21 آگوست 2012 06:25 - 21 آگوست 2012 08:15 #27946
توسط شايان
خب بازی محبوب خودم علی جان ممنون بابت تاپیکی که ایجاد کردی بازی فوق العاده با داستان هایی بینظیر واقعا باید به کمپانی کونامی برای خلق این شهر تبریک گفت و همچنین داستان های واقعا زیبا...
سری سایلنت هیل بخصوص شماره دوم دلایل اصلی من باری خریدن کامپیوتر بودن!یادمه تا 5 یا 6 سال برگه ضمیمه روزنامه جام جم که داستان بازی سایلنت هیل 2 بود رو نگه داشته بودم آخر تو یک اسباب کشی گم شد...
یک نکته ای در مورد صحبتی که حمید گفت بگم....حمید جان این بازی یک خصلت ویژه داره اون هم اینه که موقعی که میخوای شروعش کنی باید به هیچی فکر نکنی باید تمام تمرکزت رو بذاری روی بازی تا چیزی جا نمونه هیچی باید حواست و فکر و ذهنت بشه بازی و اگر یک وقفه ایجاد بشه اون موقع دیگه واقعا تموم کردن بازی سخته و آدم بهتر از این بازی دست بکشه بلایی که به خاطر مدرسه سر من در سایلن هیل 2 و 3 اومد!هر شماره رو دو سال طول کشید تا تموم کنم...
حالا برای اینکه این تاپیک جالبتر هم بهش من یک سری اطلاعاتی که اون دوران در مورد شهر و سری سایلنت هیل دارم رو اینجا میگم شاید برای همه شما جالب باشه...
از دوستان عزیزی خواهش دارم این داستانی که پایین نقل میکنم رو بخونند چون این مطالب در بازی ها بیان نمیشه و اینو در سایت ها و نوشته های مربوط به حاشیه های بازی ها در طی این سال ها بدست اوردم که خیلی از اون ها بعدا در فیلم سایلنت هیل نشون داده شد....یک سری از این مطالب سینه به سینه در میان هوادارن سری سایلنت هیل منتقل شد تا بعدا در فیلم توسط خود کمپانی رسمیت پیدا کرد(اشتباه نشه این مطالب خوساخته نیست بلکه مواردی است که سازندگان بازی در وب سایت بازی به عنوان پیش زمینه بازی قرار دادند و در خود بازی خیلی ها مطرح نشد و برخی از اون ها بعدها اعلام شد یا در بازی های بعدی به نمایش در اومدن)این مطالب هم به شما در انجام بازی کمک میکنه و هم به جذابیت بازی چند برابر اضافه میکنن تا دلایل اتفاقت این بازی و این سری رو بدونین...
اول در مورد تاریخچه سایلنت هیل میگم که چطور به چنین شهری تبدیل شد...
شهر سایلنت هیل یک شهری توریستی بود که به خاطر دریاچه بزرگی که در مرکز این شهر قرار داشت مورد توجه توریست های بسیاری بود.همه ساله در این شهر شلوغ تعداد زیادی از مسافرین و توریست ها به گردش می پرداختند در حالی که از راز اصلی شهر کسی خبر نداشت جز اهالی قدیمی و فرقه های مخفی سایلنت هیل.
شهر سایلنت هیل در گذشته دارای زیر زمین های مخفی بوده که محل شکنجه شدن بردگان و انسان های بسیاری بوده...محلی که در اون بسیاری از مخالفین فرقه های مذهبی شهر(که همه فرقه های شیطانی و تاریکی بودند) شکنجه می شدند و حتی تبعیض های نژادی بسیاری به وجود آمد و خیلی از بردگان سیاه پوست در یان زیر زمین های مخفی که مردم از اون ها آگاهی نداشتند سلاخی می شدند توسط موجدات و برده های شیطانی بسیاری که ما در بازی زیاد میبینمشون(متاسفانه یا خوشبختانه پای کاراکترهای بازی به اون سلاخ خونه ها باز میشه بخصوص در نسخه دوم)
به خاطر جنایاتی که سال ها در این شهر انجام شد و آداب و رسوم شیطانی این شهر و مردمش به اسنان های نفرین شده ای تبدیل شدند خود شهر هم نفرین شد.در یکی از تابستان های گرم که توریست های بسیاری به این شهر مسافرت کرده بودند و با کشتی در میان دریاچه در حال گشت بودند ناگهان این کشتی در دریاچه غرق شد و تعدا بسیاری از اجساد پیدا نشد.پس از اون برای توریست های اتفاقات عجیبی افتاد و کم کم این شهر شهرت بدی پیدا کرد تا اینکه اتفاق کلیدی بازی اول باعث شد که این شهر متروکه شود...
ماجرایی که کلید بازی اول بود...
سال ها پیش فرقه ای زیر زمینی به رهبریت داهیلا گلاسپی در شهر سایلنت هیل اعضای زیادی را جذب خودشون کردند و اون ها اعتقاد داشتند که ناجی اون ها با انجام یک مراسم مذهبی بر روی زمین ظهور خواهد کرد.
داهیلا گلاسپی
آن ها اعتقاد داشنتد برای اینکار نیاز دارند که فردی رو شناسایی کنند که داری ذات و خصلت هایی خاص باشد که شیطان و استعداد بزرگی در او دیده شود.بعد از سال ها تلاش بالخره این فرد مورد نظر را پیدا کردند آن هم کسی نبود جز دختر خود داهیلا به نام الیساگلاسپی..این دختر 14 ساله درون خودش روحی از این شیطان را داشت و اعضای این فرقه تصمیم گرفتند از این دختر بخواهند تا او بعد شیطانی خودش را با یک سری اعمال از بدنش خارج کند اما این دختر قبول نکرد و با آن ها به لجبازی پرداخت.داهیلا که خودش مسئول این فرقه بود و این شرایط رو دید و فرقه و هدفش از دخترش مهمتر بود تصمیم گرفت که با ایجاد ترس کاری کند که دخترش این روح شیطانی را از بدنش خارج و به این فرقه تقدیم کند.آن ها دختر را در طی مراسمی بر روی صفحه ای بستند و او را بر روی اتش قرار دادند تا او را بترسانند و روح را از وجودش خارج کند اما ناگهان همه چیز بهم خورد و آتش از کنترل آن ها خارج شد و دختر کوچولو را سوزاند در حالی که همه فرار می کردند داهیلا تواسنت جسم سوخته دخترش که کالا سوخته بود ودیگر نمیشد نام انسان بر رویش گذاشت را نجات دهد در کمال تعجب دخترش هنوز زنده مانده بود و روح شیطانی را با خود داشت!
آلیسا گلاسپی دختر داهیلا گلاسپی
آلیسا سوخته
اما این آتش سوزی بسیار عظیم تر شد و نصف شهر را در خود سوزاند و بسیاری از مردم شهر در این آتش سوختند.پس از این آتش سوزی و اتفاق زمزمه های بسیاری در شهر درباره شیطانی بودن شهر و خیلی از مردم این شهر را ترک کردند و اتفاقاتی بدتری هم باعث شد که کم کم شهر متروکه و نفرین شده شود.
تعداد سکنه کمی در شهر مانده بودند.داهیلا هنوز مانده بود و دخترش رو به صورت مخفیانه و به دور از چشم دیگران توسط پرستاری به نام لیزا گارلند در بیمارستان سایلنت هیل نگهداری می کرد.اما الیسا زیاد دوام نیاورد و مرد
لیزا گارلند
در هنگام مرگش روح شیطانی اش را در کالبدی فرزندی که تازه به دنیا آمده بود دمید که آن دختر کسی نبود جز شرلی دختر کاراکتر اصلی بازی هری میسون!
هری میسون
البته شرلی دختری سر راهی بود و در موقعی که هری و همسرش از این شهر گذر می کردند او را در اطراف شهر پیدا کردند و چون خودشان بچه دار نمیشدند از او مراقبت کردند بدین ترتیب روح شیطانی که این فرقه نیاز داشت از شهر دور شد.
هری و همسرش وقتی شرلی را پیدا کردند
داهیلا تمام این سال ها تلاش کرد تا بتواند مراسمش را به پایان برساند اما او هرگز موفق نشد چون آن روح را نداشت..شهر به مرور زمان متروکه تر شد تا تبدیل شد به سایلنت هیلی که ما دیدم....
کمی بیشتر توضیحاتی ارائه بودم تا با ساختار شهر آشنا بشین و بعد به ادامه داستان بازی بپردازم...
پس از اینکه شهر سایلنت هیل متروکه شد و سال های قبل به خاطر جنایات این فرقه به شهری نفرین شده تبدیل شد چهره و ساختار شهر تغییر کرد...شهر سایلنت هیل به شهر مجازات گناهکاران تبدیل شد!یک شهر نفرین شده بسیار عجیب!شهری که همیشه مه آلود شد و موجودات شیطانی در آن قدم گذاشتند اما هر کسی نمیتواسنت این موجودات را ببیند!هر کسی گناهان بیشتری داشت موجودات بیشتری را می دید اگر دقت کرده باشید فرزندان با توجه به معصومیت و گناهان کمشان خیلی راحت در شهر قدم می زدند در حالی که کاراکتر های بازی همیشه با موجودات در گیر بودند در حالی که آن موجودات توسط کودکان دیده نمی شوند!
اما دلیلی که هر شخص پا به سایلنت هیل می گذارد به خاطر گناه بزرگی است که انجام داده جز در مورد کاراکتر های بازی های 1 و 3 و 4 اما بقیه کاراکترها گناهان بزرگی انجام دادند که در اینجا مجازات می شوند.سایلنت هیل به یک برزخ زمینی تبدیل شده...برزخی به مانند نوشته های دانته الیگیری در سری کمدی الهی...
همون طور که جیمز در بازی سایلنت هیل 2 نامه ای از همسرش دریافت میکنه که من اینجا منتظرتم همسری که بدست جیمز سال ها قبل کشته شده بود!(البته جلوتر به بازی 2 رسیدیم توضیح میدم)
این ها مقدمه بود بر شهر سایلنت هیل و داستان آغازین بازی سایلنت هیل 1....
اين تصویر برای مهمان پنهان میباشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.
بیاد داشته باشید بهتر است به یکباره خاموش شد تا ذره ذره محو شدن
This message has attachments images.
Please log in or register to see it.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: Hamid, Jasmine Jackson-mjforever, e r o s, NicoleL2
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.