سؤال درد و دل

مرسی شاپرک جان از حرفات .همونطور که گفته بودم من از تنهایی واقعا لذت میبرم گفتم که سالهاست همین طوری دارم زندگی میکنم .تنهایی واقعا خوبه.عموما به من فرصت فکر کردن بیشتری میده و من از اینش بیشتر خوشم میاد .یه موقع هایی ادم مجبوره با یه افرادی سازش کنه در غیر این صورت خودش رو به عذاب میندازه .راستش من اصلا دیگه اون دوستم رو حتی امجی فن هم نمیدونم چون این قدر بهم درو غ گفته که احساس میکنم همینم دروغ بوده .امیدوارم که این طور نباشه .وقتی اون فردو تو یه محیطی مثل مدرسه هر روز میبینی مجبوری باهاش مدارا کنی چون ارمش خودتت بهم میریزه و از اونجایی که من دوست دارم رامش داشته باشم و حوصله ی دعوارو ندارم چیزی نمیگم .در واقع دوستی ما کاملا ظاهریه !!!!!!!!!هر چند که دیگه الان مطمئنم همین دوستی ظاهری هم بعد از این که تو این تاپیک اینارو گفتم دیگه وجو نداشته باشه شایدم این طوری بهتر شد و ظاهری دوست بودن با اون ادم منو خسته کرده بود .واقعا حرفاتون عالی بود وخیلی بهم انرژی داد ممنونم دوستای خوبم .خیلی دوستتون دارم

واقعا درکت میکنم عاطفه جان.
متاسفانه آدم بعضی وقتا تو زندگی به آدمایی برخورد میکنه که واقعا نا امید میشه.بعضی وقتا همون آدمایی که همیشه روشون حساب میکردی طوری رفتار میکنن که اصلا واست قابل باور نیست.
اما میخوام اینو بهت بگم که من خودم از وقتی عضو خانواده ی eMJey شدم،دیگه احساس تنهایی نمیکنم،و یا خیلی کمتر احساس تنهایی میکنم.نمیدونم دلیلیش دقیقا چیه،ولی فکر کنم به خاطر اینه که بچه هایی که تو این مجموعه کنار هم جمع شدن تقریبا همدیگر رو درک میکنن.وقتی برات مشکلی پیش بیاد همه سعی میکنن یه جورایی کمکت کنن،بقیه برای تو و نظراتو احساساتت ارزش قائل میشن و بهش احترام میذارن.اینجا با دوستای فوق العاده ای آشنا میشی که شاید نظیرشونو نشه تو دنیای واقعی پیدا کرد.
خلاصه بهت بگم عزیزم:
[/b]

من که اونقدر به جامعه مجازی وابسته شدم که تقریبا از جامعه واقعی دارم فرار میکنم !

راستش منم طی این سال ها هیچ دوست خیلی صمیمی نداشتم! شاید 2 تا بودن که یکیشون نمیشه اسمشو گذاشت صمیمی و یکی دیگه هم نبودنش از بودنش برام بهتر بود! فکر میکنم زیاد نمیتونم یه دوست خیلی صمیمی که باهاش دردودل کنم و... رو داشته باشم... خیلی ها میگن که توی دبیرستان حتما یکی پیدا میشه اما راستش اصلا برام مهم نیست.. کلا عادت کردم به این وضع و همه چیز رو تو خودم میریزم... فعلا صمیمی ترین کسی که دارم کامپیوترمه که عزیزترینمه!!! در همه حال با من شریک بوده و در بهترین و بدترین لحظات زندگیم با من بوده... تمام داروندارم توشه...

سلام دوستای عزیزم . یادتون تو این تاپیک چند ماه پیش باهاتون یه دردو دل کردم.حرفاتون خیلی خوب بود و خیلی ارومم کرد .میخواستم بگم بالاخره از دست اون مشکل (یعنی همون دوستم )برای همیشه راحت شدم وحتی همون موقع هم نمیشناختمش .الان یه چندروزی هست که شخصیت واقعیشو شناختم و فهمیدم این نه تنها دوست من نبوده بلکه کلا مشکل داشته و تا حالا خیلی از مایکلی ها و همین طور ادمای دیگرو بازی داده .و جالب اینه که چندروز پیش تو وبلاگش همه چیز رو با زبون خودش اعتراف کرد نمیدونم شاید اون همه کار بد برای یه لحظه ناراحتش کرده بود .خداروشکر الان دیگه خیلیا میشناسنش و دیگه نمیتونه کسی رو اذیت کنه ...... ......من اسمشو میذارم سرانجام یکی از طرفدارهای متظاهر مایکل اینم ...وبلاگش... خودتون ببینید ولی واقعا خیلی برام سخت بود که بفهمم اون دیگه همچین ادمی بوده ولی الان دیگه راحت شدم . یعنی واقعا چند تا از این طرفدارها وجود دارن ؟؟یا طرفدارنما

من در جریان مشکلی که داشتی نبودم جزئیاتش رو نمیدونم ولی در جوابت باید بگم که تعداد این افراد اونقد زیاده که اصن فکرش رو هم نمیتونی بکنی تا جایی که فعالیت های واقعی و خوب رو هم مختل میکنن با این کاراشون و برای یه سری آدم بی سر و صدا دردسر درست میکنن و همه چیزو بهم میریزن مختص به وب سایت یا بلاگ خاصی هم نیستن تو همه جا و در هر فعالیتی میتونن دیده شن و دیگران به راحتی بهشون اعتماد میکنن و گولشون رو میخورن: EGO

atefe نوشته: سلام دوستای عزیزم . یادتون تو این تاپیک چند ماه پیش باهاتون یه دردو دل کردم.حرفاتون خیلی خوب بود و خیلی ارومم کرد .میخواستم بگم بالاخره از دست اون مشکل (یعنی همون دوستم )برای همیشه راحت شدم وحتی همون موقع هم نمیشناختمش .الان یه چندروزی هست که شخصیت واقعیشو شناختم و فهمیدم این نه تنها دوست من نبوده بلکه کلا مشکل داشته و تا حالا خیلی از مایکلی ها و همین طور ادمای دیگرو بازی داده .و جالب اینه که چندروز پیش تو وبلاگش همه چیز رو با زبون خودش اعتراف کرد نمیدونم شاید اون همه کار بد برای یه لحظه ناراحتش کرده بود .خداروشکر الان دیگه خیلیا میشناسنش و دیگه نمیتونه کسی رو اذیت کنه ...... ......من اسمشو میذارم سرانجام یکی از طرفدارهای متظاهر مایکل اینم ...وبلاگش... خودتون ببینید ولی واقعا خیلی برام سخت بود که بفهمم اون دیگه همچین ادمی بوده ولی الان دیگه راحت شدم . یعنی واقعا چند تا از این طرفدارها وجود دارن ؟؟یا طرفدارنما

من آخرین پست این وبلاگ رو خوندم (همون اعترافات) اولین چیزی که به ذهنم رسید اینه که این وبلاگ هک شده . کمتر کسی میاد خودشو اینطوری له کنه !! اصلآ معلومه یکی دیگه این متنو نوشته ! آخه کیو دیدی بیاد توی جمع اونم با این لحن بگه من خیلی کثافتم ! به نظر من هک شده وبلاگ . بیشتر تحقیق کنید

این طور که شما فکر میکنید نیست .تا جایی که من این ادم رو شناختم هر کاری ازش برمیاد حتی همین اعترافات در وبلاگش .من دو سال باهاش دوست بودم نه تو اینترنت .تو دنیای واقعی ...تو این دوسال هر عذابی فکرشو بکنید من از دستش کشیدم .هر روز یه دروغ ...یه نقشه برای سرکار گذاشتن من که بعدشم لو میرفت .همون طور که تو این تاپیک گفته بودم من حتی باهاش حرف میزدم چون در غیر این صورت اون میتونست هر کاری بکنه و ارامش منو تو مدرسه به هم بزنه ...این بود که من تحمل میکردم .تا بالاخره تو همین تابستون حدودا یه ماه پیش همه چیزو فهمیدم که چه کارایی کرده و به غیر از من چه کسای دیگه رو هم اذیت میکرده و این که کلا این ادم حالت عادی نداره و اصلا کارش همینه و اینارو هم فهمیدم چون مثلا دوستش بودم و اون اشخاصی که این خانوم اذیتشون کرده بود خبرشو از من میگرفتن چون یه مدت بود که از اینترنت رفته بود .خلاصه این طوری هم من فهمیدم این واقعا کیه هم بقیه ی اون اشخاص و خلاصه فهمیدیم که اون مخصوصا این کار ها رو میکرده و بعدشم میرفته تا همه خبرشو بگیرن همون طور که خودش تو وبلاگش گفت مثل این که از این کار لذت میبرده .روز اول مدرسه هم منو دید ومن توجه شدم که از کلاس من رفته و بهم گفت که تو زیادی فهمیدی نباید اینارو میفهمیدی بعدشم که همه ی کاراشو براش رو کردم جوابی نداشت که بده و من برای همیشه از دستش راحت شدم .البته فکر نکنید اینا رو گفتم که ازش انتقام بگیرم من واقعا اون ادم رو مثل خواهرم دوست داشتم و اصلا به کمک همون مایکل رو شناختم .ولی بالاخره فهمیدم اون فقط یه دوست خیالی بود نه واقعی و منم سرکار بودم الانم گفتم که ببنید و دیگه کسی گولشو نخوره چون خیلیا تا الان بخاطر کاراش اذیت شدن .تا الان هم چیزی نگفتم چون درست نبود فکر میکردم دوستشم و میخواستم بهش کمک کنم ولی اون همون کارهارو بامنم کرد ولی حالا که خودش تو وبلاگش اعتراف کرد که اگه دقت کنید پشیمون هم نبود و اگه بازم هم بیاد حتما با نام کاربری جدید عضو میشه .این ادم همون پریا تو این سایت و مهشید تو فول امجی و وبلاگش و همین طور تو اینترنت با اسم شهاب با خیلیا دوست بوده...البته شخصیت های دیگه ای هم داشته که من به تازگی به گوشم میخوره . هنوزم باورم نمیشه که من باهاش دوست بودم و تمام این مدت داشته منم بازی میداده .

جالبه واقعا !!|
امروز داشتم همینجوری گشتی میزدم به یه وبلاگ ترجمه برخوردم
داشتم ترجمه ها رو میخوندم به نظرم خیلی آشنا اومدن
بعد یکم دقت کردم دیدم علنا ترجمه های خودمه !
تازه طرف زیرش با افتخار هم اسم خودشو نوشته !
www.babakjackson.blogfa.com/
emjey.com/persian/forum/%D8%AA%D8%B1%D8%...%87-%D8%A8%D9%86-ben

من موندم یعنی نوشتن منبع اینقدر سخته
چطوری اینا به خودشوون میگن امجی فن

تنها چیزی که همیشه میخواستم یک زندگی آروم بودش... حداقل شب سرمو بذارم، بخوابم... میشه؟ خدا؟