سؤال پرسش و پاسخ پيرامون مايكل

مستند "زندگی یک بت" خوب بود ولی نه اونقدر
مثلا فیلمی مثله "دنجورس : فیلم کوتاه" بیشتر در مورد ویدیو ها بود
"همین است " در مورد تور و "چه کسی سلطان پاپ را کشت " و از این دست فیلم ها و مستند ها
هر کدوم به یه موضوع خاص اشاره داشته و هیچکدومشون خیلی کلی نبوده
مستند های ایرانی که دیگه هیچی ، همشون یه سری اطلاعات از یوتوب و فیس بوک و ویکی پدیا جمع میکنن یه آهنگ و دو تا فیلم هم میزارن سرش بهش میگن مستند !

به نظر من مستند رو باید کسی بسازه که با فرد ارتباط داره و در عین حال وابستگی یا نفعی نداشته باشه
به موقع از بدی ها بگه و به موقع از خوبی ها
اکثر فیلم هایی که در مورد مایکل ساخته شده توسط کمپانی های نزدیک مایکل بوده و بیشتر هم به جنبه های مثبت مایکل پرداختن
من نمیگم اینا بده ولی نمیشه شخصیت یه نفر رو از فیلم فرد دیگه ای پیدا کرد
بهترین شخصیت مایکل توی فیلم های خودش هست ، پشت صحنه ها ، ویدیو هایی که خودش کارگردانی یا نوشته باشه
نمیدونم چرا از مصاحبه های مایکل استفاده نمیکنن ، مایکل تمام احساسات و اقایدش رو توی مصاحبه ها و سخنرانی هاش میگه

از اینکه به فیلمها اشاره کردید خیلی ممنون. اینطوری خیلی بهتر می شه در مورد کم و کاست هرکدوم صحبت کرد. همونطور که دیده شده توی هرکدوم از فیلمها مایکل از زبان افراد دیگه معرفی می شه و مصداق عینی از رفتار و گفتار مایکل خیلی کمرنگه. از این که به مصاحبه ها و نوشته ها و سخنرانی ها هم اشاره کردید ممنون چون من هم معتقدم سخنرانی مثل سخنرانی آکسفورد یک کلاس شناخت مایکل و آشنایی با اندیشه اش هست. یا سخنرانی که سال 94 بعد از اتهامات وارده انجام داد.

به نظر من مستند رو باید کسی بسازه که با فرد ارتباط داره و در عین حال وابستگی یا نفعی نداشته باشه

با نظرتون موافق نیستم چون اگر قرار بود همه مستندهایی که درمورد افراد سرشناس ساخته میشه توسط افرادی ساخته بشه که با اون فرد ارتباط دارند تعداد اینطور مستندها کمتر از چیزی بود که امروز می بینیم. یک فرد با جمع آوری اطلاعات میدانی یا کتابخانه ای می تونه به نتیجه مورد نظرش برسه. اما موافقم که نباید خودش نتیجه گیری کنه و نتیجه رو به بیننده باید محول کرد.

درسته ایرانیها هم که وضع خیلی افتضاحی دارن اونم با اطلاعات فوق العاده غلط. با سپاس از توجهتون

همیشه نمیشه با تحقیق میدانی و کتاب خوندن به شخصیت و تفکرات یه نفر دست پیدا کرد
نمونش همین مایکل ، مگه کلا چند تا کتاب درست و حاسب در موردش نوشته شده ؟!
به جز کتاب هایی که خودش نوشته من هیچ کدوم رو قبول ندارم ، هر کسی سعی میکنه با شناخت محدود خودش یه چیزی از مایکل رو نشون بده ، همین جرمین داداشش ! خیلی ها کتاب جرمین رو اصلا قبول ندارن

با نظرتون موافق نیستم چون اگر قرار بود همه مستندهایی که درمورد افراد سرشناس ساخته میشه توسط افرادی ساخته بشه که با اون فرد ارتباط دارند تعداد اینطور مستندها کمتر از چیزی بود که امروز می بینیم.

درسته تعداد خیلی کم میشد ولی در عوض کیفیت کار ها خیلی بهتر میشد
همیشه اطلاعات کم ولی قابل اعتماد بهتر از کلی اطلاعات به درد نخور و پیش پا افتادست
همین مستند دیس از ایت که خیلی ها بهترین مستند میخوننش ، چیزیه که یک سری آدم دور هم نشستن و قسمت هایی از پشت صحنه ها رو که خودشون دوست داشتن بریدن و دادن دست ما
در واقع ما چیزی رو میبینیم که اونا میخوان نه چیز هایی مه واقعا اتفاق افتاده
توی اون فیلم اصلا خبری از کمر درد مایکل یا اینکه به زور اومده سر صحنه نیست

بله اگر بخواییم اینطور به موضوع نگاه کنیم هرنویسنده و هرفیلمسازی بخشی از دیدگاه و نقطه نظر خودشو از زاویه دید خودش به ما نشون می ده و این اصلا هم چیز بدی نیست. مسئله از جایی مشکل دار می شه که قضاوت خالق اثر در اثر تأثیر سوء داشته باشه و با غرض بخواد جهت گیری کنه و مخاطب رو به سمت نادرستی هدایت کنه.

اگر منابع مستند و تصاویر مستدل باشند درجه خطا هم کمتر می شه نمی گم از بین می ره. ولی اساس مستند های ارزشمند هم به همین شکل ساخته شده. مثل فیلم زندگی گاندی که جوایز زیادی هم برده.
مطالعه میدانی و کتابخانه ای هم از اساس روش تحقیق هست. تحققات کتابخانه ای تنها کتاب خوندن نیست حتی دیدن یک فیلم و مصاحبه هم جزء تحقیق کتابخانه ای به حساب میاد. مخاطب هم با توجه به سندیت مطالب و عقلانیت خودش مختار هست که یک اثر رو قبول کنه و یا نه. در غیر اینصورت تا به امروز هیچ اثری خلق نمی شد.
کار هنر اساسا جادوی ذهن است اما جایی که پای استناد به میان میاد کار قضاوت و درستی و نادرستی هم مطرح می شه.

همین جرمین داداشش ! خیلی ها کتاب جرمین رو اصلا قبول ندارن

وقتی حتی نمی شه به حرف نزدیکان قضاوت کرد ( همنطور که مثال زدید) پس ارتباط داشتن با فرد هم نمی تونه به تنهایی در درستی کار تأثیر بگذاره. خیلی اوقات افراد دور شناخت بهتری ارائه می دن چون بی طرف هستند. دغدغه تون رو متوجه شدم. یک مستند باید سعی کنه به حقیقت نزدیک بشه نه به واقعیت

درباره این موضوع که مایکل ممکنه پدر واقعی فرزندانش نباشه شایعات زیاده
و حتی اسم افرادی رو به عنوان پدر این بچه ها نام بردند
خوب ساده ترین دلیلشم اینه این بچه ها هیچ شباهتی به بچه های دورگه ندارند!
در این باره خود مایکل چی گفته؟
من شنیدم تو مستند مارتین بشیر در این مورد ازش سوال شد اگر کسی ترجمه اون قسمت رو داره لطف کنه بزار

bahareh نوشته: درباره این موضوع که مایکل ممکنه پدر واقعی فرزندانش نباشه شایعات زیاده
و حتی اسم افرادی رو به عنوان پدر این بچه ها نام بردند
خوب ساده ترین دلیلشم اینه این بچه ها هیچ شباهتی به بچه های دورگه ندارند!
در این باره خود مایکل چی گفته؟
من شنیدم تو مستند مارتین بشیر در این مورد ازش سوال شد اگر کسی ترجمه اون قسمت رو داره لطف کنه بزار

در مورد اینکه مایکل پدر واقعی فرزندانش بوده بحث زیاد شده. دلایل زیادی وجود داره که ثابت می کنه مایکل پدر بیولوژیکی پرنس، پاریس و بلنکت هست امابعضی از افراد تنها برای اینکه از آب گل آلود ماهی بگیرند و پولی از این اخبار ضد و نقیض به جیب بزنند و توجه مردم رو به خودشون جلب کنند این حرفها رو می زنند.

در ضمن بچه های مایکل کاملا سفید نیستند و پوست گندمی دارند. از زمان بچگی تا جوانی هم یک آدم تغییرات زیادی می کنه ممکنه توی بچگی بورتر از حالاشون بودند ولی الان تغییر کردند و به یه فرد دو رگه بیشتر نزدیک شدن.

بعد از اینکه جرمین جکسون اعلام کرد پرنس هم ویتیلیگو داره دیگه شکی در این مسئله وجود نداره.

در خانواده جکسون ها افرادی با نژاد سفید بودند. از جمله در خانواده مادر مایکل. علم ژنتیک هم ثابت کرده که یک ژن رفتارهای متفاوتی در زمان بروز می تونه نشون بده. این هم از دلایلی که ثابت می کنه این بچه ها فرزندان واقعی مایکل هستند:

اينم يك عكس ديگه از بلنكت



واقعا عجيبه اين پسر....

کجاش عجیبه فرزام ،خب پسره ،به باباش رفته ،یه سیبو بگیر از وسط نصف کن ،عین باباشه ،خوشتیپ ،خوشگل
نیگاه:

اگر از لحاظ ژنتیکی بخواهیم بررسی کنیم این که بچه ها این شکلی درومدند غیر ممکن نیست
من شجرنامه ژنتیکی خاندان جکسون رو نمیدونم ولی خوب با توجه به کاترین و جوزف و نه تا بچه ای که بدنیا اومدن میشه حدس زد
رنگ پوست غالب این خانواده قهوه ایه
با توجه به رنگ پوست لاتویا میفهمیم میفهمیم که در نسلهای قبل این خونواده با سفید پوستها وصلت داشتند و این آلل های رنگ پوست در دی ان ای کاترین و جوزف وجود داشته که لاتویا برخلاف رنگ پوست اونها روشن شده پس این اطلاعات رنگ پوست در دی ان ای بقیه افراد خانواده بصورت مخفی منقل شده و اگر این بچه ها بخوان دوباره با افراد سفید پوست وصلت کنن رنگ پوست بچه ها میتونه روشن تر از حالت حد واسط بشه
همونطور هم که میدونید صفت رنگ پوست مقایر مختلفی رو در بر میگیره که در اون رابطه غالب و مغلوبی وجود نداره اما فنوتیپ این ژن از آمار و احتمالات پیروی میکنه برا همین از بین نه تا بچه فقط یک نفر روشن میشه
چشمهای جوزف رنگی هستند واین تو بچه ها به علت وجود ژن غالب مشاهده نشدن اما الل مغلوب این صفت میتونه زیر الل غالب به بچه ها منتقل بشه و در نسل بعدی به راحتی نمایان بشه
البته بررسی ژنتیکی خانواده خیلی پیچیده تر از اینه ولی اینها میتونه خیلی سطحی بیان کنه که بچه های مایکل میتونن این شمایل رو داشته باشن

اما همونطور که گفتم بروز فنوتیپ افراد از قوانین احتمالات پیروی میکنه
اینطوره که که معمولا بر اساس فراوانی یک صفت در جامعه ، شباهت به پدر و مادر و و دیگر عوامل و ... نمایان میشه
برا همین فرزندان نه کامل شبیه مادرشون میشن و نه کامل شبیه پدر
بلکه بسته به نوع فنوتیپ ممکن برخی از صفات دو نفر رو ببرن یا حالا کمی به یکی از اونهابیشتر شباهت پیدا کنن یا بر اساس شجر نامه یه یکی از فامیلهای نزدیکشون شبیه شن و یا اصلا یک شکل کامل جدید پیدا کنن (البته بر اساس ژنتیک پدر و مادر)
طبق قوانین غالب و مغلوبی معمولا وقتی خانواده ای دوتا بچه داشته باشن اینها بیشتر شبیه پدر و مادرشون میشن ولی وقتی تعداد بچه ها زیاد شن احتمال بروز ژنهای مغلوب میره بالا و مثلا ممکنه یکی از افراد صفت دو نسل قبلش رو به ارث ببره
مایکل فرزند دو ادم سیاه پوسته بنابرین هر چند این دوفرد از نظر ژنتیکی در قیاس با سیاهپوستهای اصیل ناخالص اند اما بازهم از نظر بیشتر صفات ویژگیهای غالب سیاهپوسته رو دارند ( نه فقط رنگ پوست) برای همین بین نه نفر تنها لاتویا روشن شد و ولی در عین حال چهره ی بقیه خانواده رو هم داشت
و ظاهر مایکل هم به سیاه پوستها شبیه بود
دبی رو یک فرد کاملا سفید و بور با چشمهای ابیه من که از خونواده دبی خبر ندارم ولی اون رو یک فرد امریکایی اصیل فرض میکنم باز بچه های این دو ناخالص درمیان فکر کنم به این افراد میگن هتروزیگوت که این افراد بیشتر چیزی بین والدین خود میشن که البته استثنا هم وجود داره که در پست قبل اشاره کردم
بنابرین وقتی مایکل سه تا بچه داره ما انتظار داریم که این سه بچه حداقل تو فنوتیپشون چیزی از پدر به ارث برده باشن
الان پرینس و پاریس چهره هاشون کاملا امریکاییه اصلا به دورگه ها شباهت ندارند کاری هم به رنگ پوستشون ندارم
تنها بلنکته که شبیه مایکله مخصوصا حالت چشمهاش که البته اونم به چهره ها دورگه ی رایج شبیه نیست اما خیلی هم ازشون دور نیست








[img][URL=https://upload.tehran98.com/viewer.php?file=eawefy4s9oy9cf8r07lh.jpg][IMG]https://upload.tehran98.com/img1/eawefy4s9oy9cf8r07lh_thumb.jpg[/URL][/img]