Skip to main content


جان برانکا سرپرست بنیاد از مایکل جکسون می‌گوید

یکی از سرپرستان بنیاد مایکل جکسون، جان برانکا به تازگی در مصاحبه‌ای با رابین لیچ از وگاس دلوکس شرکت نمود. او طی این مصاحبه از رابطه‌اش با مایکل، برنامه‌های آتی بنیاد و نمایش‌های سیرک دو سوله سخن گفت. نخستین جشنواره‌ی تایید شده توسط بنیاد مایکل جکسون از روز ۳ دسامبر در هتل ماندلی‌بی در لاس وگاس پیش از آغاز نمایش‌ سیرک دو سوله برگزار می‌شود. این جشنواره‌ی ۴ ساعته پیش از هریک از ۳۳ نمایش سیرک در این هتل برپا خواهد شد. نمایش‌های سیرک خورشید که با استفاده از آهنگ‌ها، رقص و هنر مایکل بر روی صحنه می‌روند، تور فناناپذیر مایکل جکسون نام دارد. طی این جشن‌های ۴ ساعته، یادگاری‌های از مایکل، وسایل و اثاثیه‌ی مزرعه‌ی نورلندش به نمایش گذاشته می‎شوند. طرفداران می‌‎توانند از لوکیشن‌های بازسازی شده‌ی کلیپ‌های موسیقی او و حتی به پشت صحنه‌ی تور فناناپذیر بازدید نمایند، به بازی ویدیویی جدید مایکل بپردازند و با دیگر طرفداران مسابقه بدهند. همچنین فرصت پرسش پاسخ در خصوص نمایش‌های مایکل جکسون با تیم طراح سیرک دو سوله فراهم خواهد بود. Cirque-vegas.jpg
در این عکس از چپ: دانیل لمر مدیر عامل سیرک دو ساله - چاک بالینگ مدیر اجرایی ماندلی‌بی - جکی جکسون برادر مایکل - جان برانکا سرپرست بنیاد و جیمی کینگ کارگردان، نویسنده و طراح نمایش‌های تور فناناپذیر، ۲۷ آپریل ۲۰۱۱.
آغاز کار رابین لیچ: در زمانی که این مسئولیت بزرگ (سرپرستی بنیاد) را پذیرفتید، هیچکس نه خانواده و نه طرفدارانش نمی‌دانستند که چه نقشی ایفا می‌‌کنید. شما نه تنها حفظ آبرو کردید بلکه یک صنعت رو به رشد ساخته‌اید. در آن نخستین لحظه‌های پس از فوتش وقتی با خود نشستید و به این اندیشیدید که اکنون سرپرست بنیاد او هستید، برای اداره‌ی امور مردی که برایش کار می‌کردید چه ایده‌ای در سر داشتید؟ جان برانکا: این پرسش بزرگی است. در ابتدا از اینکه این وظیفه به من محول شده بود، قدردان بود زیرا بسیاری از طرفداران مایکل از این امر حمایت می‌کردند. من از سال ۱۹۸۰ با او بودم و طرفداران احساس می‌کردند که من و جان مک کلین برای این کار مناسب هستیم و این به ما اعتماد بنفس می‌داد. اما باید توانایی خود را اثبات می‌کردیم و چالش‌های بسیاری نیز پیش روی ما قرار داشت. من ۳۰ سال با مایکل کار کرده بودم و روند امور تجاری او را بسیار خوب می‌شناختم و این یک نقطه‌ی قوت بود. احساس کردم که می‌دانم اکنون باید چه کنم. اگر فردی تازه کار انتخاب شده بود، یک یا دو سال طول می‌کشید تا با روند کار آشنا شود. اما جان مک کلین از دوران دبیرستان مایکل را می‌شناخت و من نیز ۳۰ سال با او کار کرده بودم. کار برایمان عادی بود. وقتی قاضی اجازه را صادر کرد ما کار را شروع کردیم. یکی از تصمیم‌هایی که کارمان را راحت کرد، موافقت با تولید و انتشار فیلم This Is It بود. وقتی فیلم‌های ضبط شده از او را دیدم، با خود فکر کردم که مردم او را از دریچه‌ی متفاوتی خواهند دید. آنها مایکل را به عنوان یک کمال گرا خواهند دید. دلیل اینکه چرا او یک هنرمند بزرگ بود را درک خواهند کرد. در همان زمان، انسانیت او را خواهند دید. مایکل با موسیقیدانان و رقصندگانش بسیار خوش برخورد بود. او یک انسان باوقار و مصمم بود. فکر کردیم مردم به واسطه‌ی این فیلم، مایکل را به گونه‌ای دیگر خواهند دید و خوش بختانه چنین نیز بود و اکنون موفق‌ترین فیلم مستند موزیکال تاریخ شده است. از آنجا که بسیار برای کارش وقت می‌گذاشت من اطمینان دارم که فیلم‌های ضبط شده‌ی اجراهایش را دیده بود. مطمئن هستم که آنها را بازبینی نموده و به این فکر کرده بود که می‌خواهد بر روی کدام بخش‌ها کار بیشتری انجام دهد. من آنجا نبودم اما اطمینان دارم که بخشی از فیلم‌ها، اگر نه همه‌شان را، مرور کرده بود. رابین لیچ: آیا مورد انتقاد قرار گرفتید؟ پاسختان به این گفته که از نام مایکل جکسون پول بسیاری ساخته‌اید چه بوده است؟ من شخصا فکر می‌کنم به دلیل وجود بدهی سنگین، شما ناچار به کسب چنین درآمدی بودید. جان برانکا: ما تعهدهای خود را در برابر میراث و حرفه‌ی مایکل و نیز مادر و فرزندانش خوب می‌دانستیم. هدف ما این بود که وقتی بنیاد را در دستان سه فرزند مایکل می‌گذاریم وضعی به مراتب بهتر از زمانی داشته باشد که ما اختیارش را در دست گرفتیم. وظیفه‌ی ما کسب و مدیریت درآمد است. اگر دست روی دست می‌گذاشتیم و کاری انجام نمی‎دادیم، وضع ناخوشایندی رخ میداد. آینده‌ی بنیاد رابین لیچ: شما در نهایت بنیاد را به فرزندانش تحویل خواهید داد؟ جان برانکا: در آینده. مایکل در وصیت نامه‌اش سن خاصی را برای دریافت سهم ارث توسط فرزندانش تعیین کرده که محرمانه است. در سطوح درآمدی بالا، چنین شیوه‌ای مرسوم است. شما صبر می‌کنید تا فرزندان به قدر کافی برای قبول مسئولیت آمادگی داشته باشند. رابین لیچ: بنابراین آنها باید دست کم ۲۱ سال را داشته باشند. اگر مایکل شاهد تمام آنچه رخ داده است، بود؛ تمام کارهایی که انجام داده‌اید، آنچه که ساخته‌اید و به دست آورده‌اید، آیا فکر می‌کنید خوشنود میشد و کارتان را تایید می‌کرد؟ جان برانکا: بله اینطور فکر می‌کنم. این را از روی تجربه‌ی سالها کار با او می‌گویم. او زیاد در مورد خودش صحبت نمی‌کرد اما در مورد میراثی که از او باقی می‌ماند زیاد با من سخن می‌گفت. من یک هفته پیش از فوتش با او ملاقات کردم و ما یک برنامه‌ی کاری آتی در دست داشتیم. چند ماه پیش از آن از طریق مدیر برنامه‌اش فرانک دلیو به گوش من رسانده بود که تمایل دارد برنامه‌هایی را برایش در نظر بگیرم. بنابراین وقتی به ملاقات او رفتم، یک برنامه‌ی کاری پر و پیمان در دست داشتم. مایکل به من گفت که به کدامیک از این برنامه‌ها علاقه دارد. پس ما داریم همان کاری را می‌کنیم که او می‌خواست. طبق آنچه پیشتر توسط رسانه‌ها گفته شده بود، فرزندان مایکل از سن ۲۱ سالگی تا ۳۰ سالگی هیچگونه مقرری یا حمایتی را از جانب بنیاد دریافت نخواهد کرد. بخشی از سهم ارث هریک از آنان پس از ۳۰ سالگی به آنها داده خواهد شد. This Is It نکته‌ی دیگر اینست که طبق آنچه جان مک کلین به من گفت اگر به سراغ مایکل می‌رفتیم و به او می‌گفتیم یک فیلم از تمریناتش منتشر کند، پاسخ میداد: "آیا عقلت سر جایش است؟" مایکل یک کمالگرا بود. بنابراین قطعا پاسخش به انتشار فیلم تمرینات منفی بود. اما اگر به او می‌گفتیم که برای این فیلم پول گزافی به تو پرداخت خواهد شد و موفق‌ترین فیلم خواهد بود و آلبومش شماره یک خواهد شد، فروشش از مجموع فروش آلبوم‌های تیلور سوییفت و جاستین بیبر هم بیشتر خواهد شد، او قطعا می‌گفت "کجا را باید امضا کنم؟" رابین لیچ: آیا ملاقاتی که یک هفته پیش از فوتش با او داشتید یک ملاقات کاری عادی برای نظم و ترتیب بخشیدن به امور بود یا معنای دیگری داشت؟ جان برانکا: من از سال ۲۰۰۶ با مایکل کار نکرده بودم. استعفا داده بودم. اما در سال ۲۰۰۹ او تصمیم به اجرای تور This Is It گرفت و من با تواضع به خودم گفتم که غیر از من هیچکس نیست که بتواند مایکل را در رسیدن به آنچه که می‌خواهد یاری دهد. نه از نظر هنری چرا که مایکل خود در این امر استاد بود، اما از لحاظ تجاری. من به کمپانی AEG و مدیر برنامه‌ی مایکل زنگ زدم و خواستم به مایکل بگویند که اگر هر کمکی لازم دارد روی من حساب کند. آنها به من زنگ زدند و گفتند که مایکل می‌خواهد شما یک برنامه‌ی کاری تهیه کنید. چند ماه بر رویش کار کردیم و من سرانجام آماده بودم تا روز چهارشنبه با او ملاقات کنم. حتی یک لحظه هم از مغزم نگذشت که او هفته‌ی دیگر زنده نخواهد بود. موضوع ملاقات تنها تهیه‌ی برنامه‌ی کاری در ارتباط با کنسرت‌هایش بود. زمان بندی کاملا اتفاقی بود و برنامه ریزی نشده بود. گرچه بعدها همان برنامه و چارچوب کاری که در موردش با او صحبت کردم، مبنای کار ما در حفاظت از میراث او شد. اینها کارهایی است که او خود می‌خواست انجام دهد. fedora-crystal-glove-at-Mandalay-Bay.jpg
کلاه و دستکش مایکل از جمله یادگاری‌هایی که در ماندلی‌بی به نمایش درمی‌آیند.
سیرک خورشید رابین لیچ: آیا او این همکاری باشکوه با سیرک دو سوله را می‌خواست؟ جان برانکا: من مایکل را به تماشای نخستین سیرک زندگیش بردم. اوایل دهه‌ی ۸۰ همراه هم به این نمایش رفتیم. یک خیمه در پارکینگ سانتا مونیکا در نزدیکی پی‌یر برپا شده بود. او عاشقش شد. مجبور شدیم به پشت صحنه هم برویم زیرا او اصرار داشت به تمام اعضای این سیرک سلام کند. او از طرفداران دوآتشه‌ی سیرک بود. او با تمامی اعضا ملاقات کرد. او برای بازدید از مقر سیرک دو سوله و تماشای اعضا ضمن کار، به مونترال رفت. او اکنون دارد با همین افراد کار میکند. این کاری است که او همیشه دوست داشت انجام دهد. رابین لیچ: پیش‌بینی شما در مورد نمایش‌های سیرک چیست؟ جان برانکا: فلسفه‌ی من اینست که برای کاری که انجام می‌دهید باید نهایت تلاش را به خرج دهید. اگر این کار را بکنید، و موسیقی مایکل جکسون، سیرک دو سوله و جیمی کینگ را نیز در اختیار داشته باشید، خوب نتیجه‌ی کار مشخص است. نبوغ مایکل رابین لیچ: به عنوان آخرین سوال. سالهای زیادی با او کار کردید. نبوغ او در چه بود؟ چه چیز در او وجود داشت که او را با کشش و اشتیاقی عظیم به مردم سرتاسر دنیا پیوند می‌داد؟ آیا اصلا خودش هرگز پاسخ این را می‌دانست؟ جان برانکا: نبوغ مایکل چند وجهی بود. او کارش را به عنوان یک خواننده‌ و رقصنده‌ی کودک آغاز کرد و با عبور از دستگاه موسیقی کمپانی موتان به یک صحنه گردان تمام و کمال بدل شد. سپس شروع کرد به نوشتن موسیقی خودش. در آن زمان چه کسی خبر داشت که او ترانه سرا نیز هست؟ پس از آلبوم آف د وال (Off The Wall)، شروع کرد به تهیه کردن موسیقی خودش. همراه با کویینسی، بیلی جین (Billie Jean) و بیت ایت (Beat It) را تهیه کرد و سپس آلبوم بد (Bad) را. استعداد او همچنان به رشد و شکوفایی ادامه داد. بخشی از آن به خاطر اشتیاق او در رسیدن به کمال و مطالعه‌ی سبک هنرمندان بزرگ بود و بخشی دیگر ناشی از ذات دوست داشتنی خود او. شما داستان‌هایی از هنرمندان بزرگ می‌خوانید که نفس خود را بزرگ می‌دانستند و هیچکس مایل نبود در کنارشان بماند. مایکل اینگونه نبود. مایکل یک هنرمند بزرگ و یک نابغه‌ی بزرگ بود و همه نیز عاشقش بودند. رابین لیچ: من شانس این را داشتم که یک بار در هتل وین در لاس وگاس یک شام چینی در کنارش صرف کنم. او عادی‌ترین و دوست داشتنی مردی بود که در عمرم دیدم. جان برانکا: دقیقا همینطور است. و وقتی که برای رفتن به روی صحنه آماده بود، بدل به یک سوپراستار میشد.
-----------------------------------------------------
جان به من گفت که صفحه‌ی مایکل در فیسبوک ۳۲ میلیون لایک خورده است. و اینکه جکی برادر مایکل نیز با بنیاد همکاری دارد. "جکی در بسیاری از پروژه‌ها با بنیاد همکاری داشته است. از جمله تولید کت‌های چرمی با الهام از مایکل که با آغاز نمایش‌های سیرک در ماندلی‌بی به نمایش و فروش گذاشته می‌شوند." "مایکل همیشه عاشق جشن‌هایی بود که برای طرفداران بیتلز، الویس پریسلی، فیلم جنگ ستارگان و از این دست برگزار می‌شد و همیشه می‌گفت «یک روز من هم همایش طرفداران خودم را خواهم داشت.» طرفداران مایکل به ما گفته‌اند که آنها نیز چنین چیزی می‌خواهند. بنابراین ما از تحقق بخشیدن به یکی دیگر از خواسته‌های مایکل به وجد آمده‌ایم. ما بی‌صبرانه انتظار آن را می‌کشیم که با کمک همکاران‌ و شرکایمان، سایر خواسته‌های او را نیز محقق سازیم." منبع: eMJey.com / vegasdeluxe.com

گفته‌ها و مصاحبه‌ها