- ارسال ها: 208
- تشکرهای دریافت شده: 154
Silent Hill

همیشه عاشق شو وعشق بورز...بزرگ و دوست داشتنی خواهی شد.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
e r o s نوشته: دوبار بازیو خریدم و هر دوبار مشکل داشت تو نصب - دیگه بیخیالش شدم و شاید همین داستان انتزاعی شماره سه بود که باعث شد دیگه طرفش نرم.
برای من حضور یه دختر ۱۷ ساله بین این موجودات که واسه وحشت یک مرد بارون دیده ۵۰ ساله هم کافیه، واقعا دور از باور و ذهنه. مخصوصا این نکته که هیچ ترسی نداره!!
همونطور هم که گفتی بچهاس و حالا که سرنوشت کاری کرده بتونه اونارو ببینه باید یه قدرتای خاصی مقابلشون داشته باشه.
با این تفاسیر تو پیشنهاد میکنی بازی بعدی که از این سری انجام میدم همین باشه یا نه؟
پ.ن: هدر سیب دو نیم با یکی از دوستای منه!
علی جان سیستم بازی که در اختیار داری چیه؟کنسول خاصی در اختیار داری یا با PC بازی میکنی؟
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
atefe نوشته: من یه چیزی بگم ؟!!چقدر شمااطلاعات دارید .....اصلا باید از این به بعد بگیم استاد شایان !
لطف داری عاطفه جان این ها اطلاعات معمولی هستند که هر کسی چند تا بازی از این سری رو انجام بده بدست میاره اما خوشحالم که این تاپیک مفید واقع شد
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
هدر پس از ورود به سایلنت هیل دقیقا به پارک شهر می رود و همان اتفاقی که در خواب دیده بود برایش تکرار می شود اما اینبار سرنوشت در اختیار خودش است.فضاهای بازی بسیار تاریک تر و عمیق تر شده بودند و در زمینه جلوه های تصویری گاهی شاهد صحنه های عجیبی بودیم که تیم سازنده بازی واقعا موفق بودند.برخی از مراحل ابتکارهای جالبی داشتند.کسانی که سری سایلنت هیل را بازی کردند به خوبی با فضاهای تاریک آشنایی داردند اما فضاهای این بازی بیش از حد تاریک هستند و گاهی در جاهایی که در یک معما گیر کردید باعث سردرد و کلافه شدن میشن اما در کل مثل تمامی بازی های این سری جذابیت و حس ترس رو به خوبی نشان می دهند.شاید تنها نقطه ضعف این بازی کم بودن کاراکترها باشد که در برخی جاها میتوانست تنوع بیشتری را بوجود بیاورد.
یکی از مهمترین کاراکترهای این بازی کاراگاه داگلاس بود.کاراگاه داگلاس یک پلیس بازنشسته بود که در یک سرقت بانک که پسرش انجام داد خودش پسرش را کشته بود و در این مورد خودش را مقصر می داسنت چون می گفت یک آدم خوب بی پول به هیچ دردی نمیخوره.او توسط کلودیا استخدام شد تا هدر را بیابد ابتدا هدر به او اعتماد کرد اما بعد از اینکه فهمید حتی دیگه حرف های راست او را هم باور نکرد.
یکی دیگر از کاراکترهای مهم بازی وینسنت بود.وینسنت اسمیت یک کشیش از فرقه The Order که به کلودیا کمک می کرد.وینسنت فرزند غیر اخلاقی کلودیا و فردی به نام لئونارد ولف.تمامی کاراکترهای این بازی بر علیه هدر هستند و این بازی را جذاب می کند.وینسنت بیانات عجیبی در مورد خداوند دارد.وینستنت یک مانفق در پشت یک چهره خوب و مرتب است که سعی دارد خودش را خوب نشان دهد اما در طرز برخودر با کلودیا و هدر در حال گول زدن آن هاست.وینسنت توسط کلودیا رشد کرد و او بود که وینستنت را به اینجا رساند.
وینسنت
کلودیا اصلی ترین فردی که پشت پرده تمام این ماجرا قرار دارد.کلودیا یک انسان بد افراطی نیست و یک مذهبی افراطی نیست ولی اون یک شخصیت مرموز است که مومن است و آداب مذهبی را همیشه انجام می دهد.او توسط لئونارد ولف مورد تجاوز قرار می گیرد و حاصل آن وینسنت می شود.کلویدیا در تلاش است تا خداوند را دوباره زنده کند و اعتقاد دارد خداوند از سختی ها آفریده شده است.
کلودیا
کلودیا در مراسم ظهور
تیم سازنده بازی سایلنت هیل 3
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
بر خلاف سری های قبل در این بازی تنها 3 پایان داریم که دو پایان از پایان های اصلی بازی هستند.
1.پایان معمولی یا خوب که برای انجام آن لازم نیست کار خاصی انجام بدید تنها بازی را طبیعی پیش ببرید بعد از کشتن رئیس آخر این پایان نمایش داده می شود.
2.پایان صاحب یا پایان بد:برای دیدن این پایان بازیکن باید 4000 امتایز در طول بازی جمع کند تا این پایان را بتواند ببیند.
3.انتقام:این پایان یک پایان نسبتا کمدی است و از پایان های فرعی بازی که برای دیدن آن باید قبل از ورود به خانه هری موجودات رو با Heather Beam بکشید حداقل 30 موجود.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
Silent Hill 4 : The Room
یکی از زیباترین و متنوع ترین شماره از سری بازی های سایلنت هیل.این بازی در سال 2004 عرضه شد و کاملا از همه لحاظ با بازی های شماره های قبلی تفاوت داشت و مرود استقبال خوبی قرار گرفت و نقد های بسیار مثبتی دریافت کرد.داستان زیبا و تنوعی که نسبت به شماره های 2 و 3 در آن ایجاد شد این بازی رو به یکی از بهترین بازی های سال 2004 تبدیل کرد در دورانی که بازی Doom 3 عرضه شده بود و با گرافیک خاصش و تکنولوژی های روزش توجه همه را جلب کرده بود سایلنت هیل 4 با سر و صدای کم آمد و تب Doom 3 در زمینه بازی های ترسناک فرو نشاند.من جایی ندیدم از این شماره نقد مثبتی نشده باشد.شوک و تغییری که به موقع در بازی ایجاد شد و یک شوک عالی که یک خون تازه به سری سایلنت هیل تزریق کرد.
داستان بازی در مورد Henry Townshend مستاجر اتاق 302 در آپارتمانی در جنوب شهر Ashfield است.شهری که با سایلنت هیل نیم روز با ماشین فاصله دارد.
هنری
روزی هنری از خواب بیدار می شود و وقتی تصمیم دارد در واحدش را باز کند متوجه می شود در غل و زنجیر شده است و بر روی در نوشته شده است از خانه خارج نشو.
او نمی تواند از خانه به هیچ وجه خارج شود هر چه در را می کوبد و سر و صدا می کند کسی صدای او را نمی شنود.حتی پنجره ها کاملا کیپ شده اند.او به شدت وحشت کرده و حتی تلفنش هم دیگر کار نمی کند راه ارتباط او با دنیای بیرون کاملا از بین رفته و او اکنون در خانه اش اسیر شده است.در حالی که گوشه اتاقش نشسته و شوکه شده است ناگهان صدایی از حمام واحدش می شنود.بلند می شود و وقتی وارد حمام می شود با صحنه عجیبی روبرو می شود.یک تونل بزرگ در حمام ایجاد شده است.او ابتدا ترس دارد که وارد آن شود اما اینکار را انجام می دهد و وقتی به آخر تونل می رسد ناگهان خودش را در مترو شهر Ashfield می بیند که وارد بعد دیگر شده است!
داستان بازی از اینجا آغاز می شود.داستان کلی بازی درباره مراسم مذهبی به نام 21 Sacraments یا 21 رسم.
این مراسم یکی دیگر از مراسم هایی است که در آن تصمیم با قربانی دادن فردی را احضار می کنند.والتر سالیوان فردی روانی از این فرقه که دوران کودکی را در پرورشگاهی در سایلنت هیل گذرانده است و پس از آن داهیلا را ملاقت کرد.والتر در اتاق 302 به دنیا آمد و در همان ابتدای تولد ماردش او را رها کرد.والتر اعتقاد داشت که اتاق 302 مقدس و مادر او در آنجا آرامیده است و داهیلا به او گفت با انجام یک مراسم و قربانی کردن 21 نفر می توانی اینکار را انجام دهی و مادر مقدس را زنده و بیدار کنی و والتر سعی در انجام این مراسم دارد.
والتر سالیوان
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.