چه کسی این " چهره " را از مایکل ساخت ؟[/size]
نگاهی به نقدهای آلبوم Blood On The Dance Floor
اين تصویر برای مهمان پنهان میباشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.
آنها قطعا می فهمند و می دانند .
آلبوم
Blood On The Dance Floor در 20 می 1997 منتشر شد . با 8 آهنگ ریمیکس از آلبوم HIStory و 5 آهنگ جدید . مایکل ریمیکس ها را دوست نداشت اما به او گفته شد " بچه ها " ریمیکس را دوست دارند .
با این حال مایکل 5 آهنگ جدید را که خلاقانه بودند را نیز برای آلبوم ساخت .
اين تصویر برای مهمان پنهان میباشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.
آلبوم HIStory بازخورد خوبی میان منتقدان و رسانه ها نداشت ، شاید به این دلیل که تیغ شمشیر آلبوم درست به سوی آنها بود . اما فروش آلبوم روی هم رفته به مبلغ خوبی رسید ، هر چند تنها 3 میلیون کپی - تا سال 97 - در ایالات متحده فروخت و باقی فروش 25 میلیونی خود را بیرون از مرزهای امریکا به دست آورد .
این فروش در حالی صورت گرفت که اپیک برای تبلیغات آلبوم 30 میلیون دلار هزینه کرده بود و حتما با چند برابر آن را انتظار داشت . آیا این شکستی برای اپیک بود ؟
اما زمانی که اپیک در حال سردرگمی برای هزینه ای بود که باید برای آلبوم جدید خرج می کرد و منتقدان در حال حساب کردن این مبالغ بودند ؛ مایکل آن سوی آب ها در حال برگزاری تور خود بود . هر چقدر هم که آلبوم HIStory کم فروخته بود و هر چقدر هم که مایکل به هر دلیلی از روزهای افتخار خود سقوط کرده بود ؛ هنوز هم مردم برای دیدن او می آمدند و کسی نمی توانست از اشتیاق و یا کنجکاوی خود برای " دیدن " مایکل خودداری کند تا تور HIStory باز هم رکورد تورهای پیش از خود را پشت سر بگذارد و این جمعیت می توانست پاسخی به آنان باشد که مایکل را صحنه گردانی تنها برای دهه 80 می دانستند و تمام شده ؟ آنها هنوز نام مایکل را صدا می زدند ، هنوز برایش دست هایشان را بالا می بردند ، هنوز عکس هایش را برافراشته می کردند و هنوز " هنر " او را می خواستند .
اما میکس HIStory از دید منتقدان چطور بود ؟
اگر در سال 97 می توانستم به محض انتشار آن نقدی برایش بنویسم ؛ آن را همچنان در ادامه ئ شگفتی های مایکل می خواندم ، و باور نکردنی مانند همیشه . از پرحرارت ترین آهنگ رقصی که در دهه 90 عرضه شده بود تا بیت های شکننده Morphine و ریتم نوآورانه Superfly Sister و آهنگ های دوقلوی Ghosts و Is It Scary با ترانه های ماورائی و گوتیک و تریلری دیگر ! اما منتقدان نظر دیگری دارند !
یکی از نقدها - با ذکر کردن آنکه HIStory یک فروش نا امیدکننده داشت و یک شکست بزرگ محسوب می شود - 5 آهنگ جدید را به طرز شرمسارانه ای ضعیف ، خسته ، قابل پیش بینی و بی روح و زندگی می داند . و البته مایکل را متعلق به این دهه نمی داند و بهتر می داند مایکل راه قبلی خود را ادامه دهد یا دیگر آهنگ جدیدی نسازد و به فروش آلبوم های پیشین بسنده کند .« اما آقای جکسون پرخاشگرانه جهالت خود را به رخ می کشد تا نشان دهد بیشتر از این نمی تواند ضرباهنگ و ملودی خوب بسازد ! و این واقعا برای " یکی " از بهترین موسیقی دان های دهه 70 و 80 دردناک است ! »
نقد بعدی که متعلق به NYTimes است ، این آلبوم را کم جذابیت ترین آلبوم مایکل معرفی می کند . آلبوم را پر از تاثر و درد می داند . و به درستی متوجه می شود که درد همیشگی مایکل شادی جهان است .
«با توجه به حال و هوای تیره آقای جکسون ، موسیقی او عصبانی تر و آزرده تر شده است . مثل آنکه ضرباهنگ ها مانند خرد شدن ورقه های فلزی هستند و سینتیسایزر مانند صدای هیس مانندی است که انگار از تنظیم کردن گاز می آید . این سبک Industrial Funk است . و نوآوری های بسیار زیادی نسبت به آهنگ های ریمیکس - در 5 آهنگ جدید - وجود دارد .
با آن همه جادوهای استودیویی ، این واقعا ناامید کننده است که شگفتی های دهه 80 جوری توسعه داده شوند که تصنیف های با ارزش را به آهنگ های کلاب تبدیل کند . با رپ های ضعیف ، صدای محو خواننده اصلی ، و درام و بیت های خسته کننده ، به خصوص زمانی که آقای جکسون خلاق به قلمروی جدیدی وارد شده است . »
اما نقدی هم در باب موفقیت تجاری این آلبوم .
« یک بار به عنوان بت یک نسل کامل معرفی شد ، و حالا مایکل جکسون خودش رو در موقعیت پرمخاطره ای یافته است که به نظر" تنها " روی استیج ایستاده است ، حداقل در ایالات متحده !
آلبوم در 4 هفته تنها 92،000 کپی در ایالات متحده فروخته است در حالی که حتی نسبت به آلبوم HIStory - با در نظر گرفتن موفق نبودن آن - که در همین مدت 104،000 کپی در ایالات متحده فروخت نیز یک شکست محسوب می شود . این آلبوم که ابتدا در رتبه ئ 24 جدول بود بعد از 4 هفته به رتبه ئ 92 رسید . اپیک انکار میکند که برای این البوم خیلی کمتر از آلبوم قبلی سرمایه گذاری شده است و اذعان می کند که پشت آلبوم است و هنوز مایکل را یکی از سوپراستارهای خود می داند که با او هم مانند بقیه رفتار می کند . اما لازم به توضیح نیست که تمرکز آنها به آن سوی آب ها است ، جایی که آقای جکسون بسیار بیشتر از ایالات متحده محبوب است . اپیک همچنان انکار می کند که از ایالات متحده نا امید شده و بیان می کند هدف ما بین المللی است و این آلبوم (HIStory) بین المللی موفق بوده است .
به واقع هم با وجود عملکرد ضعیف Blood On The Dance Floor در ایالات متحدده ، این آلبوم عملکرد درخشانی در آن سوی آب ها داشته است . در بریتانیا و فرانسه و اسپانیا شماره 1 شده است . طبق گزارش بیلبورد اپیک اعلام کرده است که این آلبوم 250،000 کپی در بریتانیا و 445،000 کپی در آلمان فروخته است . برخی اپیک را به خاطر فروش کم در ایلالات متحده سرزنش می کنند . »
" اما نبود اعتماد به نفس در آلبوم مشهود است "
«نبود اعتماد در آلبوم تعبیری است از نبود اعتماد به نفس در هنرمند . این روشن است که روزنامه های زرد در سال های اخیر مشکل روابطی برای آقای جکسون به وجود آورده اند . ادعایی که مبنا بر کودک ازاری او شد ، همراه با ازدواج نا موفق او با لیزا مری پریسلی ، و ازدواج شگفت انگیزتازه او با یک پرستار ، دبی رو ، همه موجب سقوط او از افتخار شده است ، متخصصان این صنعت اینطور می گویند . »
گاهی اوقات فکر کردن به کاری که رسانه ها با مایکل انجام دادند - نه تنها روزنامه های زرد آن طور که این منتقد نیویورک تایمز می گوید ، بلکه تمام رسانه های کوچک و بزرگ - باعث می شود تصور کنم که آنها به عظمت و زیبایی موسیقی مایکل واقف نبودند و ارزش هنر را درک نمی کردند و دردشان از همین نفهمیدن است اما خیلی زود متوجه می شوم که این یک تصور خلاف است . « آنها قطعا می فهمند و می دانند . » و گاهی پنهان کردن این نشانه ها نیز سخت است تا جایی که مجبور به اقرار می شوند . اما چرا این کارو با مایکل کردند ؟ چون هر کس یک محدوده ای داره و نباید از محدوده ئ خودش جلوتر بره و بزرگتر بشه ؟ اگر رفت محکوم به سقوطه ؟ این اهمیتی نداره که اون چه زحماتی برای هنر کشیده ؟
چه سوالی ! معلومه که اهمیتی نداره ! ما می تونیم توی خونه راحت خودمون بشینیم و در حال لذت بردن از گوش دادن به موسیقی مایکل نقدی تیز برایش بنویسیم و همه مقصود همین بوده است .
اما بر می گردم به نقد دوم .
«در بیشتر آهنگ ها (آهنگ های آلبوم Blood On The Dance Floor ) ، آقای جکسون مانند مرد فیلم نما به نظر می رسد که فریاد می زند که یک انسان است .
البته ، افکار عمومی آرزو می کند که بتواند قبول کند آقای جکسون یک انسان است .
اما واقعا او یک انسان مانند "دیگران " است ؟ " Am I scary for you? " . اقای جکسون این را در آهنگ ''Is It Scary'' می پرسد . بیشتر شبیه راکر هیولایی مرلین منسون به نظر می رسد تا اعجوبه موتاون که خودش می باشد . " If you want to see eccentric oddities " او ادامه می دهد " 'I'll be grotesque before your eyes " .
اين تصویر برای مهمان پنهان میباشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.
در آهنگ " Thriler " 15 سال پیش ، آقای جکسون نقش یک راوی را بازی می کند که یک هیولا را که از صفحه ئ سینما به زندگی واقعی آمده توصیف می کند . در " Blood On The Dance Floor " آقای جکسون با این هیولا رو به رو می شود ، که به خودش تبدیل شده است . یا حداقل این تصویری است که از خودش در انعکاس آینه ئ چشم مردم می بیند . »
حالا سوال این است که چه کسی این چهره را از مایکل ساخت ؟
چه کسانی مایکل را با مرد فیلم نما مقایسه کردند و او را آدم فضایی دانستند ؟
بدون اغراق مایکل حتی نیمی از چیزی که آنها ساخته بودند نیست .
از دیگران حقیقتا انتظاری نیست زمانی که ما خودمان - که ادعای هوا+دار بودنش را داریم ، او را با شایعاتش قضاوت می کنیم .
آیا انصافا بیشتر این گناه بر گردن مایکل است ؟ ما نیستیم که همراه با رسانه ها برای او داستان های کوچک و بزرگ می سازیم و او را به چیزی که دوست داریم منسوب می کنیم و از چیزی که نمی پسندیم مبرا ؟ ما خودمان به شایعات دامن نمی زنیم و فضا را به تخیلات آغشته نمی کنیم ؟ چرا جرات مواجهه با حقیقت را نداریم ، مایکل چیزی که ما ساخته ایم و ما می خواهیم نیست . مایکل نه اسباب بازی برای بازی ماست و نه لگویی است که هر روز آن را یک مدل بچینیم و سرگرم شویم و از سردرگمی دیگران لذت ببریم .
اين تصویر برای مهمان پنهان میباشد.
برای ديدن آن ثبت نام و يا وارد سايت شويد.