Loved نقد و بررسی کاور آرت های آلبوم های مایکل - DANGEROUS ALBUM COVER

شدید ترین چیزی که من توی این کاور درک میکنم تقارنه و تقابل سیاه و سفید
شاید بعضی از نتیجه گیری هام غلط باشه
من کاورو نصف کردم و دو طرف رو بیش از 100 بار پشت سر هم نگاه کردم
تقابل سیاه و سفید .



...


اگه دقت کنید یک طرف روشن تره (سمت چپ)سمتی که دستکش مایکل و خورشید و دلقک شاد و .. قرار داره
من دو حالت برای این نوع نور تو طراحی بلدم


ستون سمت راست تاریک تر و داخل قرار داره
1- تو طراحی نور از طرفی میاد که تو قرار داره و تاریکه (یعنی از سمت راست)
2 - اگه به سایه های داخل ستون ها نگاه کنید نور از بالا میتابه

اگه میشه یکی در مورد این عکس هم یکم توضیح بدی
سمت راست که پرنده هالباس رو کنار زدن
شاید منظورش چیزای پشت پرده باشه یا حقیقتی که همه نمیبینن ولی عکس سمت راست چیزی برای پنهان کردن نداره

خیلی چیزا این سگ رو به مایکل ربط میده
در مورد اون چیزی که مثله دم اومده بیرون هم توضیح بدید بیزحمت

برای من لباس اون پرنده خیلی جالب بود...
دقیقا من فکر میکنم که مایکل منظور خیلی خاصی داشته... احساس میکنم مایکل داشته به اقدامات و دست های پشت پرده که الان هممون میبینیمشون اشاره کرده... اون چیزی که مثل دمه... جالب اینجاست که متصل میشه به حبابی که نقاشی معروف ادم و حوا توش هست... اون دم از جایی که اون چرخ دنده ها و شاید دست های پشت پرده هستن سرچشمه میگیره و تا اون حباب امتداد پیدا میکنه... ولی ارتباط بین این دوتا رو درک نمیکنم...
در مورد اون سگ هم مطمئنا منظور ار نشون دادن پا مایکل بوده.. اون پا منو یاد مایکل توی remember the times میندازه وقتی که مایکل تازه وارد شده بود.. و مثل همیشه اون دستکش...
درمورد رنگ های سیاه و سفید هم دقیقا نمیدونم...
راستی یه چیز دیگه... نمیدونم تا به حال کسی بهش اشاره کرده یا نه... به دست راست پرنده و سگ اگر نگاه کرده باشید بالای اون میله ای که دستشونه هم سگ هست و هم اون پرنده...

بلای میله ای که دست سگ هست اون پرنده وجود داره و برعکس

و چیز دیگه که هست دست هایی که اون میله هارو دارن دستکش سفید دارن... که از نمادهای مایکل هست

تیزر پپسی خیلی بزرگ‌تر از چیزیه که بنظر می‌رسه. مکمل کاور آرته این آلبومه.
اگه هدف تجاری بود، از اون‌جا که ما با مایکل جکسون طرفیم، چیزی مثل دوران بد با همون جذابیت ارائه می‌داد نه یه تیزر گنگ و مجهول!

خیلی ساده بخوایم تعریفش کنیم، مایکل به دنبال پادشاه سگ، که این‌جا به شکل یه دختر درومده، وارد مسیری می‌شه که نوشته‌ی بزرگ خطرناک بر سر دروازه‌ی اون قرار گرفته و در آخر هم جون‌شو از دست می‌ده.
تمام این علائم و نمادها از تعقیب پادشاه قرمز پوش شروع می‌شه! در مسیر دنبال کردن اونه که همه چیز سر راهش میاد. کسی که تو همین تاپیک به نتیجه رسیدیم بیشترین شباهتو به خود مایکل داره - و حتی گفتیم خودشه. هنوزم این تیزر ربطی به کاور نداره؟
به ارتباطاتی بین مرگ مایکل و این کاور همین‌جا اشاره شد؛ مایکل در پایان تیزر جون‌شو می‌ده؛ هنوزم تفسیری از این نمادها نیست؟

اینجا شده مثل یک بن بست!

نمیخواستم دیگه اینجا پست بدم! تنها کاری که اینجا با من شد، از شقشقیه انداختنم بود!

سه تا اینجا!

اولا عجیبه که همه انتظار دارن یک دست غیبی این تاپیک رو کامل کنه ! در ثانی اگر کسی فرضیه ای داره چرا خودش شخصا درباره اون صحبت نمیکنه تا اینکه بخواهد منتظر باشه دیگران بیانش کنند و از بیان نشدنش هم شاکی باشه ؟ آیا عهدی وجود داشته درباره اینکه چه کسی باید فرضیه ها رو کامل کنه ؟! و در آخر پیش از فرضیه سازی اول مطمئن بشیم که یاد گرفتیم فرق بین فرضیه سازی و فلسفه بافی چیه !
از دوستانی هم که توی این مدت فرضیه های خودشون رو ارائه دادن خیلی ممنون .

---

یکی از فرضیه های جالبی که توی یک وبلاگ بهش برخوردم و تقریبا هم بین همه ئ فرضیه ها منحصر به فرد بود درباره ارتباط بارنوم و ملکه ویکتوریا بود !

طبق یک داستان که مشخص نیست تا چه اندازه صحت داره بارنوم همراه سیرک خودش به بارگاه ملکه ویکتوریا رفته بوده . توی دیداری که مد نظر هست افرادی حضور داشتند که میتونن داخل کاور هم باشن .
ملکه ویکتوریا - بارنوم - سگ ملکه - و ژنرال تام و البته ناپلئون !
طبق داستان گفته شده که ژنرال تام خود رو به شکل ناپلئون درآورده بوده تا دیگران رو سرگرم کنه - با احتساب این که ناپلئون دشمن بریتانیا بود - و گفته شده سگ ملکه اون رو گاز میگیره و این خنده ئ حاضران رو در بر داشته ! با موازی سازی ناپلئون واقعی که انگار توسط سگ ملکه گزیده شده !
اینکه این داستان چقدر صحت داره و آیا جمع شدن این شخصیت ها در کنار هم توی این کاور ربطی به این داستان داره یا نه مشخص نیست ! اما این فرضیه این شک رو به وجود میاره که بارنوم الگوی مایکل بوده یا مایکل داشته یک تجارت غیر انسانی رو یادآور میشده ؟ آزار یک کودک برای سرگرم شدن دیگران ؟!!!

وقتی خودم به خاطراتم رجوع میکنم همیشه توی داستان ها رؤسای سیرک ها انسان های بدذاتی بودند که تنها قصد سوء استفاده از حیوانات و شکنجه اونها برای نمایش به هر قیمتی رو داشتند و این برخورد رو با آدم ها هم داشتند ! انگار که همه برای اونها مثل حیوانات سیرکشون باشند !
این موضوع منو به شک انداخت که مایکل این مرد رو تحسین می کرده ؟!

مایکل قبلا هم این اشتباه رو مرتکب شده در آهنگ Mind In The Magic
کلا موضع مشخصی نداشته و رفتارش دچار تناقض بوده درین مورد.

تازگیا این مطالب در مورد عدد هفت رو دیدم گفتم شاید برای بعضیا جالب باشه
البته بیشترشون خرافی - مذهبیه و یا فقط ایرانی ولی بعضیا خیلی وسیع تر از ایناست !

عدد هفت عددی است که شاید مثل همه ی عدد های دیگر در نظرما عادی جلوه کند اما نگرش ما وقتی متبلور میشود که خواص عدد هفت را بدانیم و ببینیم چه «هفت» هایی در زندگی ماوجود دارند و ما در گیر و دار زندگی ماشینی و با بی تفاوتی از کنار آن ها رد می شویم مثلا شاید جالب باشد که بدانیم، رنگین کمان دارای هفت رنگ است .


عجایب جهان، هفت تا هستند.(که به عجایب هفت گانه معروفند ) یا در یونان باستان، اسطوره ای با نام هفت خدای، در ذهن مردم نقش بسته است، ویا شهر عشق، که دراشعار عطارآمده است،هفت شهر می باشد، سوره ی مبارکه حمد، که اوّلین سوره یقرآن کریم است، هفت آیه دارد. آسمان دارای هفت طبقه است. بهشت وجهنم هر کدام دارای هفت طبقه و درجه هستند و طواف خانه خدا هفت دوراست، موسیقی ایران و یونان هفت دستگاه داد، هفت نوع ساز بادی وجوددارد و علاوه بر این هفت نت موسیقی وجود دارد (دو، ر، می، فا، سل،لا، سی) و هفت رنگ رنگین کمان ...
تاریخچه:

در سال۱۸۸۹میلادی کتابی ار یک جهان گرد منتشر شد که، ازجمله روش شمردنرا در میان قبیله ای از تورس شرح داده است. این ها برای شمردن تنها از دو واژه استفاده می کردند: یک ودو. برای عدد سه می گفتند «دو ویک » برای چهار « دو و دو »،برای پنج « دو و دو یک » و برای شش « دو ودو و دو » ولی برایعددهای بزرگ تر از ۶، هر قدر بود، می گفتند « خیلی ». گرچه این آگاهی مربوط به پایان سده ی نوزدهم است ولی می تواند گواهی بر شیوه ی شمردن در آغاز شکل گیری مفهوم عدد در میان انسان های نخستین باشد.
بعد ها که برای عددهای بزرگتر هم نامی درنظر گرفتند به احتمالی برای عدد «هفت» از همان واژه ی قبلی « خیلی » یا « بسیار » استفاده کردند. عدد هفت که سده های متوالی برای آنها ناشناخته بود، اندک اندک به صورت عددی مقدس در آمد. وقتی که مصری ها، بابلی ها و دیگر امت ها توانستند پنج سیاره ی نزدیک تر به خورشید را بشناسند، با اضافه کردن ماه وخورشید، به عدد هفت رسیدند واین بر تقدس عدد ۷ افزود وقتی در قصه های کهن تر، که تا زمان ما همادامه پیدا کرده است، صحبت از شهری می شود که هفت برج و هفت باروداشت، به معنایآن است که این شهر برج و باروهای بسیار داشت. هفت آسمان وهفت دریا و هفت کشور، به معنای آسمان ها و کشور ها ودریاهای بزرگ است نه هفت آسمان و هفت دریا ( نه کم و نه زیاد )هنوز در زبان فارسی اندرز می دهند « هفت بار گز کن یک بار پارچه کن ». این جمله به معنای آن نیست که برای دقت کار وکم کردن اشتباه دراندازه گیری یا هر کار دیگری باید درست۷بار آزمایش کرد، نه شش یاهشت بار. در اینجا هم هفت به معنی « بسیار » است. عدد۱۳ هم چنین سرنوشتی دارد....

تعدادی از مشهورترین 7 های جهان عبارتند از:

هفت طبقه بهشت:

بر اساس آیات قرآن و مفسران احادیث، بالاترین درجه سعادتمعنوی،ورود به طبقه هفتم بهشت است. مسلمانان به وجود هفت طبقه یا مرحله آمرزش و بهشتی شدن اعتقاد دارند. این طبقات هفتگانه همان هایی هستندکه طی شده است.

هفت گناه کبیره:

هفت گناه کبیره گناهانی هستند که در زمان تاریخ بسیار قدیم رهبانیت مسیحی مشخص شده و در قرن ششم میلادی توسط پاپگرگوری اول یا گرگوری کبیردر یک دسته قرار گرفته اند. این گناهان عبارتند از: تکبر، طمع کاری، شهوت در معنای تمایلبیش از حد یا نامشروع جنسی، حسادت، شکم پرستی که معمولا مستی نیز در آن منظور می شود و تنبلی. هفت گناه کبیره ازموضوعات مورد علاقه در وعظ و خطابه ها، نمایشنامه ها یا اخلاق وهنر اروپای قرون وسطی بوده است.

هفت کلمه آخر:

هفت کلمه آخر، به آخرین جمله حضرت عیسی بر صلیب اشاره دارد. این کلمات از این قرارند:
خدای من، چرا مرا به خود واگذاشتی؟

هفت علم انسانی ( علوم سبعه)

طبقه بندی آزاد موضوعاتی که از قرن پنجم میلادی به بعد، دربرگیرندهبرنامه آموزشی غرب در قرون وسطا بود. به نظرمیرسد که نام "علوم انسانی" برگرفته از رساله "سیاست" ارسطو باشد که در آن از "شاخه هایی از دانش که شایستهانسان آزاد است" ، یعنی دانش اولیه ای که برای یک شهروند با تحصیلات مناسب لازم است، سخن گفته است. این علومعبارتند از علوم سه گانه: دستور زبان ( ادبیات ) ، علمبیان ودیالکتیک ( مباحثه و مکالمه ) و علوم چهارگانه که پیشرفته تر بوده واز این قرارند: حساب، هندسه، موسیقی ونجوم.

عجایب هفتگانه طبیعی:

کوه اورست در مرز نپال و چین، آبشار ویکتوریا در آفریقا، گرندکنیون Grand Canyon آمریکا، ساحل مرجان بزرگ استرالیا، سپیده دم شمالی قطب شمال، آتشفشان و پاریکوتین Paricutin در مکزیک و بندر ریودوژانیرو برزیل.

هفت مرد فرزانه:
نامیکه در سنت یونانی به هفت تن از سیاستمداران، قانونگذاران وفیلسوفان قرن 7 و 6 قبل از میلاد داده شد. این فرزانگان عبارتند از: "سولون" قانونگذار یونانی، "تالس" فیلسوف اهل میلتوس، "پیتاکوس" فرمانده نظامی اهل میتیلن، "کلئوبولوس" فیلسوف اهل رودس، "شیلوناسپارتی" از ناظران شاه، "بیاس" فرزانه ترین هفت فرزانه، اهل پری ینو"پریاندر" حاکم مستبدکورنتی.

هفت دریا:

شامل دریاهای قطب شمال و قطب جنوب، اقیانوس آرام شمالی وجنوبی، اقیانوس اطلس شمالی و جنوبی و اقیانوس هند.

هفت حس:

بر اساس تعلیمات باستانی، روح انسان یا "بدن مقدس درون" اومرکب ازهفت خاصیت است که هر یک تحت تاثیر یکی از سیارات هفتگانه اند. "آتش" موجب زندگی، "خام" به وجود آورنده توانایی احساس کردن، "آب" موجب قدرت بیان، "هوا" حس چشایی، "مه" موجد حس بینایی، "گل ها" به وجود آورنده حس شنوایی و " باد جنوب" به وجود آورنده حس بویایی.

هفتمین پسر از هفتمین پسر:

همانطور که گفتیم هفت جادویی ترین اعداد است و در معرفت قومی، هفتمین فرزند پسر از هفتمین پسر یک خانواده با نیروهای قدرتمندجادویی و شفادهندگی متولد میشود. او پیشگواست و از قدرت های عجیبی برخوردار است.

عجایب هفتگانه قرون وسطی:

آمفی تئاتر روم، کاتاکومبهای (سرداب) اسکندریه مصر، دیواربزرگچین، استون هنج در ویلتشایر انگلستان، برج کج پیزا،برج چینی (ازجنس چینی) نانکینگ، مسجد ایاصوفیه دراستانبولهفت و...
نزد بسیاری از اقوام عهد باستان «هفت» عدد ویژه ای بود. درفلسفه ونجوم مصریان و بابلی ها، عدد هفت به عنوان مجموعهر دو زندگی، سه وچهار، جایگاه ویژه ای داشت.( پدر و مادرو فرزند؛ یعنی سه انسان،پایه و اساس زندگی هستند و عددچهار مجموع چهار جهت آسمان و باداست)ایرانیان قدیم در آیین زرتشت، اهورامزدا را مظهر پاکی میدانستند و برای او هفت صفت را بر می شمردند و در مقابل اواهریمن را پدید آورنده ی پلیدی ها می دانستند و می گفتند در پیرامون اهورامزدا فرشتگانی هستند که مظاهر صفات حسنه هستند و برای احترام به آن ها که اول هرکدامشان سین بودهنگام سال تحویل سفره می گستراندند و هفت قسم خوراکی که نام هریک با سین شروع می شود: سیر،سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سکه، و سبزی را سر سفره می گذاردند که به سفره ی هفت سین معروف بود.

برای فیلسوف و ریاضیدان یونانی« فیثاغورث » نیز عدد هفت، مفهموم ویژه ی خود را داشت که ازمجموع دو عدد سه و چهارتشکیل می شود: مثلث و مربع نزد ریاضیدانان عهد باستان اشکال هندسی کامل محسوب می شدند، از این رو عدد هفت به عنوان مجموع سه و چهار برای آن ها عدد مقدسی بود. علاوه براین در یونان هر هفت سیاره را خدایی میدانستند : سلن،هیلیوس،آرس،هرمس، زئوس، آفرودیت و کرونوس.
یهودیان قدیم نیز برای عددهفت معنای ویژه ای قایل بودند. در کتاب اول عهد عتیق (تورات) آمدهاست که خداوند جهان رادر شش روز خلق کرد، در روز هفتم خالق به استراحت پرداخت. موسی در ده فرمان خود از پیروانش می خواهد که اینروزآرامش را مقدس بدارند(روز شنبه و روز تعطیل یهودیان). علاوه بر این در آن کتاب مقدس هفت با عنوان عدد تام و کامل نیزاستعمال شده است. از آن زمان عدد هفت نزد یهودیان وبعد ها نیز نزد مسیحیان که عهد عتیق را قبول کردند، بهعنوان عددی مقدس محسوب میشد.به این ترتیب بود که از دوران باستان هفتگانه های بیشماری تشکیل شدند: یونانیان باستان همه ساله هفت تن از بهترین هنرپیشگان نقش های سنگین و غمناک و نقش های طنز و کمدی راانتخابمیکردند. آن ها مانند رومی های باستان به هفت هنراحترام می گذاشتند. روم بر روی هفت تپه بنا شده بود. درتعلیمات کلیسای کاتولیک هفت گناه کبیره(غرور، آزمندی، بیعفتی، حسد، افراط، خشم و کاهلی) و هفت پیمان مقدس(غسلتعمید، تسلیم و تصدیق، تقدیس و بلوغ، ازدواج،استغفار وتوبه، غسل قبل از مرگ با روغن مقدس، در آمدن به لباس روحانیون مسیحی) وجود دارد.

برای پیروان محمد(ص) آخرین مکان عروج، آسمان هفتم محسوب میشود. در بیست و هفتم ژوئن هر سال، روز «هفت انسان خوابیده » مسیحیان یاد آن هفت برادری را که در سال ۲۵۱بعد ازمیلاد، برای عقیده و ایمان خود، زنده زنده لای دیوار نهاده شده و شهید شدند، گرامی می دارند؛ مردم عامه می گویند که ا گردر این روز باران ببارد، به مدت هفت هفته بعد از آنهوا بد خواهدبود، آن گاه انسان باید هفت وسیله ی موردنیازش را بسته بندی کند وبا چکمه های هفت فرسخی خود به آندورها سفر کند.

صور فلکی خوشه ی پروین یا ثریا به عنوان «هفت ستاره» معروف است، در حالی که حتی با چشم های غیر مسلح میتوان در این صورت فلکی تا یازده ستاره رادید. عرفای بزرگ عشق و وصال را در هفت مرحله و هفت وادی نشان دادهاند و فاصله ی بین هستی و تباهی را پنچ مرحله دانسته اند.

در افسانه ها نیز با هفت سحر آمیز برخورد می کنیم: هفت هریپاتر (قسمت هفتم)،سوار ریش آبی هفت همسر داشت، سفید برفیبا هفت کوتولهپشت هفت کوه زندگی می گرد و افسانه ی اژدهایهفت سر...

علاوه بر این می توان به هفت پلکان مقبره کورش بزگ،هقتاقلیم، هفت اورنگ، هفت دفتر شاهنامه، هفت پیکر، هفت هیکل،هفت گناه کبیره، هفت خوان رستم، هفت الوان، هفت گنج، هفت رکن نماز،ه فت تحلیل و هفت طواف (در اعمال حج)، هفت قبله(مکه، مدینه،نجف،کربلا،کاظمین،سا مرا،مشهد) و... اشارهکرد و به این ترتیب بود که تعداد بی شماری هفت گانه دردنیا بوجود آمد و به عدد هفت تقدس خاصی بخشید.

شرمنده که به تاپیک بی ربطه ولی تصور کن الان اون موقع زندگی میکنی که به هر عدد بزرگتر از 6 میگفتن خیلی، بعد تو 50 تا سکه داری و میشمریش و بهش میگی خیلی. اون وقت دزد 30 تاشو میزنه و تو میشمری میبینی باز هم همون خیلی! هست!
و می مونی تو کف که اینکه همون خیلیه پس چرا حس میکنی که کم شده...

اعداد ۱، 7، 13، 19 و 22 اعداد تقریبا مشابهی هستن و در کهن‌ترین علم غریبه که بر پایه اعداد هم بنا شده نقش و جایگاهی دارن. نباید بحث رو فلسفی کرد، پس خیلی ساده بگم این اعداد مرگ و زندگی دوباره‌ان (که آخری چیزی بزرگ‌تر از مرگه).