The Song : Scream ( آهنگ : جیغ )
- Jasmine Jackson-mjforever
-
- آفلاین
- Working Day And Night
-
کمتر
بیشتر
13 سال 2 ماه قبل #23207
توسط Jasmine Jackson-mjforever
پاسخ داده شده توسط Jasmine Jackson-mjforever در تاپیک پاسخ: The Song : Scream ( آهنگ : جیغ )
نواختن سازها هم تاثیر بهتری روی خود ادم میذاره و یه جوری واقعی تر هست. همینطور اگر زنده نواخته شه خواننده نت ها رو میتونه بهتر درک کنه. چه بهتر که خود خواننده اونو بنوازه
صداها توی این اهنگ خیلی با هم هماهنگن. معنی اهنگ هم همینطور. یه جوری تمام معنی ها مکمل همن. صدای مرد اخبارگو هم که مفهوم رو به عنوان یه مثال از بی عدالتی ها نشون میده. ویدیوی این اهنگ هم نوع فیلمبرداری جالی داره و مکان مختلفی از. یه سفینه رو نشون میده که جنت و مایکل هرکاری توش انجام میدن و قوانین رو میشکونن. همچنین از یه ترفندی که در ویدیوی بلک اور وایت ازش برای اولین بار ازش در موزیک ویدیو استفاده کردن رو به کار بردن. تبدیل شدن اجسام هنری که مثل تبدیل شدن اقوام مختلف ادم ها بود. همچنین استفاده از صحنه های خاص کامپیوتری که نواوری جالبی در اون دوره بود. همچنین سیاه و سفیدبودن موزیک ویدیو. همچنین صحنه های خشمگین بودن مایکل و جنت که گیتار ها رو میشکونن و ...
از نظر معنایی هم شباهت زیادی به اهنگ tabloid junkie داره.
صداها توی این اهنگ خیلی با هم هماهنگن. معنی اهنگ هم همینطور. یه جوری تمام معنی ها مکمل همن. صدای مرد اخبارگو هم که مفهوم رو به عنوان یه مثال از بی عدالتی ها نشون میده. ویدیوی این اهنگ هم نوع فیلمبرداری جالی داره و مکان مختلفی از. یه سفینه رو نشون میده که جنت و مایکل هرکاری توش انجام میدن و قوانین رو میشکونن. همچنین از یه ترفندی که در ویدیوی بلک اور وایت ازش برای اولین بار ازش در موزیک ویدیو استفاده کردن رو به کار بردن. تبدیل شدن اجسام هنری که مثل تبدیل شدن اقوام مختلف ادم ها بود. همچنین استفاده از صحنه های خاص کامپیوتری که نواوری جالبی در اون دوره بود. همچنین سیاه و سفیدبودن موزیک ویدیو. همچنین صحنه های خشمگین بودن مایکل و جنت که گیتار ها رو میشکونن و ...
از نظر معنایی هم شباهت زیادی به اهنگ tabloid junkie داره.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 ماه قبل - 13 سال 2 ماه قبل #23248
توسط Nasim
پاسخ داده شده توسط Nasim در تاپیک پاسخ: The Song : Scream ( آهنگ : جیغ )
Last edit: 13 سال 2 ماه قبل by Nasim.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: شايان
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 ماه قبل #23314
توسط Nasim
پاسخ داده شده توسط Nasim در تاپیک پاسخ: The Song : Scream ( آهنگ : جیغ )
Scream به طور خاص درباره رسانه هاست . و به طور عام تر به سیستم اجرایی ، تبعیض نژادی ، خشونت پلیس و ... می پردازد . تقریبا در بیشتر نقد ها و تحلیل ها از این آهنگ آن را تنها به " انتقاد از رسانه ها " نسبت می دهند اما استفاده از کلماتی خاص این را نشان می دهد که در دروغ پردازی ها و فشارها منظور تنها رسانه ها نیستند . این آهنگ باید با توجه به شرایطی که مایکل در آن به سر می برد تحلیل شود ؛ اتهامات دروغین سال 93 و شایعه پردازی و تار کردن فضا توسط رسانه ها ، همچنین خشونت و بی قانونی که پلیس در مواجهه با این اتهامات از خود نشان داد و البته غرض ورزی شخص دادستان .
مایکل آلبوم HIStory را نیز طبق آلبوم های پیشین خود با لحنی کوبنده و انتقادی از نظر محتوا و محکم و پر قدرت و انرژی از نظر موسیقی آغاز می کند . می توان از روی سیری که مایکل در آهنگ های شماره 1 آلبوم های خود طی کرده به شرایط او و فشاری که متحمل می شده است پی برد . آهنگ WBSS صرفا جنبه ئ انتقادی داشت ، آهنگ BAD به علاوه آن گریزی هم به خود مایکل می زد و شخصی تر می شد ، Jam با حفظ لحن انتقادی ، آن را شدت می بخشد و هدف را جدی تر می کند . اما در Scream با آنکه محتوا هنوز کاملا انتقادی است و بسیار هم تند تر شده اما تمرکز آن بر روی خود مایکل است .
مایکل در هر بند از خودش می گوید . با این حال این موضوع باعث نشده مایکل از نقدهای اجتماعی خود غافل شود و موضوعات شخصی را نیز تا حد یک موضوع اجتماعی تعمیم داده است .
تقریبا عده ئ زیادی باور دارند مایکل در ابتدای شهرت جهانی خود کمی به مرموز و اسرار آمیز بودن خود و داستان هایی که از این راه ساخته می شد ، با تکذیب نکردن آنان دامن می زد ، اما رفته رفته طول و عرض این شایعات و داستان های خیالی از کنترل مایکل خارج و بسیار آزاردهنده شد . به طوری که شخصیت حقیقی مایکل و هنر و فعالیت او را تحت شعاع قرار داد و او را در معرض اتهامات ناورای بسیاری قرار داد که می توانستند به شهرت و محبوبیت او لطمه ئ زیادی وارد آورند .
پس از آن بود که مایکل تلاش کرد با این داستان ها مقابله کند . مایکل در آلبوم BAD در ویدئوهای Speed Demon و Leave Me Alone سعی کرد با لحنی طنز و البته ملایم به برخی از شایعات ، تعقیبات و فشار رسانه ای و کنترل اشاره کند . در آلبوم بعدی (Dangerous) در آهنگ Why You Wanna Trip On Me ? با لحن جدی تری به مقابله به مثل می پردازد و با بر شمردن مشکلات جهانی خواستار دلیل موجهی برای اذیت و آزار خود از سوی آنها می شود . این سیر بود که مایکل را به آهنگی مانند Scream رساند . لحن به شدت تند و منتقدانه در این آهنگ ئ در این آلبوم به اوج خود می رسد . این نشان می دهد مایکل چگونه در ابتدا با این موضوع به نرمی برخورد کرد و گذر زمان چطور لحن او را شدت بخشید و او را به این آهنگ رسانید .
Scream خلاف برداشت هایی که از آن ارائه می شود نمی تواند تنها درباره ئ رسانه ها باشد . بهتر است به عین کلمات آن دقت کنیم .
Tired Of Injustice
Tired Of Schemes
The Lies Are Disgusting
سه کلمه ئ مورد نظر Injustice ( بی عدالتی ) ، Schemes ( توطئه ها ) ، و Lies ( دروغ ها) می باشند .
این کلمات می توانند در یک سطح به رسانه ها مربوط باشند . اما در سطحی وسیع تر می توان به آسانی منظور مایکل را به تمامی سیستم اجرایی تعمیم داد ، در واقع اگر به صورت کنایی با آن برخورد کنیم مفهوم نزدیک آن - یعنی چیزی که از آن انتظار عدالت می رود - و چیزی که می تواند منشأ واقعی فشار و توطئه باشد ، باید سیستم باشد و مفهوم دور آن با توجه به ترانه رسانه ها می باشند .
Kicking me down
I got to get up
این قسمت یک نوع مبارزه طلبی است ، مایکل جواب ناعدالتی ها و توطئه ها را اینگونه می دهد : شاید شما بتوانید به زمینم بزنید اما من بلافاصله بلند می شوم ، تلاش شما برای بیرون کردن من از صحنه بی فایده است . بهتره این کارو ادامه ندید !
As Jacked As It Sounds
The Whole System Sucks
مایکل در اینجا چکیده ای از همه چیزی که می خواهد بگوید را می گوید و همه چیز را مستقیم به سیستم مربوط می کند .
Peek in the shadow
Come into the light
این بند نیز به نظر می تواند مانند بند پیشین هم به رسانه ها اشاره کند و هم به چیزی بسیار فراتر از آن .
از پنهان شدن در تاریکی می گوید . برای رسانه ها می تواند با هدف جاسوسی و تعقیب و داستان سرایی باشد اما کسی که همیشه در تاریکی به سر می برد چه کسی است ؟!
You tell me I\'m wrong
Then you better prove you\'re right
در اینجا جانت از کسی که مخاطب اوست می خواهد پیش از آنکه بدی او را اثبات کند درستی خودش را به اثبات برساند . این بند نه تنها رسانه ها و یا سیستم و ... را مخاطب قرار می دهد بلکه مخاطبش تمام مردم هستند . مردمی که به سادگی دروغ های رسانه ها را باور می کنند و خود به آن دامن می زنند آیا آنقدر خوب هستند که بتوانند درباره دیگران قضاوت کنند و آنها را بد بپندارند ؟!
I\'ve got to get stronger
And I won\'t give up the fight
این بند هم مانند همانی که مایکل خواند پاسخ خود به توطئه ها را با قوی تر شدن و نباختن این مبارزه می دهد .
Tired of you tellin\' the story your way
It\'s causin\' confusion
You think it\'s okay
در این قسمت مایکل از این افسوس می خورد که رسانه ها چطور داستان ها را جوری که خودشان میل دارند بازگو می کنند و نه حقیقت را . اتفاقی که هر روز در رسانه ها برای مایکل می افتد . زمانی که آنها تنها به دنبال سرنخی برای خبرهای منفی هستند کاملا چشم های خود را به روی همه ئ کارهای نیک مایکل می بندند و بی گناهی او را نیز نادیده می گیرند .
Keep changin\' the rules
While you\'re playin\' the game
در این بند موضوع جالبی گنجانده شده و با مثالی بازگو می شود . (تو) در حال انجام یک بازی سعی می کنی قوانین همان بازی را به نفع خودت و برای برد خودت تغییر بدی . احتمالا چون قدرتش رو داری و این خودت هستی که قوانین و برنده و بازنده را تعیین می کنی . جوری قوانین را دست کاری می کنی که در نهایت بازی به هر سمتی رفت برنده بازی تو باشی . بازیکنان دیگر هم اینجا برای تو مانند مهره های بازی هستند نه حریفانت . و تو از آنها برای بردن بازی ای استفاده می کنی که تنها بازیکن آن ، قوانین آن و برنده ئ آن خودت هستی .
مایکل تصمیم ندارد یکی از مهره های این بازی باشد برای برد دیگران .
اما نقطه ئ اوج این آهنگ اینجاست .
"Oh my God, can\'t believe what I saw
As I turned on the TV this evening
I was disgusted by all the injustice
All the injustice"
[News Man]
"A man has been brutally beaten to death by
Police after being wrongly identified as a
robbery suspect. The man was
an 18 year old black male..."
این قسمت خلاصه ای نمونه ای از تمام مفهوم آهنگ است . که روی ناعادل و نژادپرست بودن سیستم و جامعه تمرکز دارد . مایکل در این آهنگ هم نتوانسته از نقدهای اجتماعی خود غافل شود و با ذکر این موضوع ادای دینی به ماهیت خود نموده ، که اتفاقا این موضوع نایاب و دور از ذهن نیز نیست و با آن اولا نهایت نفوذ نژادپرستی در اذهان را نشان می دهد و از این راه اشاره ای می کند که وضعیت خود او به عنوان یک سیاه پوست در جامعه ای اینچنین نژادپرست چگونه است . اما آیا این داستان غم انگیز می تواند حس همدردی سفیدپوستان را برانگیزد ؟
در قسمت کر آهنگ مایکل در کنار بیان کردن فشاری که به او وارد می شود روی حس هم دردی و خویشتن پنداری مخاطبان حساب می کند . قرار دادن بندهایی با مضمون (have mercy...) به دنبال جستجو برای همین هم دردی می باشد و در بندی که در ادامه آن می آید اظهار می کند که دیگر واقعا تاب این رفتارها و اتفاقات را ندارد .
اما در کنار لحن تندی که مایکل در این آهنگ نسبت به آهنگ های پیشین خود دارد ، باز هم دری را برای مصالحه بازگذاشته است . این را می توان از تغییر لحن او در قسمت هایی از کر آهنگ مشاهده کرد . آلبوم HIStory به عنوان شخصی ترین آلبوم مایکل تقریبا در تمامی آهنگ ها لحنی منتقدانه دارد و مستقیم به خود مایکل نیز می پردازد . مایکل آلبومی درباره ئ خود می سازد با این امید که بتواند تاثیرگذار باشد و با نشان دادن گوشه ای از فشارهایی که در زندگی با آن ها رو به روست و نشان دادن چهره ای دیگر از خود بتواند ، هم پاسخی برای تهمت ها داشته باشد و هم حقیقت خود را نشان دهد ؛ مگر آنکه بتواند با به وجود آوردن حس هم دردی و آگاهی مخاطبان را قانع کند . اما مایکل تا چه اندازه موفق شد افکار عمومی را با خود همراه کند ؟ تا چه اندازه توانست از فشار رسانه ای روی خود بکاهد ؟ و چقدر توانست با افشای ماهیت کنترل به آگاهی عمومی بیفزاید و از این راه فشار را بر خود کاهش دهد ؟
درباره ئ پرسش نخست نظری نمی توان داد اما درباره ئ پرسش دوم و سوم پاسخ منفی است .
اتفاقاتی که پس از آلبوم HIStory افتاد اثبات می کند همه چیز بر خلاف خواسته های مایکل بود و فشارها چند برابر شدند .
آلبوم های بعدی این را اثبات می کند . چیزی برای مایکل بهتر شد بلکه بدتر نیز شد .
با این حال آلبوم HIStory تا ابد به عنوان داغی بر پیشانی آنانی خواهد ماند که مایکل را چون خود می خواستند ، داغی از آن جهت که هنرمندی در جایگاه مایکل به جای ارائه ئ Theriller دیگری و یا Dangerous دیگری باید برای اثبات چند باره ئ خود آلبومی چون HIStory ارائه دهد ، این داغ هرگز از پیشانی آنان و از دل هواداران مایکل پاک نخواهد شد ...
مایکل آلبوم HIStory را نیز طبق آلبوم های پیشین خود با لحنی کوبنده و انتقادی از نظر محتوا و محکم و پر قدرت و انرژی از نظر موسیقی آغاز می کند . می توان از روی سیری که مایکل در آهنگ های شماره 1 آلبوم های خود طی کرده به شرایط او و فشاری که متحمل می شده است پی برد . آهنگ WBSS صرفا جنبه ئ انتقادی داشت ، آهنگ BAD به علاوه آن گریزی هم به خود مایکل می زد و شخصی تر می شد ، Jam با حفظ لحن انتقادی ، آن را شدت می بخشد و هدف را جدی تر می کند . اما در Scream با آنکه محتوا هنوز کاملا انتقادی است و بسیار هم تند تر شده اما تمرکز آن بر روی خود مایکل است .
مایکل در هر بند از خودش می گوید . با این حال این موضوع باعث نشده مایکل از نقدهای اجتماعی خود غافل شود و موضوعات شخصی را نیز تا حد یک موضوع اجتماعی تعمیم داده است .
تقریبا عده ئ زیادی باور دارند مایکل در ابتدای شهرت جهانی خود کمی به مرموز و اسرار آمیز بودن خود و داستان هایی که از این راه ساخته می شد ، با تکذیب نکردن آنان دامن می زد ، اما رفته رفته طول و عرض این شایعات و داستان های خیالی از کنترل مایکل خارج و بسیار آزاردهنده شد . به طوری که شخصیت حقیقی مایکل و هنر و فعالیت او را تحت شعاع قرار داد و او را در معرض اتهامات ناورای بسیاری قرار داد که می توانستند به شهرت و محبوبیت او لطمه ئ زیادی وارد آورند .
پس از آن بود که مایکل تلاش کرد با این داستان ها مقابله کند . مایکل در آلبوم BAD در ویدئوهای Speed Demon و Leave Me Alone سعی کرد با لحنی طنز و البته ملایم به برخی از شایعات ، تعقیبات و فشار رسانه ای و کنترل اشاره کند . در آلبوم بعدی (Dangerous) در آهنگ Why You Wanna Trip On Me ? با لحن جدی تری به مقابله به مثل می پردازد و با بر شمردن مشکلات جهانی خواستار دلیل موجهی برای اذیت و آزار خود از سوی آنها می شود . این سیر بود که مایکل را به آهنگی مانند Scream رساند . لحن به شدت تند و منتقدانه در این آهنگ ئ در این آلبوم به اوج خود می رسد . این نشان می دهد مایکل چگونه در ابتدا با این موضوع به نرمی برخورد کرد و گذر زمان چطور لحن او را شدت بخشید و او را به این آهنگ رسانید .
Scream خلاف برداشت هایی که از آن ارائه می شود نمی تواند تنها درباره ئ رسانه ها باشد . بهتر است به عین کلمات آن دقت کنیم .
Tired Of Injustice
Tired Of Schemes
The Lies Are Disgusting
سه کلمه ئ مورد نظر Injustice ( بی عدالتی ) ، Schemes ( توطئه ها ) ، و Lies ( دروغ ها) می باشند .
این کلمات می توانند در یک سطح به رسانه ها مربوط باشند . اما در سطحی وسیع تر می توان به آسانی منظور مایکل را به تمامی سیستم اجرایی تعمیم داد ، در واقع اگر به صورت کنایی با آن برخورد کنیم مفهوم نزدیک آن - یعنی چیزی که از آن انتظار عدالت می رود - و چیزی که می تواند منشأ واقعی فشار و توطئه باشد ، باید سیستم باشد و مفهوم دور آن با توجه به ترانه رسانه ها می باشند .
Kicking me down
I got to get up
این قسمت یک نوع مبارزه طلبی است ، مایکل جواب ناعدالتی ها و توطئه ها را اینگونه می دهد : شاید شما بتوانید به زمینم بزنید اما من بلافاصله بلند می شوم ، تلاش شما برای بیرون کردن من از صحنه بی فایده است . بهتره این کارو ادامه ندید !
As Jacked As It Sounds
The Whole System Sucks
مایکل در اینجا چکیده ای از همه چیزی که می خواهد بگوید را می گوید و همه چیز را مستقیم به سیستم مربوط می کند .
Peek in the shadow
Come into the light
این بند نیز به نظر می تواند مانند بند پیشین هم به رسانه ها اشاره کند و هم به چیزی بسیار فراتر از آن .
از پنهان شدن در تاریکی می گوید . برای رسانه ها می تواند با هدف جاسوسی و تعقیب و داستان سرایی باشد اما کسی که همیشه در تاریکی به سر می برد چه کسی است ؟!
You tell me I\'m wrong
Then you better prove you\'re right
در اینجا جانت از کسی که مخاطب اوست می خواهد پیش از آنکه بدی او را اثبات کند درستی خودش را به اثبات برساند . این بند نه تنها رسانه ها و یا سیستم و ... را مخاطب قرار می دهد بلکه مخاطبش تمام مردم هستند . مردمی که به سادگی دروغ های رسانه ها را باور می کنند و خود به آن دامن می زنند آیا آنقدر خوب هستند که بتوانند درباره دیگران قضاوت کنند و آنها را بد بپندارند ؟!
I\'ve got to get stronger
And I won\'t give up the fight
این بند هم مانند همانی که مایکل خواند پاسخ خود به توطئه ها را با قوی تر شدن و نباختن این مبارزه می دهد .
Tired of you tellin\' the story your way
It\'s causin\' confusion
You think it\'s okay
در این قسمت مایکل از این افسوس می خورد که رسانه ها چطور داستان ها را جوری که خودشان میل دارند بازگو می کنند و نه حقیقت را . اتفاقی که هر روز در رسانه ها برای مایکل می افتد . زمانی که آنها تنها به دنبال سرنخی برای خبرهای منفی هستند کاملا چشم های خود را به روی همه ئ کارهای نیک مایکل می بندند و بی گناهی او را نیز نادیده می گیرند .
Keep changin\' the rules
While you\'re playin\' the game
در این بند موضوع جالبی گنجانده شده و با مثالی بازگو می شود . (تو) در حال انجام یک بازی سعی می کنی قوانین همان بازی را به نفع خودت و برای برد خودت تغییر بدی . احتمالا چون قدرتش رو داری و این خودت هستی که قوانین و برنده و بازنده را تعیین می کنی . جوری قوانین را دست کاری می کنی که در نهایت بازی به هر سمتی رفت برنده بازی تو باشی . بازیکنان دیگر هم اینجا برای تو مانند مهره های بازی هستند نه حریفانت . و تو از آنها برای بردن بازی ای استفاده می کنی که تنها بازیکن آن ، قوانین آن و برنده ئ آن خودت هستی .
مایکل تصمیم ندارد یکی از مهره های این بازی باشد برای برد دیگران .
اما نقطه ئ اوج این آهنگ اینجاست .
"Oh my God, can\'t believe what I saw
As I turned on the TV this evening
I was disgusted by all the injustice
All the injustice"
[News Man]
"A man has been brutally beaten to death by
Police after being wrongly identified as a
robbery suspect. The man was
an 18 year old black male..."
این قسمت خلاصه ای نمونه ای از تمام مفهوم آهنگ است . که روی ناعادل و نژادپرست بودن سیستم و جامعه تمرکز دارد . مایکل در این آهنگ هم نتوانسته از نقدهای اجتماعی خود غافل شود و با ذکر این موضوع ادای دینی به ماهیت خود نموده ، که اتفاقا این موضوع نایاب و دور از ذهن نیز نیست و با آن اولا نهایت نفوذ نژادپرستی در اذهان را نشان می دهد و از این راه اشاره ای می کند که وضعیت خود او به عنوان یک سیاه پوست در جامعه ای اینچنین نژادپرست چگونه است . اما آیا این داستان غم انگیز می تواند حس همدردی سفیدپوستان را برانگیزد ؟
در قسمت کر آهنگ مایکل در کنار بیان کردن فشاری که به او وارد می شود روی حس هم دردی و خویشتن پنداری مخاطبان حساب می کند . قرار دادن بندهایی با مضمون (have mercy...) به دنبال جستجو برای همین هم دردی می باشد و در بندی که در ادامه آن می آید اظهار می کند که دیگر واقعا تاب این رفتارها و اتفاقات را ندارد .
اما در کنار لحن تندی که مایکل در این آهنگ نسبت به آهنگ های پیشین خود دارد ، باز هم دری را برای مصالحه بازگذاشته است . این را می توان از تغییر لحن او در قسمت هایی از کر آهنگ مشاهده کرد . آلبوم HIStory به عنوان شخصی ترین آلبوم مایکل تقریبا در تمامی آهنگ ها لحنی منتقدانه دارد و مستقیم به خود مایکل نیز می پردازد . مایکل آلبومی درباره ئ خود می سازد با این امید که بتواند تاثیرگذار باشد و با نشان دادن گوشه ای از فشارهایی که در زندگی با آن ها رو به روست و نشان دادن چهره ای دیگر از خود بتواند ، هم پاسخی برای تهمت ها داشته باشد و هم حقیقت خود را نشان دهد ؛ مگر آنکه بتواند با به وجود آوردن حس هم دردی و آگاهی مخاطبان را قانع کند . اما مایکل تا چه اندازه موفق شد افکار عمومی را با خود همراه کند ؟ تا چه اندازه توانست از فشار رسانه ای روی خود بکاهد ؟ و چقدر توانست با افشای ماهیت کنترل به آگاهی عمومی بیفزاید و از این راه فشار را بر خود کاهش دهد ؟
درباره ئ پرسش نخست نظری نمی توان داد اما درباره ئ پرسش دوم و سوم پاسخ منفی است .
اتفاقاتی که پس از آلبوم HIStory افتاد اثبات می کند همه چیز بر خلاف خواسته های مایکل بود و فشارها چند برابر شدند .
آلبوم های بعدی این را اثبات می کند . چیزی برای مایکل بهتر شد بلکه بدتر نیز شد .
با این حال آلبوم HIStory تا ابد به عنوان داغی بر پیشانی آنانی خواهد ماند که مایکل را چون خود می خواستند ، داغی از آن جهت که هنرمندی در جایگاه مایکل به جای ارائه ئ Theriller دیگری و یا Dangerous دیگری باید برای اثبات چند باره ئ خود آلبومی چون HIStory ارائه دهد ، این داغ هرگز از پیشانی آنان و از دل هواداران مایکل پاک نخواهد شد ...
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 ماه قبل #23381
توسط شايان
ممنونم از نکته ای که یادآور شدی علی جان اما اون دوران که آهنگ Monkey Busines منتشر نشده بودند به صورت رسمی به همین خاطر گفتم scream اولین استفاده بود...
پاسخ داده شده توسط شايان در تاپیک پاسخ: The Song : Scream ( آهنگ : جیغ )
EROS_LoveCrys نوشته: البته قبلا در Monkey Business هم این کلمه رو به کار برده بود ولی خب مردم نشنیده بودن! Mother F***er Kids Baby!
ممنونم از نکته ای که یادآور شدی علی جان اما اون دوران که آهنگ Monkey Busines منتشر نشده بودند به صورت رسمی به همین خاطر گفتم scream اولین استفاده بود...



لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
13 سال 2 ماه قبل - 13 سال 2 ماه قبل #23438
توسط Nasim
پاسخ داده شده توسط Nasim در تاپیک پاسخ: The Song : Scream ( آهنگ : جیغ )
چه کسی مایکل را عصبانی کرد ؟
نگاهی نقادانه به نقدهای آلبوم HIStory
به محض انتشار آلبوم HIStory نقدهای بسیاری به سوی آن سرازیر شدند . بارزترین نکته ای که همه در نقدها و تحلیل های خود از آلبوم ارائه می دادند ، نه سبک نوی موسیقی آن ، نه صداهای جدید مایکل ، نه ویدئوهای انقلابی آن و نه حتی مضامین اجتماعی آن بود . بلکه جالب توجه ترین موضوع برای همه استفاده مایکل از کلمات رکیک برای نخستین بار در ترانه های این آلبوم بود.
آنها درباره ئ دلایل مایکل گمانه زنی می کردند و بر این توافق داشتند که مایکل عصبانی است ، جنجال رسانه ای درباره ئ این کلمات باعث پررنگ شدن آنها و در حاشیه ماندن این آلبوم شاهکار شد که آن هم مانند آلبوم های پیشین خود به آلبومی جریان ساز تبدیل شد .
این مضامین و کلمات باعث شدند که مایکل به چیزهای جدیدی متهم شود ، اما همین رسانه ها که تمام تلاش خود را برای زمین زدن آلبوم HIStory انجام دادند، چه موضعی در قبال انتقادهای مایکل -در این البوم- از رسانه ها اختیار کردند ؟! ... آنها به سادگی خود را به راه دیگری زدند و با تعجب از خود و دیگران پرسیدند چرا مایکل عصبانی است ؟ مگر اتفاقی افتاده ؟ ... به نظر می رسد همه ئ این مضامین از جمله آهنگ This Time Around , D.S , Scream , 2bad در بیان آنکه کسانی به دنبال "گرفتن" من هستند و "کنترل" بر من و آنکه هیچ کس نخواهد توانست به من دست یابد تنها از پارانویا و جنون خود بزرگ بینی مایکل ریشه می گیرد . خود بزرگ بینی مایکل زمانی به یک جنون هولناک تبدیل می شود که بدانیم از زمانی که مایکل یک اجراکننده "ساده" روی صحنه بود سال ها می گذرد .
منتقدان آلبوم را این گونه توصیف کردند : بدزبان ، نامفهوم و مبهم ، عصبانی ، پر از خشم و غضب ، بدبین ، پرخرج ، توجیه گر ، غیر قابل توجه و در نهایت از میان صفحه ها نقد درباره ئ کلمات رکیک و عصبانیت و مضامین آلبوم تنها یک کلمه برای توصیف موسیقی آن به کار رفت : موسیقی خلاقانه !!!
" او دیگر تظاهری به عادی بودن نمی کند . "
آنها همچنین مایکل را در این آلبوم این گونه دانستند : دچار پارانویا ، حیله گر ، مسیح وار ، ضعیف و احساسی و عصبانی عصبانی !
" مایکل در تمام طول این آلبوم در حال شلاق زدن به منتقدان خود است ."
همه قبول دارند که مایکل عصبانی بود ، اما سوال اینجاست که چه کسی مایکل را عصبانی کرد ؟
آیا مایکل خود به خود عصبانی شده بود تا مستحق نقدهای تند و بی انصافانه باشد ؟ و آیا خودش این را خواسته بود که حال بی رحمانه او را تمام شده بدانند ؟
آیا HIStory پایانی تراژیک برای سلطان پاپ بود ؟
نگاهی به پارانویا ، خود بزرگ بینی ، عصبانیت مایکل و کسانی که او را عصبانی کردند بیندازیم .
آیا واقعا پارانویا داشت ؟
به نظر می رسد که مایکل واقعا دچار پارانویا بود . وگرنه چه اتفاق ناخوشایندی برایش افتاده بود که بخواهد این گونه صحبت کند ؟ اگر چیزهایی را کنار بگذاریم مطمئنا پارانویا داشت .
اگر رسانه ها از ابتدای فعالیتش برای او داستان های هولناکی نساخته بودند ؛
اگر مایکل را به تغییر رنگ پوستش متهم نکرده بودند ؛
اگر هر جا که پا می گذاشت امنیت و حریم شخصی اش را تهدید نمی کردند ؛
اگر او را به "بیمار" بودن بخاطر بازی با کودکان متهم نمی کردند ؛
اگر زیبایی رقص او را با دیدی منحرف اغفال کننده نمی دانستند ؛
اگر او را به مظلوم نمایی متهم نمی کردند ؛
اگر از او هیولایی ترسناک نمی ساختند ؛
اگر به کودک آزاری متهمش نمی کردند ؛
اگر پلیس خانه اش را زیر و رو نمی کرد ؛
اگر کسانی که به آنها اعتماد کرده بود به او خیانت نمی کردند ؛
اگر حقوق انسانی او را زیر پا نمی گذاشتند و از بدنش عکس نمی گرفتند ؛
اگر مریضش نمی کردند ، اگر مجبورش به استفاده از مسکن نمی کردند ، اگر خواب و آرامشش را نمی گرفتند ...
در آن صورت می گفتیم مایکل دچار "پارانویا" است .
جنون خود بزرگ بینی ؟
آیا مایکل کسی نبود که از 5 سالگی در حال خواندن و اجرا بود ؟
آیا مایکل 9 ساله رهبر بهترین گروه موسقی در آن زمان نبود ؟
آیا در همان کودکی با رقص های خود همه را مبهوت نکرده بود ؟
آیا پیش از 20 سالگی بسیاری آهنگ موفق و آلبوم موفق را به تنهایی و با گروه تجربه نکرده بود ؟
آیا پیش از نخستین تور شخصی خود در تعداد زیادی تور و اجرا را از سر نگذرانده بود ؟
آیا او کسی نبود که در یک شب 8 گرمی را نصیب خود کرد ؟
آیا او پرفروش ترین آلبوم تاریخ را نساخته بود ؟
آیا او نبود که با Thriller خود به همه نشان داد باید چطور موزیک ویدئو ساخت ؟
و بسیار موراد دیگر تنها تا پس از آلبوم Thriller . زمانی که او سلطان مسلم پاپ لقب گرفت .
اگر مایکل در این آلبوم برای خود شمایلی مسیح وار ساخته بود ، باید دید انعکاسش در افکار عمومی چقدر بود ؟ چه تعدادی از هواداران او - به خصوص - این را پذیرفتند و چه تعدادی نه ! از این راه می توانیم متوجه شویم مایکل میتوانست مسیح هم باشد ، اگر می خواست .
نکته ئ دیگری که در نقدی به آن اشاره شده بود آنکه مایکل در این آلبوم خود را با جان.اف.کندی مقایسه می کند . در این مورد من شک دارم که مایکل این کار را کرده اما در هر صورت شاید کندی عزیز بیشتر مشتاق باشد تا با مایکل مقایسه شود ، یک اسطوره ملی در برابر یک اسطوره جهانی . از چه زمانی کندی به یک اسطوره ئ ملی تبدیل شد ؟ از همان روزی که گلوله ای میان پیشانی اش جای گرفت و دیگر نفس نکشید ؟ همان روزی که ریاست جمهوری را ناخواسته واگذار کرد ؟ او را بکشید سپس برایش دلسوزی کنید !!!
مایکل از چه چیزی عصبانی بود ؟
از نژادپرستی ، تعصب ، از شایعات بی اساس ، از تهمت های ناروا ، از داستان های دروغین ، از خیانت و سوءاستفاده ... از کج فهمی ، کج فهمی ، کج فهمی ...
و اما ، چه کسی مایکل را عصبانی کرد ؟
نژادپرستانی که در تمامی قسمت های سیستم نفوذ کرده اند و بر نژادپرستی جامعه دامن می زنند ؛
متعصبانی که با کج فهمی ذهن کوچک خود زیبایی ها را لگدمال و تکفیر می کنند و نفرت و زشتی و تعفن به جامعه عرضه می دارند ؛
رسانه هایی که با دست باز و بدون محدودیت از روی نژادپرستی ، کج فهمی ، تعصب و تغذیه کردن مخاطبان تشنه ئ شایعه ئ خود دست به ساختن داستان های دروغین می زنند ، آنها را پرورش می دهند و به جای حقیقت عرضه می کنند ، آن را رواج می دهند و به آن دامن می زنند ، بدون انصاف اتهامات ناروا می زنند و به چیزهایی سرک می کشند که نه به آنها و نه به مخاطبانشان ارتباطی ندارد . آنها خود مایکل را عصبانی کردند و سپس می پرسند چرا او عصبانی است ؟
پلیسی که وظیفه اش برقراری امنیت است نه تهاجم به حریم شخصی افراد ؛
سیستم قضایی که وظیفه اش عدالت است نه تلاش برای یافتن جرمی ناکرده به هر قیمت ؛
خبرنگارانی که رسالت شان خبررسانی حقیقی و منصفانه است نه کنکاش در زندگی شخصی افراد ؛
سیستمی که پایه اش باید بر برائت افراد باشد، نه آزار کودکان برای اعتراف گیری ناراست ؛
داد-ستان متعصب نژادپرست کج فهم ...
همه ئ آنان که با زندگی ، شخصیت و حیثیت افراد بازی می کنند ؛
همان هایی که حرف های حق مایکل برایشان بسیار تلخ بود و گران تمام شد .
حال باز همان رسانه ها دلایل مایکل را به سخره می گیرند و او را به هر چیزی که بتوانند متهم می کنند و عجیب هم نیست اگر در مقابل انتقادات مایکل این موضع را اختیار کنند و " عصبانی " باشند . آنها از مایکل عصبانی تر بودند ، چرا که بزرگ ترین سرگرمی ساز دوران ، سلطان پاپ ، آلبوم جدیدش را تماما به آنها اختصاص داده بود . و حق داشتند که عصبانی باشند . این همان چیزی است که مایکل می خواست . و به خوبی از عهده ئ آن برآمد .
درست است که سلطان دستکش براق خود را از دست در آورد و شلاقی در دست گرفت ، او بسیار عصبانی بود از حقی که به ناروا از او پایمال گشته بود . عصبانیتی که هرگز فروکش نکرد . اما "تاریخ" خود قضاوت خواهد کرد .
نقدی که ازآهنگ Scream شده بود تلاش مایکل برای خطرناک نشان دادن فضا و موقعیت خود ،و همچنین لحن بی ادبانه بود .
هیچکس نگفت ترکیب موسیقی این آهنگ چقدر نوآورانه است و هیچکس نگفت مایکل خود بسیاری از سازها را نواخته و روی دیگری از استعداد خیره کننده خود در موسیقی را به نمایش گذاشته ، کسی از رقص زیبا و ویدئوی زیبای آن چیزی نگفت .
کسی نگفت این ویدئو انقلابی دوباره در موزیک ویدئوها برپا کردند بلکه تنها گفته شد این ویدئو به شکل غیرعاقلانه ای بسیار پرخرج و گران است . سوال اینجاست که اگر مایکل 6 میلیون برای این ویدئو خرج نمی کرد و آن را به مصرف خیریه می رساند او را به " تلاش برای ساختن یک چهره ئ نیکوکار و بشر دوست از خود " و یا " راهی برای برگرداندن آبروی از دست رفته " و یا " کشاندن کودکان به خانه ئ خود ... " متهم نمی کردند ؟!
رسالت خبرنگاری در وهله ئ نخست به دنبال حقیقت بودن است ، بسیاری خبرنگار جان خود را برای به دست آوردن حقیقت گذاشته اند و همه چیز خود را از دست داده اند . اما چه نامی می شود روی کسانی گذاشت که روزی کارشان بزرگ کردن افراد است و فردای همان روز اگر دیگر آن فرد باب میلشان نباشد او را به زمین خواهند زد . از روزی که مایکل سلطان پاپ شد و به بالاترین جایگاه در موسیقی رسید ؛ تخریب او در جهت به زیر کشیدنش آغاز شد . آنها از راه رفتن او هم ایراد می گرفتند و مایکل با شکیبایی بسیار همه را تاب آورد تا جایی که دیگر نتوانست و مجبور به " جیغ " کشیدن شد . مطمئنا مایکل خود بیشتر علاقه داشت آلبومی چون Dangerous پر از زیبایی و حرارت ارائه دهد نه آلبومی چون HIStory پر از ناراحتی و درد . اما او به روشنی مجبور بود و در حالی که می توانست راه ساده تر را انتخاب کند و از راهی که رفته بازگردد تا دوباره جزء مقربین قرار بگیرد ، اما مایکل راه بسیار سخت تر را انتخاب کرد و به شدت پای ارزش های خود ایستادگی کرد ، تا آخر .
نگاهی نقادانه به نقدهای آلبوم HIStory
به محض انتشار آلبوم HIStory نقدهای بسیاری به سوی آن سرازیر شدند . بارزترین نکته ای که همه در نقدها و تحلیل های خود از آلبوم ارائه می دادند ، نه سبک نوی موسیقی آن ، نه صداهای جدید مایکل ، نه ویدئوهای انقلابی آن و نه حتی مضامین اجتماعی آن بود . بلکه جالب توجه ترین موضوع برای همه استفاده مایکل از کلمات رکیک برای نخستین بار در ترانه های این آلبوم بود.
آنها درباره ئ دلایل مایکل گمانه زنی می کردند و بر این توافق داشتند که مایکل عصبانی است ، جنجال رسانه ای درباره ئ این کلمات باعث پررنگ شدن آنها و در حاشیه ماندن این آلبوم شاهکار شد که آن هم مانند آلبوم های پیشین خود به آلبومی جریان ساز تبدیل شد .
این مضامین و کلمات باعث شدند که مایکل به چیزهای جدیدی متهم شود ، اما همین رسانه ها که تمام تلاش خود را برای زمین زدن آلبوم HIStory انجام دادند، چه موضعی در قبال انتقادهای مایکل -در این البوم- از رسانه ها اختیار کردند ؟! ... آنها به سادگی خود را به راه دیگری زدند و با تعجب از خود و دیگران پرسیدند چرا مایکل عصبانی است ؟ مگر اتفاقی افتاده ؟ ... به نظر می رسد همه ئ این مضامین از جمله آهنگ This Time Around , D.S , Scream , 2bad در بیان آنکه کسانی به دنبال "گرفتن" من هستند و "کنترل" بر من و آنکه هیچ کس نخواهد توانست به من دست یابد تنها از پارانویا و جنون خود بزرگ بینی مایکل ریشه می گیرد . خود بزرگ بینی مایکل زمانی به یک جنون هولناک تبدیل می شود که بدانیم از زمانی که مایکل یک اجراکننده "ساده" روی صحنه بود سال ها می گذرد .
منتقدان آلبوم را این گونه توصیف کردند : بدزبان ، نامفهوم و مبهم ، عصبانی ، پر از خشم و غضب ، بدبین ، پرخرج ، توجیه گر ، غیر قابل توجه و در نهایت از میان صفحه ها نقد درباره ئ کلمات رکیک و عصبانیت و مضامین آلبوم تنها یک کلمه برای توصیف موسیقی آن به کار رفت : موسیقی خلاقانه !!!
" او دیگر تظاهری به عادی بودن نمی کند . "
آنها همچنین مایکل را در این آلبوم این گونه دانستند : دچار پارانویا ، حیله گر ، مسیح وار ، ضعیف و احساسی و عصبانی عصبانی !
" مایکل در تمام طول این آلبوم در حال شلاق زدن به منتقدان خود است ."
همه قبول دارند که مایکل عصبانی بود ، اما سوال اینجاست که چه کسی مایکل را عصبانی کرد ؟
آیا مایکل خود به خود عصبانی شده بود تا مستحق نقدهای تند و بی انصافانه باشد ؟ و آیا خودش این را خواسته بود که حال بی رحمانه او را تمام شده بدانند ؟
آیا HIStory پایانی تراژیک برای سلطان پاپ بود ؟
نگاهی به پارانویا ، خود بزرگ بینی ، عصبانیت مایکل و کسانی که او را عصبانی کردند بیندازیم .
آیا واقعا پارانویا داشت ؟
به نظر می رسد که مایکل واقعا دچار پارانویا بود . وگرنه چه اتفاق ناخوشایندی برایش افتاده بود که بخواهد این گونه صحبت کند ؟ اگر چیزهایی را کنار بگذاریم مطمئنا پارانویا داشت .
اگر رسانه ها از ابتدای فعالیتش برای او داستان های هولناکی نساخته بودند ؛
اگر مایکل را به تغییر رنگ پوستش متهم نکرده بودند ؛
اگر هر جا که پا می گذاشت امنیت و حریم شخصی اش را تهدید نمی کردند ؛
اگر او را به "بیمار" بودن بخاطر بازی با کودکان متهم نمی کردند ؛
اگر زیبایی رقص او را با دیدی منحرف اغفال کننده نمی دانستند ؛
اگر او را به مظلوم نمایی متهم نمی کردند ؛
اگر از او هیولایی ترسناک نمی ساختند ؛
اگر به کودک آزاری متهمش نمی کردند ؛
اگر پلیس خانه اش را زیر و رو نمی کرد ؛
اگر کسانی که به آنها اعتماد کرده بود به او خیانت نمی کردند ؛
اگر حقوق انسانی او را زیر پا نمی گذاشتند و از بدنش عکس نمی گرفتند ؛
اگر مریضش نمی کردند ، اگر مجبورش به استفاده از مسکن نمی کردند ، اگر خواب و آرامشش را نمی گرفتند ...
در آن صورت می گفتیم مایکل دچار "پارانویا" است .
جنون خود بزرگ بینی ؟
آیا مایکل کسی نبود که از 5 سالگی در حال خواندن و اجرا بود ؟
آیا مایکل 9 ساله رهبر بهترین گروه موسقی در آن زمان نبود ؟
آیا در همان کودکی با رقص های خود همه را مبهوت نکرده بود ؟
آیا پیش از 20 سالگی بسیاری آهنگ موفق و آلبوم موفق را به تنهایی و با گروه تجربه نکرده بود ؟
آیا پیش از نخستین تور شخصی خود در تعداد زیادی تور و اجرا را از سر نگذرانده بود ؟
آیا او کسی نبود که در یک شب 8 گرمی را نصیب خود کرد ؟
آیا او پرفروش ترین آلبوم تاریخ را نساخته بود ؟
آیا او نبود که با Thriller خود به همه نشان داد باید چطور موزیک ویدئو ساخت ؟
و بسیار موراد دیگر تنها تا پس از آلبوم Thriller . زمانی که او سلطان مسلم پاپ لقب گرفت .
اگر مایکل در این آلبوم برای خود شمایلی مسیح وار ساخته بود ، باید دید انعکاسش در افکار عمومی چقدر بود ؟ چه تعدادی از هواداران او - به خصوص - این را پذیرفتند و چه تعدادی نه ! از این راه می توانیم متوجه شویم مایکل میتوانست مسیح هم باشد ، اگر می خواست .
نکته ئ دیگری که در نقدی به آن اشاره شده بود آنکه مایکل در این آلبوم خود را با جان.اف.کندی مقایسه می کند . در این مورد من شک دارم که مایکل این کار را کرده اما در هر صورت شاید کندی عزیز بیشتر مشتاق باشد تا با مایکل مقایسه شود ، یک اسطوره ملی در برابر یک اسطوره جهانی . از چه زمانی کندی به یک اسطوره ئ ملی تبدیل شد ؟ از همان روزی که گلوله ای میان پیشانی اش جای گرفت و دیگر نفس نکشید ؟ همان روزی که ریاست جمهوری را ناخواسته واگذار کرد ؟ او را بکشید سپس برایش دلسوزی کنید !!!
مایکل از چه چیزی عصبانی بود ؟
از نژادپرستی ، تعصب ، از شایعات بی اساس ، از تهمت های ناروا ، از داستان های دروغین ، از خیانت و سوءاستفاده ... از کج فهمی ، کج فهمی ، کج فهمی ...
و اما ، چه کسی مایکل را عصبانی کرد ؟
نژادپرستانی که در تمامی قسمت های سیستم نفوذ کرده اند و بر نژادپرستی جامعه دامن می زنند ؛
متعصبانی که با کج فهمی ذهن کوچک خود زیبایی ها را لگدمال و تکفیر می کنند و نفرت و زشتی و تعفن به جامعه عرضه می دارند ؛
رسانه هایی که با دست باز و بدون محدودیت از روی نژادپرستی ، کج فهمی ، تعصب و تغذیه کردن مخاطبان تشنه ئ شایعه ئ خود دست به ساختن داستان های دروغین می زنند ، آنها را پرورش می دهند و به جای حقیقت عرضه می کنند ، آن را رواج می دهند و به آن دامن می زنند ، بدون انصاف اتهامات ناروا می زنند و به چیزهایی سرک می کشند که نه به آنها و نه به مخاطبانشان ارتباطی ندارد . آنها خود مایکل را عصبانی کردند و سپس می پرسند چرا او عصبانی است ؟
" تا که رد سم اسبت گم کنند ... ترکمانا ، نعل را وارونه زن ..."
پلیسی که وظیفه اش برقراری امنیت است نه تهاجم به حریم شخصی افراد ؛
سیستم قضایی که وظیفه اش عدالت است نه تلاش برای یافتن جرمی ناکرده به هر قیمت ؛
خبرنگارانی که رسالت شان خبررسانی حقیقی و منصفانه است نه کنکاش در زندگی شخصی افراد ؛
سیستمی که پایه اش باید بر برائت افراد باشد، نه آزار کودکان برای اعتراف گیری ناراست ؛
داد-ستان متعصب نژادپرست کج فهم ...
همه ئ آنان که با زندگی ، شخصیت و حیثیت افراد بازی می کنند ؛
همان هایی که حرف های حق مایکل برایشان بسیار تلخ بود و گران تمام شد .
حال باز همان رسانه ها دلایل مایکل را به سخره می گیرند و او را به هر چیزی که بتوانند متهم می کنند و عجیب هم نیست اگر در مقابل انتقادات مایکل این موضع را اختیار کنند و " عصبانی " باشند . آنها از مایکل عصبانی تر بودند ، چرا که بزرگ ترین سرگرمی ساز دوران ، سلطان پاپ ، آلبوم جدیدش را تماما به آنها اختصاص داده بود . و حق داشتند که عصبانی باشند . این همان چیزی است که مایکل می خواست . و به خوبی از عهده ئ آن برآمد .
درست است که سلطان دستکش براق خود را از دست در آورد و شلاقی در دست گرفت ، او بسیار عصبانی بود از حقی که به ناروا از او پایمال گشته بود . عصبانیتی که هرگز فروکش نکرد . اما "تاریخ" خود قضاوت خواهد کرد .
نقدی که ازآهنگ Scream شده بود تلاش مایکل برای خطرناک نشان دادن فضا و موقعیت خود ،و همچنین لحن بی ادبانه بود .
هیچکس نگفت ترکیب موسیقی این آهنگ چقدر نوآورانه است و هیچکس نگفت مایکل خود بسیاری از سازها را نواخته و روی دیگری از استعداد خیره کننده خود در موسیقی را به نمایش گذاشته ، کسی از رقص زیبا و ویدئوی زیبای آن چیزی نگفت .
کسی نگفت این ویدئو انقلابی دوباره در موزیک ویدئوها برپا کردند بلکه تنها گفته شد این ویدئو به شکل غیرعاقلانه ای بسیار پرخرج و گران است . سوال اینجاست که اگر مایکل 6 میلیون برای این ویدئو خرج نمی کرد و آن را به مصرف خیریه می رساند او را به " تلاش برای ساختن یک چهره ئ نیکوکار و بشر دوست از خود " و یا " راهی برای برگرداندن آبروی از دست رفته " و یا " کشاندن کودکان به خانه ئ خود ... " متهم نمی کردند ؟!
« گاهی اوقات ، تنها کاری که می توانی انجام دهی " جیغ " کشیدن است . تو فقط می خوای اون رو از خودت بیرون بریزی . مردم باید بشنوند ، و برای خودشان تصمیم بگیرند . »(مایکل جکسون)
رسالت خبرنگاری در وهله ئ نخست به دنبال حقیقت بودن است ، بسیاری خبرنگار جان خود را برای به دست آوردن حقیقت گذاشته اند و همه چیز خود را از دست داده اند . اما چه نامی می شود روی کسانی گذاشت که روزی کارشان بزرگ کردن افراد است و فردای همان روز اگر دیگر آن فرد باب میلشان نباشد او را به زمین خواهند زد . از روزی که مایکل سلطان پاپ شد و به بالاترین جایگاه در موسیقی رسید ؛ تخریب او در جهت به زیر کشیدنش آغاز شد . آنها از راه رفتن او هم ایراد می گرفتند و مایکل با شکیبایی بسیار همه را تاب آورد تا جایی که دیگر نتوانست و مجبور به " جیغ " کشیدن شد . مطمئنا مایکل خود بیشتر علاقه داشت آلبومی چون Dangerous پر از زیبایی و حرارت ارائه دهد نه آلبومی چون HIStory پر از ناراحتی و درد . اما او به روشنی مجبور بود و در حالی که می توانست راه ساده تر را انتخاب کند و از راهی که رفته بازگردد تا دوباره جزء مقربین قرار بگیرد ، اما مایکل راه بسیار سخت تر را انتخاب کرد و به شدت پای ارزش های خود ایستادگی کرد ، تا آخر .
Last edit: 13 سال 2 ماه قبل by Nasim.
كاربر(ان) زير تشكر كردند: Hamid, مایکلا, ++ sama, farzam, e r o s, Mohsen.srn, kingmichael, mahan, شاپرک
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
کمتر
بیشتر
- ارسال ها: 684
- تشکرهای دریافت شده: 383
13 سال 2 ماه قبل #23468
توسط e r o s
پاسخ داده شده توسط e r o s در تاپیک پاسخ: The Song : Scream ( آهنگ : جیغ )
مرسی نسیم.
اما خرج ویدئو واقعا عجیب و غریبه. ظاهر سیاه و سفید و هایکنتراست ویدئو اجازه میداد تمام جلوهها تو یه محیط عادی فیلمبرداری بشه و بعد روی یک ماکت خیلی ساده سوار شه و بقیش رو هم با کارهای سه بعدی اضافه کرد. صد در صد انسانی به زیرکی مایکل جکسون از این حرکت اهداف زیادی داشته.
ولی خب، پشت صحنه ویدئو رو هم نادیده نگیریم که به گفته مایکل از اصل ویدئو جالبتره. موقع مخارج فکر این پشت صحنه هم بوده.
ویدئو فوقالعاده حرفهای هست. الآن که از دور نگاه میکنیم مخارج ویدئو و حتی سیاه و سفید بودنش با امتیازات زیادی همراه بوده.
اما خرج ویدئو واقعا عجیب و غریبه. ظاهر سیاه و سفید و هایکنتراست ویدئو اجازه میداد تمام جلوهها تو یه محیط عادی فیلمبرداری بشه و بعد روی یک ماکت خیلی ساده سوار شه و بقیش رو هم با کارهای سه بعدی اضافه کرد. صد در صد انسانی به زیرکی مایکل جکسون از این حرکت اهداف زیادی داشته.
ولی خب، پشت صحنه ویدئو رو هم نادیده نگیریم که به گفته مایکل از اصل ویدئو جالبتره. موقع مخارج فکر این پشت صحنه هم بوده.
ویدئو فوقالعاده حرفهای هست. الآن که از دور نگاه میکنیم مخارج ویدئو و حتی سیاه و سفید بودنش با امتیازات زیادی همراه بوده.
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
مدیران انجمن: Nasim
زمان ایجاد صفحه: 0.888 ثانیه