Silent Hill

نکاتی در مورد سری Silet Hill و فرهنگ آن (سری 2)

1.God

خدا در فرهنگ شهر سایلنت هیل و فرقه های شیطانی تعریف خاص خودش را دارد.خدا، خدا به عنوان خالق بهشت، پروردگار افعی و شانه، مادر مقدس، و Samael (نام شیطان ارائه شده توسط مخالفان فرقه) نیز معروف الهه یکشنبه مرموز مورد پرستش در میان بسیاری از مردم سایلنت هیل است نظم است. اگرچه او به نام خدا است ولی او مانند خدای از ادیان یهودی / مسیحی نیست. او اغلب به عنوان یک زن نارنجی با موهای پیچیده در لباس قرمز نشان داده شده است و امید را در مورد آخرالزمان، و از طریق نابودی بشریت، بهشت وعده داده شده است. او خدای مرکزی این فرقه یک زن مقدس است.
خدا را می توان به عنوان یک نماد برای نیروی مرموز این جهان است و مسئول ظهور وحشت در شهر است. مخلوقات خداوند، اعمال، و تمایلات شیطانی یا بدخواهانه او به جای خدای خیرخواه بیشتر مطرح است.هنگامی که یک تجلی فیزیکی از خدا ارائه شده است، او به مانند یک هیولا قدرتمند عمل می کند، و نه مثل یک موجود هوشمند است.



تابلویی در بازی سایلنت هیل 3 در مورد پرستش خدا


2.Metatron
Metatron همان فرشته ای است که در دین اسلام به نام جبریئل می شناسیم که فرشته ای است که بین خداوند و پیامبران در ارتباط است.در بازی سایلنت هیل چنین فرشته ای با همین نام نامبرده شده است و نقاشی از آن در بازی نیز وجود دارد.



Metatron در حالی که حضرت ابراهیم را از کشتن حضرت اسماعیل منصرف می کند و پیام خدا را به او می رساند.(یکی از تابلو های بازی سایلنت هیل)

این فرشته در فرهنگ مسیحیت و یهودیت نقش بسزایی دارد و به عنوان صدای خداوند شناخته می شود.


3.دنیای واقعی سایلنت هیل (Real World)
دنیایی واقعی مثل دنیای خود ما که در شه رایلنت هیل اکثر ساکنین در این دنیا زندگی می کنند و دنیای مه آلود دنیایی ما بین این دنیا و بعد دیگر است.موجودات میلی ندارند که در دنیای واقعی خودشان را نشان دهند اما در دنیای مه آلود شاهد حضورشان هستیم.



دنیای واقعی در فیلم سایلنت هیل

4.بعد دیگر(دنیای دیگر) Other Wolrd
بعد دیگر نام دنیایی کابوس وارانه در بعد موازی است که از طریق قدرت های باستانی سایلنت هیل تحقق یافته است. معمولا به عنوان جهان متناوب، یکی دیگر از جهان، جهان تیره و یا کابوس جهان نامیده می شود.
به قول هری در بازی یک که در توصیف بعد دیگر می گوید:انگار که کابوست به زندگی واقعیت پا گذاشته است!
در این دنیا تمام موجودات جهنمی سایلنت هیل خودشان را شنان می دهند و به راحتی قابل مشاهده هستند.


نکته بسیار مهم که من در پست های قبلیم اشتباه کرده بودم رو اینجا بیان می کنم.بعد دیگر در تمام بازی های سایلنت هیل وجود دارد اما در بازی های 1 و 3 و homecoming و فیلم سایلنت هیل با صدای آزیر بلند از دنیای واقعی به بعد دیگر تغییر می کند در سایر بازی ها این طریقه انتقال متفاوت و در تمامی بازی ها و فیلم این حالت ناخواسته اتفاق می افتد.



هری در بازی سایلنت هیل 1 در بعد دیگر



هیدر در سایلنت هیل 3 در بعد دیگر



الکس در سایلنت هیل HomeComingدر بعد دیگر

مرسی شایان عزیز واقعا کامل و با جزئیات تمام توضیح می‌دی.
از سایلنت هیل 2، من پایان‌های ماریا و ترک کردنو دیده بودم با این حساب و فکر می‌کنم ریبرس رو هم دیدم. (تا جایی که یادم میاد.)
واقعا بازی بی‌نظیری بود. زیرزمین‌هاش فکر و روح منو درگیر کرده بود. یه 30، 40 متری زیر زمین می‌رفتیم فکر می‌کنم!
می‌تونی از مکالمه ماریا و جیمز در زیرزمین پشت میله‌ها بهم بگی؟ هیچی یادم نمیاد اما شدیدا راغبم یادم بیاد اون‌جا چی گذشت. یادمه خیلی تحت تأثیر قرار گرفته بودم.

بعد شیطانی چند نکته جالب داره که واقعا باید گفته بشه. اول بگم توی سایلنت هیل نقشه مثل سایر بازی‌ها نیست! کارکتر جاهای بسته و مهم رو خودش تو نقشه علامت می‌زنه. یک مورد جالب بعد دیگه همین نقشه‌ها هست که در جاهایی که علامت قفل یا راه بسته (ضربدر) زده شده، گاهی راه بازه و انگار یه نقشه کاملا جدید داره. گاهی برای بازدید از یه جا باید در همین بعد واردش بشی چون در بعد دیگه راه بستس یا غیرممکنه.
نکته جالب دیگه توری و فلزی بودن تمام زمین و دیوارها تو این بعد کابوس ماننده. گاهی یک ارتفاع خیلی بلند زیرپا دیده می‌شه گاهی هم یک مغاک تاریک بی‌انتها از زیر توری‌ها دیده می‌شه و شما تمام مدت روی یک جداره توری فلزی قدم می‌زنین.

خواهش می کنم علی جان....
نکته واقعا عالی رو گفتی من یادم رفته بود بگم!اون راهی که به شکنجه گاه های زیر زمینی می رفت!واقعا شگفت انگیز بود حدود 30 40 متر به قول خودت پایین به طرف زیر زمین می رفتیم واقعا هیجان اور بود بران این راه اینقدر طولانی و عجیب طراحی شده بود و نقشه اش رو هم یادمه نداشتم فکر می کردم تو یک جای عجیب گیر افتادم که هر چی جلئتر میری دوباره داره تکرار میشه اما وقتی به در رسیدم دیگه خیالم راحت شد!

در مورد طراحی ها در بعد شیطانی یا بعد دیگر باید به تیم طراح تبریک گفت ضاهایی که به وجود آوردن شگفت انگیز بوده همیشه...همون طور که خودت اشاره کردی المان های ناشناخته و ترسناک مان هایی عجیب و گاهی متحیر کننده که حس ترس و کنجکاوی شدیدی به وجود میاورد.همیشه من بعد دیگر رو با اون زنجیر های دورش به یاد میارم.

واقعا اینکه در نقشه بازی سایلنت هیل درهای بسته یا مکان های خاص و یا همه چی علامت گذاری میشن به پیشبرد بازی کمک میکنه و گرنه ساختمان های بزرگی که در بازی وجود داره بدون این خصلت نقشه ها گیج کننده و آزار دهنده میشد و این امکان اجازه میده که بشه راه درست رو پیدا کرد.

علی جان در مورد گفتگوی جیمز و ماریا در زیر زمین پشت میله ها واقعا یادم نمیاد که محور اصلی صحبت هاشون چی بود اما چند تا نکته رو خوب یادمه...جیمز ماریا در زندان در حالی دوباره دید که چند مدت قبل جلوی چشمش کشته شده بود و از اینکه دیده بود ماریا دوباره زنده است به شدت جا خورده بود و از او در مورد اینکه چطور زنده است سوال هایی کرد که جواب های مالیخولیایی از ماریا شنید که اصلا موضوع بحث رو منحرف کرد و در این حین یادمه حرف هایی زد که جیمز جا خورد.ماریا اینجا بیشتر شبیه دیوانه ها شده بود و اصلا انگار در عالم دیگه ای بود و فکر کنم شروع به خندیدن بی ربطی کرد اینو دیگه خوب یادم نمیاد.


اگر کسی سوالی در مورد بازی یا چیزهایی که گفتم داره بگه تا جایی که از دستم بر بیاد بتونم کمکی در مورد این بازی انجام بدم مشکلی نیست در میانه تاپیک بپرسه....

نکاتی در مورد سری Silet Hill و فرهنگ آن (سری 3)

1.بهشت Paradise



تصویری از بهشت در سایلنت هیل 3





مکانی است که توسط خدای سایلنت هیل ساخته شده است و پس از مرگش خودش به آنجا رفته و منتظر است تا دوباره بر روی زمین ظهور کند و پس از ظهور او این مکان به صورت مستقر در خواهد آمد.پیروان این فرقه اعتقاد دارند که در بهشت به رستگاری ابدی می رسند و به همین دیلی مراسم هایی انجام داند تا به رستگاری برسند.اولین اقدام جدی توسط داهیلا انجام شد و بعد از آن توسط والتر سالیوان در سایلنت هیل 4.

2.تجلی Manifestation
تجلی حالتی است که شخص در سایلنت هیل با توجه به ترس ها گناهان و احساساستش آن را در ضمیر ناخودآگاه خود به صورت فیزیکی یا به صورت خاطراتی مشاهده می کنند.هیولای موجود در این سری بازی ها همه شان تجلی ضمیر ناخودآگاه شخصیت بازی است که با توجه به قدرت شهر سایلنت هیل دیده می شوند.اما برخی از کاراکترهای بازی نیز اینگونه هستند مانند:
ماریا در سایلنت هیل2
والتر سالیوان جوان در سالینت هیل 4
داهیلا و هری میسون در shattered memories
Joshua Shepherd در silent hill homecoming
و بسیاری از کاراکترهای دیگر در شماره های بعدی.
برخی از کاراکترها نیز در مورد اینکه آیا ضمیر ناخودآگاه باشند بر سرشان بحث است مانند:
لیزا گارلند طلسم شده
Michelle Valdez در shattered memories

3.PTV
نام ماده مخدری است که در شهر سایلنت هیل فقط به عمل می آید.این ماده مخدر از گیاهی به نام کلودیا گرفته می شود و بسیاری از توریست هایی که به این شهر می آمدند دنبال مصرف این ماده مخدر بودند.لیزا گارلند پرستار آلیسا یک مصرف کننده شدید این ماده بود و دکتر کافمن هم یکی از تولید کنندگان این ماده مخدر.


هری در حالی که مقداری PVT پیدا کرده است.

4.آژیر Siren
صدای آژیری که در شهر شنیده می شود و اعلام هشدار در انتقال شهر به حالت بعد دیگر یا بعد شیطانی است.در فیلم سایلنت هیل مردم به کلیسای شهر هجوم می آورند تا از شر موجودات شیطانی که در بعد دیگر ظهور می کنند در امان باشند.


5.فرقه The Order
نام فرقه شیطانی و انحرافی - مذهبی شهر سایلنت هیل است که ریشه در تاریخ این شهر دارد و قبل از متروکه شدن شهر به صورت مخفیانه مشغول بود اما پس از ان به صروت علنی تر در آمد.آن ها از طریق خشونت جنایات و اعمال خشونت آمیز به اهداف خود می رسند.آن ها از عوامل اصلی دیوانه شدن والتر سالیوان در سایلنت هیل 4 هستند.اکثرا اعضای این فرقه انسان هایی مجنون و دیوانه هستند.نماد این فرقه با نام هاله خورشید نامیده می شود و در اکثر مراسم های مذهبی این فرقه دیده می شود.



نماد فرقه The Order هاله خورشید




6.کشتی Little Baroness



کشتی Little Baroness



کشتی Little Baroness


همان طور که در ارسال های قبلی اشاره داشتم یکی از اولین اتفاق های مهمی کخه باعث شد توریست ها از این شهر بروند و کم کم شهر به صورت متروکه در بیاید غرق شدن این کشتی در دریاچه تولوکا بود.این کشتی در نوامبر سال 1918 در دریاچه به دلیل نامعلومی غرق شد.براساس سرنوشت این کشتی قبل از غرق شدن بازی به نام Silent Hill:arcade ساخته شده است که در مورد اریک لیک و هنا که همراه با رییس باشگاهی که در آن عضو هستند برای بررسی قتل های مرموزی که برای چند توریست اتفاق افتاده است به این شهر می آیند.اما این کشتی غرق می شود و کاپیتان کشتی قبل از غرق شدن شاهد کشته شدن یک دختر بچه به نام حنا در کشتی بدست مادرش است.






حنا و ماردش قصد کشتنش را دارد



حنا

سومین شماره از این سری بازی ها در سال 2003 عرضه شد.داستان این بازی دنباله بازی سایلنت هیل 1 بود و ادامه داستان این بازی را در 17 سال بعد تعریف می کرد.هری میسون دختری را که از شهر سایلنت هیل بدست آورده بود را بزرگ کرده بود و حالا در سن 17 سالگی قرار داشت.این دختر هدر نام داشت.در این بازی ما کاراکترهای زیادی را در بازی نداشتیم.داستان بازی از اینجا کلید می خورد که کلودیا ولف یکی از دوستان قدیمی آلیسا حالا رهبری فرقه The Order را بر عهده گرفته و تصمیم دارد با کالبد شیطانی که در وجود هیدر قرار دارد مراسم نیمه کاره داهیلا را تکمیل نماید و کاری میکند که هیدر به سایلنت هیل کشانده شود.(اینکه چکار میکنه تا هیدر به سایلنت هیل بره رو دیگه خودتون بازی کنید تا مزه اش از بین نره)
بازی از جایی اغاز می شود که هدر برای انجام کاری که پدرش گفته است به مرکز خرید بزرگ شهر می آید و در رستوران ناگهان به خواب می رود و کابوسی می بیند و در ان کابوس در شهر سایلنت هیل است.در این کابوس هیدر در پارک تفریحی شهر سایلنت هیل قرار دارد و در انجا با موجوداتی درگیز میشود و راهش را به راه آهن شهر باز میکند ولی در آنجا بر روی ریل می پرد و به طرف انتهای ریل ها در تاریکی می دود که ناگهان قطاری از روبرویش می آید و به او می زند و او از خواب می پرد.



هدر برای انجام کاری که پدرش خواسته بود در مرکز فروش به جستجو می پردازد و در این حین متوجه مردی می شود که او را تعقیب می کند.این مرد یک کارآگاه به نام داگلاس کارتلند است که از طرف فرقه مسئول پیدا کردن هدر است.



داگلاس

هدر به دستشویی می رود اما پس از آن متوجه مسدود شدن در دستشویی می شود و متوجه می شود باید دنبال راه دیگری برای خروج از آنجا باشد و بعد از اینکه راه دیگری پیدا می کند متوجه حضور موجودات عجیبی در انجا می شود که به اجبار با ان ها در گیر می شود او ناخودآگاه وارد بعد دیگر شده است!



یکی از اتفاقات مهم بازی که بعد از برخورد بهش تعجب خواهید کرد!

در آنجا سالحه ای را پیدا می کند و در این حین او زنی با لباس بلند سیاه موهای سفید و پا برهنه را مشاهد می کند که همان کلودیا ولف است و به او می گوید که استعدا هدر را نیاز دارد و او را به خوبی به یاد داشته باشد و همچنینی خودش را با خوبی بیاد داشته باشد و او آن ها را به بهشت رهنمون با دستان خونینی هدایت می کند.



هدر و اولین ملاقات با کلودیا

هدر از سخنان کلودیا چیزی متوجه نمی شود و به راهش برای خروج ادامه می دهد و وارد بعد دیگر شهر شده و با موجودات در گیر می شود و پس از خروج از مرکز خرید و بازگشت به دنیای واقعی تصمیم دارد با مترو به خانه برگردد که داگلاس او را متوقف می کند و به او می گوید که استخدام شده تا اور ا پیدا کند اما هدر به راهش ادامه می دهد و وارد مترو می شود و باز هم مترو به بعد دیگر می رود و او در ایستگاه مترو گیر می افتد و مجبور به درگیری با موجودات بسیاری مشود.او پس از درگیری های بسیار از طریق فضلاب از مترو خارج می شود و در آنجا فردی به نام وینسنت اسمیت را ملاقات می کند که یکی از اعضای فرقه است و پس از آن از آنجا خارج می شود و به دنیای واقعی باز میگردد.



ملاقات با وینسنت


پس از اینکه یک سری اتفاقات برای هدر می افتد او ترغیب می شود که همراه با داگلاس به سایلنت هیل برود.

دوبار بازیو خریدم و هر دوبار مشکل داشت تو نصب - دیگه بیخیالش شدم و شاید همین داستان انتزاعی شماره سه بود که باعث شد دیگه طرفش نرم.
برای من حضور یه دختر ۱۷ ساله بین این موجودات که واسه وحشت یک مرد بارون دیده ۵۰ ساله هم کافیه، واقعا دور از باور و ذهنه. مخصوصا این نکته که هیچ ترسی نداره!!
همون‌طور هم که گفتی بچه‌اس و حالا که سرنوشت کاری کرده بتونه اونارو ببینه باید یه قدرتای خاصی مقابل‌شون داشته باشه.

با این تفاسیر تو پیشنهاد می‌کنی بازی بعدی که از این سری انجام می‌دم همین باشه یا نه؟



پ.ن: هدر سیب دو نیم با یکی از دوستای منه!