکس جمع کنید و بازی را در درجه Hard به پایان برسانید.