Skip to main content


Will.I.Am از چگونگی آشنایی و ملاقات با مایکل جکسون میگوید

William James Adams Jr که بیشتر با نام Will.I.Am شناخته میشود، از چگونگی شکل گیری همکاری اش با سلطان پاپ میگوید. موضوع اصلی بحثمون باید در مورد همکاری تو با مایکل جکسون باشه؟ آره، من ماه دسامبر دوباره میرم پیشش تا کارمون رو شروع کنیم. اون به من زنگ زد و من فکر کردم یکی داره مزه می پرونه. شنیدم که یکی میگفت: (صدای مایکل را تقلید میکند) سلام. من مایکلم. من هم گفتم: خوب خوش به حالت. تمومش کن. بعد اون دوباره گفت: میخوام واسه موفقیت هات بهت تبریک بگم. تو موسیقی قوی ای رو واسه دنیا میسازی و به کاری که میکنی اعتقاد داری. من خیلی وقته که دارم کارهات رو دنبال میکنم. عیبی نداره اگه هر روز ساعت چهار بعد از ظهر بهت زنگ بزنم؟ بعدش اون هر روز سر ساعت چهار بهم زنگ میزد. من اون موقع سرگرم تور Pussycat Dolls بودم. به خاطر همین هم تو اتوبوس کارم رو روی موسیقی اون شروع کردم. کار کردن با مایکل نسبت به کار با بقیه متفاوته؟ خوب، هی با خودم فکر میکردم الان که مایکل رو ببینم چی میشه؟ اون چی کار میکنه؟ وقتی بالاخره دیدمش و با هم نشستیم حرف زدیم، عصبی و مضطرب بودم. نمیتونستم مثل موقعی که جاستین تیمبرلیک یا بقیه رو میبینم باشم. من همه ی عمرم مایکل برام یه بت بوده. مجبور بودم باهاش صادق باشم به همین خاطر بهش گفتم کار کردن باهاش برام سخته. اونم پرسید چرا؟ من هم براش توضیح دادم که من با موسیقی جاستین تیمبرلیک بزرگ نشدم. واسه همینم کار کردن با اون برام راحته. من و جاستین با هم تو یه سطحیم و وقتی که تو استودیو با یه نفر کار میکنین باید هم سطح باشین. نه بالاتر و نه پایین تر. وقتی با Nas کار میکردم، فکر نمیکردم که دارم با بزرگ ترین ترانه سرای جهان کار میکنم. با هرکسی که کار میکنین باید خودتون رو در سطح اون قرار بدین. من واقعا باید در مورد کار با مایکل با این مسئله دست و پنجه نرم میکردم. از لحاظ شخصی چی؟ تو مایکل رو دوست داری؟ از لحاظ شخصی، جالب و باحال بود. من تموم روز اول ملاقاتمون رو صرف سوال پرسیدن از اون کردم. مثلا اینکه وقتی واسه اولین بار رقص مونواک رو انجام دادی، چجوری بود؟ چه حسی داشت؟ تقریبا به یه مصاحبه تبدیل شده بود. همه ی موسیقی ای که ما امروز داریم میسازیم، از اون سرچشمه گرفته. تمامش از مایکل جکسون و جیمز براون اومده. مایکل به من گفت که تمام مدت منبع الهامش جیمز براون بوده. من هم گفتم «اوه جدی؟ من با جیمز براون کار کردم.» اون گفت «تو با جیمز براون کار کردی؟ من همیشه دوست داشتم باهاش کار کنم.» بعد من گفتم خوب بیا انجامش بدیم. و خلاصه اینجوری شد که من واسه جلو رفتن کمی اعتماد بنفس پیدا کردم. آیا فشار زیادی روت هست که یه آلبوم عالی از کار در بیاری؟ ما راجع به کاری که میخواستیم انجام بدیم حرف زدیم. اینکه چطوری قراره با Thriller رقابت کنیم. من بهش گفتم: مایکل، تو چطوری با خودت رقابت میکنی؟ من میدونم چطوری باید با بازار موسیقی رقابت کنم. اما وقتی تو تموم این بازار موسیقی رو به هر شکلی از کلوپهای موسیقی گرفته تا اسپانسورها و ویدئو ها تحت تاثیر قرار میدی، چطوری میخوای با خودت رقابت کنی؟ اون در جوابم گفت «اوه خدا حفظت کنه.» من ادامه دادم «نه جدی میگم. باهات تعارف تیکه پاره نمیکنم. وقتی با هم وارد استودیو میشیم باید اینو بدونم چون موسیقی هم باید مبین همین باشه.» ما با هم یه بحث عمیق و مفصل داشتیم و از کامپیوتر، یوتوب، مای اسپیس، آی تونز، سینما و چیزهای امروزی حرف زدیم. به این همه آهنگی که هر هفته بیرون میاد نگاه کنین. عمرشون فقط یه هفته است. احتمالا آهنگهایی رو که هشت هفته پیش بیرون اومدن دیگه گوش نمیکنین. اما مردم هنوزم دارن به Billie Jean و Beat It گوش میدن. منبع: eMJey / mjtkop

گفته‌ها و مصاحبه‌ها