سؤال ترانه : قلب شکن (heartbreaker)

18 مارس 2012 14:29 #22591 توسط kingmichael
بروزترین ترجمه تاکنون :

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

18 مارس 2012 14:32 - 18 مارس 2012 14:33 #22592 توسط kingmichael
Deceitful eyes , she's got those come get me thighs
چشم های پر حیله ، انها را آماده کرد تا بیاید و دارایی مرا بگیرد

she only knows how low that she can go
او فقط میداند که چگونه زبان بریزد که بتواند برود

She speaks the lines that can control my mind
او خط ها را می خواند که بتواند ذهنم را کنترل کند

Wherever she goes I know my eyes follow
هرجایی که میرود ، میدانم که چشم هایم دنبالش میکنند

She blew a kiss, I swear that it was meant
او بوسه ای فرستاد ، من ناسزا گفتم در حالی که او منتظرش بود

only for me, then spoke with her body
فقط برای من ، بعد او با بدنش صحبت کرد

her only goal is just to take control
تنها هدفش بدست گرفتن کنترل بود

And I can't believe that I can´t tell her no
و من باورم نمیشد که نمیتونم بهش بگم نه (جواب منفی بدم)

[CHORUS]
That girl I can't take her
نمیتوانم آن دختر را بگیرم (داشته باشم)

should have known she was a heartbreaker
باید میدونستم که او قلبم را میشکند

that girl I can't take her
نمیتوانم آن دختر را بگیرم (داشته باشم)


should have seen right through
باید تا آخر درست بنظر میرسید

her she's a heartbreaker
او قلب ها را میشکند

That girl I can't take her
نمیتوانم آن دختر را بگیرم (داشته باشم)

should have seen it coming heartbreaker
باید به فکرم میرسید که او قلبم را میشکند

that girl I can't take her
نمیتوانم آن دختر را بگیرم (داشته باشم)

should have seen right thriough her
باید تا آخر درست بنظر میرسید

she's a heartbreaker
او قلب ها را میشکند

She plays a game with such an innocent face
او با چهره های معصوم مانند من بازی میکند

I didn't know heartbreaking was her case
من نمیدونستم شکستن قلبا سرگذشتش بود (در وجودش هست)

Her actions confess and put me through the test
به کارهاش اعتراف میکنه و منو امتحان میکنه

I was surprised that I was caught inside
من شگفت زده شده بودم که از درون گرفتار شدم

Now she's thinking that I will never know
حالا اون فکر میکنه که هرگز متوجه نمیشم

she'll keep playing until I let her go
او به بازیش ادامه میداد تا وقتی که من اونو ترک کنم

But I hope in time that she will finally realize
اما من امیدوار بودم او در پایان درک کنه

I'm onto her game and she'll get played the same
من قسمتی از بازیش بودم

[CHORUS]
That girl I can't take her
نمیتوانم آن دختر را بگیرم (داشته باشم)

should have known she was a heartbreaker
باید میدونستم که او قلبم را میشکند

that girl I can't take her
نمیتوانم آن دختر را بگیرم (داشته باشم)


should have seen right through
باید تا آخر درست بنظر میرسید

her she's a heartbreaker
او قلب ها را میشکند

That girl I can't take her
نمیتوانم آن دختر را بگیرم (داشته باشم)

should have seen it coming heartbreaker
باید به فکرم میرسید که او قلبم را میشکند

that girl I can't take her
نمیتوانم آن دختر را بگیرم (داشته باشم)

I never thought that I would stop dreaming' about you
هرگز به فکرم نرسید که میتونم از خواب دیدم درباره ی تو دست بردارم

Stop being without you
زندگی بدون تو را متوقف کنم

But everyone told me so, to stop caring about you
اما همه به من میگن که علاقه ام به تو را متوفق کنم

and start being without you
و زندگی بدون تو را آغاز کنم

but I'll find a way to go and
اما من راهي را پیدا میکنم تا بروم و

start doin' without you
زندگی بدون تو را اغاز کنم

and stop talkin' aboout you
و دیگه در مورد تو صحبت نکنم

and what will she say?
و اون چی میتونه بگه؟

She will say I was the man that got away
او خواهد گفت من مردی بودم که ترکش کردم
ترجمه خودم

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: Nasim

Please publish modules in offcanvas position.