× به گفتگوی مایکلی خوش آمدید

زمان سرانجام فرا رسید
برای یک گردهمایی
برای آشنایی بیشتر
و برای ارزش نهادن به میراث مایکل جکسون

سؤال چجوری مایکلی شدی؟

25 فوریه 2012 12:34 #21525 توسط kingmichael
ترمه لینکا نمین چرا؟
خیلی کنجکاو شدم عکس مزمز رو ببینم :hilrs:

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

29 اکتبر 2012 12:35 #29893 توسط dorsa mj
داستان من در مورد آشنایی با مایکل داستانیه که اولش خیلی خوب ولی اخرش ...
الان چیز های زیادی رو از اون موقع به یاد نمیارم . احتمالا چند تا فیلم میلم تو مغزم با هم قاطی شده باشن !!! ولی اگه شما هم این فیلم رو دیدید یا اسمشو میدونین بهم بگین . شاید اصلا همون تریلر یا یه چیزی شبیه اون باشه که به خاطر کمرنگ بودن اون در خاطر من اونو نشناسم . ولی اگه اشتباه میکردم هم بهم بگید ، ممنون میشم .
6-5 سالم بود .در یکی از شبهای قشنگ زندگیم ،من و مامانمو بابام ، همه نشسته بودیم و تلوزیون ( ماهواره ) میدیدیم یه فیلم قشنگ نشون میداد . فکر کنم داستان فیلم این بود که یه مرده :daydreaming با یه زنه داشتن از دست ادم بدا یا حالا هر چیز دیگه ای فرار میکردن . نمیدونم چرا ولی اسم اون مرده رو برای خودم گذاشته بودم (( قهرمان مهربون و ناز من )) ;;) از همون اول برق چشماش منو گرفت . از همون موقعی که یه بچه ی 5 ساله بودم با خودم میگفتم که این ادمه الکیه . انگار نمیتونستم شخصیتش رو باور کنم . فکر میکردم این ادمه رو از یه دنیای دیگه اوردن . احساس میکردم این یه خورده غیر طبیعیه . اصلا اغراق نمیکنم .دقیقا یادمه که چه احساسی داشتم هنوز هم وقتی به اون شب فکر میکنم همون حس بهم دست میده . من خیلی ازش خوشم اومده بود . از کل فیلم فقط یه صحنش یادم مونده که مطمئنم دقیق دقیق نیست ولی مال خودشه . صنحنه ای که دوربین از نمای نزدیک ، قدم زدنشو نشون میده . با اون کفشای خوشگلش و جوراب سفیدش ، اروم و با احتیاط قدم بر میداره و چیز های کوچولوی سیاهی کنار پاش وول میخورن .!!!
میدونین من اون موقع ها عادت داشتم هر فیلمی رو که میدیدم ، شب موقع خواب اونو تو ذهنم ویرایش میکردم . خودمو میذاشتم جای کارگردان و فیلم نامه نویس و فیلم رو جوری که خودم دوست داشتم میساختم . یا مثلا خودمو میذاشتم جای قهرمان داستان و خلاصه برای خودم دنیایی داشتم . هنوز هم یه خورده اون طوری ام . ولی اونشب همش همون صحنه میومد جلوی چشمام . من واقعا تحت تاثیر قرار گرفته بودم ... اونشب به خودم قول دادم که وقتی بزرگ شدم پیداش کنم و بهش بگم که خیلی دوسش دارم . و بهش بگم که به نظرم با همه ی دنیا فرق میکنه.
خلاصه اون شب گذشت و من اون فیلم و اون مرد رو به کلی به فراموشی سپردم . 6-5 سال گذش و من حدودا 10 ساله بودم . یه روز ماهواره داشت Remember the time رو نشون میداد . بابام منو صدا زد و گفت : درسا بدو بیا داره مایکل جکسون رو نشون میده . منم نشستم پای تلوزیون . خیلی از موزیک ویدیوش خوشم اومد . بابام گفت : ((این مایکل جکسونه . معروفترین ادم دنیاست .))بعد از تموم شدن فیلم من رفتم سراغ درسام و بدین ترتیب فرصت دیگری برای شناختن قهرمانم از دست رفت ... =((
سه سال بعد من وارد دوره ی جدیدی از زندگیم شده بودم . حالا دیگه بچه نبودم ( البته از نظر خودم ) و حس میکردم که دیگه دارم بزرگ میشم . یعنی سال 88 0 زمانی بود که در تهران درگیری هایی شروع شد . منم که اصلا تو باغ نبودم و از این که مدرسه ها تموم شده برا خودم حال میکردم . تو همین حال و هوا بودیم . یه شب که بابام از سر کار اومده بود و داشت در مورد خبر های تهران حرف میزد ، وسط حرفاش یه دفعه گفت : راستی میدونید که مایکل جکسون سکته کرده ؟ شاید مامانم میدونست ولی من نمیدونستم . من اونموقع فقط میدونستم مایکل جکسون معروفترین ادم دنیاست . فقط همین !!! با خودم گفتم اخیییی ... مگه چند سالش بود ؟ پس بچه هاش چی ؟ اصلا بچه داشته ؟ یا این که این قضیه ربطی به تهران داره ؟ و ....
اونشب هم گذشت رفت پی کارش ... :bye2:
دو سال دیگه هم گذشت ... یه روز مامانم یه سی دی مسابقه ی رقص خرید . گذاشتیمش تو دی وی دی پلیر . دومین رقصنده که اومد و اهنگش شروع شد ، احساس کردم اهنگش خیلی اشناست ( اخه تو بچگی یه بار شنیده بودمش ) اولش صدای باز شدن در و قدم زدن و رعد و برق (این تریلره ؟) و ... . همین موقع موبایل مامانم زنگ زد و خلاصه مامانم یه کاری براش پیش اومد و با ابجی و داداشم رفت بیرون و من خونه تنها موندم .یه دفعه تصمیم گرفتم برم تو اینترنت و در مورد مایکل جکسون بیشتر بدونم . خلاصه رفتم تو اینترنت و چند تا وبلاگو باز کردم . چند تا عکس که ازش دیدم ، احساس کردم که خیلی وقته که میشناسمش . همینطوری که داشتم با کنجکاوی زندگی نامه شو میخوندم ،ناگهان همه چیز رو به خاطر آوردم :
5 سالگیم ... اون صحنه ...کفشای قشنگش ...جورابای سفیدش .. خودش بود : قهرمان مهربون و خوشگل من .
یادم اومد که چقدر ازش خوشم اومد ... یادم اومد که با خودم میگفتم این یه ادم فضائیه .. یادم اومد که به خودم قول داده بودم که یه روز برم واین قهرمانو پیدا کنم ... بله .
حالا قهرمانمو پیدا کردم . حالا فهمیدم که درست فکر میکردم ... اون واقعا یه ادم غیر زمینی بود ... واقعا با همه ی ادما فرق میکرد . آری . ولی ...
حالا دیگر خیلی دیر بود ...
خیلی دیر ...
به خاطر این که اینقدر دیر شناختمش ، احساس گناه میکردم ... نمیتونستم خودم رو ببخشم ...
همینطوری که به صفحه ی کامپیوتر زل زده بودم ، اشکام بی اختیار پایین میریختن ... در اون لحظات فقط ارزوی مرگ میکردم ... با خودم گفتم : تموم شد??? ... شاید اگه تا الانشم مایکل نبود ما حتما کره ی زمینو نابود کرده بودیم ... حالا بدون اون چی میشه ؟؟؟ یعنی فراموشش میکنن ؟؟؟ یعنی ممکنه که دنیا بدون وجود اون به پایان برسه ؟؟؟ و .........

دو سال از اون ماجرا میگذره و امروز من با این قلب شکسته از اشنایی ام با قهرمان مینویسم ، از اشنایی که ده سال به طول انجامید . تنها چیزی که میتونه این قلب شکسته و بی قرار رو اروم کنه ،اومدن به اینترنت و خوندن حرف های قشنگ شما طرفدارای گله . این تنها چیزیست که مرا زنده نگه داشته .
معذرت میخوام که سرتون رو درد آوردم .ازتون میخوام که برام دعا کنید . این روزا حال روحیم خیلی خرابه . این افسردگی داره منو از پا درمیاره . اگه یه روانپزشک سراغ دارید بهم بگید . من به کمک احتیاج دارم . شاید دیگه به این زودی ها نتونم بیام تو اینترنت . برام دعا کنید .
آری .((مایکل با قلبی شکسته از میان ما رفت و طرفدارانی داشت که به خاطر او قلبشان شکسته شد ...))
خیلی دوستت دارم ای قهرمان داستان های ناتمام من ...
كاربر(ان) زير تشكر كردند: Elnaz, مایکلا, شاپرک

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

29 اکتبر 2012 15:07 - 29 اکتبر 2012 15:09 #29896 توسط Elnaz

kingmichael نوشته: ترمه لینکا نمین چرا؟
خیلی کنجکاو شدم عکس مزمز رو ببینم :hilrs:






www.facebook.com/photo.php?fbid=10152212...e=1&relevant_count=1

"Be Like Michael Jackson, "Be Mike-like
bemikelike.wordpress.com

This message has an attachment image.
Please log in or register to see it.

كاربر(ان) زير تشكر كردند: Farnaz, شاپرک, Michaellover

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

29 اکتبر 2012 23:10 - 29 اکتبر 2012 23:12 #29902 توسط شاپرک
من تا 10 -11 سالگی مایکل رو اصلا ندیده بودم و نمیشناختمش. دوستم سگا داشت و همون بازی معروف با آهنگ اسموت... درسته که همون بار اول مث همه آدما مسحور زیبایی آهنگ اسموت شدم ولی چیزی که توجه ام رو جلب کرد و خاطره ساز شد برام، شخصیت مایکله تو بازی بود که بچه ها رو نجات میداد!
اینکه تو یکی رو تحسین کنی فرق داره با اینکه دوستش داشته باشی. راستش اگه شخصیت مایکل و زیبایی درونی اش اینگونه نبود، دوستش نمیداشتم و فقط واسه هنر بی مانندش تحسینش میکردم. دنیا پر از هنرمند و کلی نابغه ست ولی مایکل یه کمپلکس از خصوصیات ممتاز بود که نبوغش در هنر، فقط یکی از اونها بود. آره خب فرشته که نبود اما پر از نقاط درخشان تو شخصیتش بود که به هیچ وجه نمیتونی انکارش کنی. گاهی گمان میکنم که این احتمال وجود داره که اطرافیانم فکر کنن من بعضی خصوصیات(مثلا یکیش علاقه به بچه ها) رو دوس دارم چون مایکل دوست داشته و از فرط علاقه دوس دارم از اون تقلید کنم، ولی اصلا هیچ تقلیدی در کار نیست. حقیقت دقیقا عکس اینه! یعنی اون خصوصیات رو به خاطر مایک دوس ندارم بلکه مایکل رو دوس دارم واسه اون خصوصیات!

شب که می شود
خورشید چشمانت را پرواز بده
تا مرگ پروانه به تاخیر بیفتد......

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

30 اکتبر 2012 13:29 #29914 توسط Jasmine Jackson-mjforever
بچه ها جریان این چیپس ها چیه؟ خیلی دلم میخواد بدونم چطور تو ایران چنین چیزی بوده... برای حمایت بود از مایکل؟

mj for ever....

اين تصویر برای مهمان پنهان می‌باشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

30 اکتبر 2012 14:51 #29920 توسط Elnaz
یاسمن مشخص نیست واسه چی. یهو پیداشون شد و بعد از مدتی هم جلوشون رو گرفتن و دیگه کلا جمع شد

"Be Like Michael Jackson, "Be Mike-like
bemikelike.wordpress.com

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

31 اکتبر 2012 15:35 #29948 توسط Jasmine Jackson-mjforever
فکر میکنم برای حمایت از مایکل بوده چون زمان پخش کردنشون برمیگرده به همون زمان ها

mj for ever....

اين تصویر برای مهمان پنهان می‌باشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

04 نوامبر 2012 12:21 #29989 توسط Elnaz
درسته تو همون زمان اتهامات بود. من خودم شخصا فکر میکنم که یه ایده پشتش بوده و فکر میکنم قطعا طراح میدونسته که مایکله ولی شاید این رو مثلا سازمان تبلیغات و فلان و بهمان نمیدونستن. نمیدونم که مثلا کمپانی مزمز این رو میدونسته یا نه ولی فکر میکنم طراح حتما میدونسته و بعدا وقتی منکرات و اینا باخبر میشن دیگه جلوشو میگیرن

"Be Like Michael Jackson, "Be Mike-like
bemikelike.wordpress.com

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

05 نوامبر 2012 17:45 #29996 توسط Farnaz
جالبه ها خیلی از مردم اصلا متوجه نمی شدن که این عکس مایکلیه! حتی فروشنده ها هم نمی دونستن یادمه بابام برای اینکه بتونه حالیه فروشنده کنه و ضایع نشه می گفت من یه دختر کوچولو دارم ( من مثلا ;)) ) که فقط از اون چیپسایی که عروسک روش داره می خوره!!! :D موندم منکرات با اون عقل نداشتشون از کجا فهمیدن که جلوشو گرفتن

URL=https://img4up.com/]

اين تصویر برای مهمان پنهان می‌باشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.

[/URL]

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: مایکلا

Please publish modules in offcanvas position.