سؤال ترانه : سوزی کوچولو (Little Susie)

02 مارس 2012 16:09 - 06 مارس 2012 08:58 #21855 توسط kingmichael
آخرین بروزرسانی ترجمه ئ آهنگ Little Susie :




Somebody killed little Susie
كسي سوزي كوچولو را كشت
The girl with the tune
ان دختر نغمه خوان را
Who sings in the daytime at noon
كسي كه روز هنگام در ظهر اواز ميخواند
She was there screaming
او جيغ ميكشيد
Beating her voice in her doom
زمان اتفاق صداي تغمه اش ميلرزيد
But nobody came to her soon…
ولي هيچكس زود به داد او نرسيد


A fall down the stairs
از پلكان پرتاب ميشود
Her dress torn
لباسش پاره ميشود
Oh the blood in her hair…
اه . خون در موهاش
A mystery so sullen in air
يك راز بسيار عبوسانه در هوا پخش ميشود
She lie there so tenderly
او بسيار لطيف انجا دراز ميكشد
Fashioned so slenderly
بسيار ارام ميگيرد
Lift her with care,
با احتیاط بلندش كنيد
Oh the blood in her hair...
اه . خون در موهایش


Everyone came to see
هر كسي امد تا ببیند
The girl that now is dead
دختري كه اكنون مرده است
So blind stare the eyes in her head…
چشمانش همانطور باز مانده اند.
And suddenly a voice from the crowd said
ناگهان صدايي از بين جمعيت گفت :
This girl lived in vain
اين دختر پوچ و بيهوده زندگي كرد
Her face bear such agony, such strain…
چهره اش چنين درد و رنج هايي را تحمل كرد . چنين فشار هايي را


But only the man from next door
ولي . فقط ان مرد از راهروي بعدي
Knew Little Susie and how he cried
سوزي كوچولو و گريه اش را مي شناخت
As he reached down
زماني كه ان مرد رسيد
To close Susie’s eyes…
براي بستن چشمان سوزي
She lie there so tenderly
او (سوزي ) بسيار لطيف انجا دراز كشيده بود
Fashioned so slenderly
بسيار ارام گرفته بود
Lift her with care
او را با احتیاط بلند كنيد
Oh the blood in her hair…
اه . خون در موهایش


It was all for God’s sake
تمام اين ها به خاطر خداوند بود
For her singing the tune
براي نغمه سرايي او
For someone to feel her despair
براي كسي كه ياس را احساس ميكند
To be damned to know hoping is dead and you’re doomed
تا ملعون باشيد و بداند ارزو و اميد مرده است . و تو نابود شده اي
Then to scream out
سپس جيغ بكش
And nobody’s there…
و هيچكس انجا نيست...


She knew no one cared…
مي دانست كه هيچكس به او توجهي نمي كند...


Father left home, poor mother died
پدر خانه را ترك كرد . مادر فقير مرد.
Leaving Susie alone
سوزي تنها زندگي كرد
Grandfather’s soul too had flown…
روح و جان پدر بزرگ هم تا اوج پرواز كرده بود .
No one to care
كسي توجهي نكرد
Just to love her
حتي دوستش هم نداشتند
How much can one bear
يك انسان چقدر ميتواند تاب بياورد
Neglecting the needs in her prayers…
نياز هايش در مناجات هايش رد شد


Neglection can kill
غفلت ميتواند قاتل باشد .
Like a knife in your soul
مانند يك خنجر در روح و جانت
Oh it will
اه . ان خواهد مرد
Little Susie fought so hard to live…
سوزي كوچولو بسيار با زندگي جنگيد
She lie there so tenderly
او بسيار لطيف دراز كشيده است .
Fashioned so slenderly
ارام گرفته است
Lift her with care
با احتیاط بلندش كنید
So young and so fair
بسيار جوان و بسيار زيبا و لطيف...




1-ترجمه ها استفاده شده از ترجمه هایی است که خود شما در اینجا قرار داده اید و تغییری در آنها ایجاد نشده است .
2-برای قسمت های قرمز ترجمه ای گذاشته نشده بود.
3-در اینجا متن کامل آهنگ گذاشته می شود .
4-قسمت های آبی رنگ ، دارای اشکالاتی هستند یا کاملا اشتباه می باشند .


لینک متن ترانه برای ترجمه:https://www.emjey.org/persian/mjjlife/lyrics/24-1995-history-past-present-and-future-book-i/149-little-susie

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

02 مارس 2012 16:11 - 05 سپتامبر 2012 20:39 #21856 توسط kingmichael
Somebody killed little Susie
كسي سوزي كوچولو را كشت
The girl with the tune
ان دختر نغمه خوان را
Who sings in the daytime at noon
كسي كه روز هنگام در ظهر اواز ميخواند
She was there screaming
او جيغ ميكشيد
Beating her voice in her doom
زمان اتفاق صداي تغمه اش ميلرزيد
But nobody came to her soon…
ولي هيچكس زود به داد او نرسيد


A fall down the stairs
از پلكان پرتاب ميشود
Her dress torn
لباسش پاره ميشود
Oh the blood in her hair…
اه . خون در موهاش
A mystery so sullen in air
يك راز بسيار عبوسانه در هوا پخش ميشود
She lie there so tenderly
او بسيار لطيف انجا دراز ميكشد
Fashioned so slenderly
بسيار ارام ميگيرد
Lift her with care,
با احتیاط بلندش كنيد
Oh the blood in her hair...
اه . خون در موهایش


Everyone came to see
هر كسي امد تا ببیند
The girl that now is dead
دختري كه اكنون مرده است
So blind stare the eyes in her head…
چشمانش همانطور باز مانده اند.
And suddenly a voice from the crowd said
ناگهان صدايي از بين جمعيت گفت :
This girl lived in vain
اين دختر پوچ و بيهوده زندگي كرد
Her face bear such agony, such strain…
چهره اش چنين درد و رنج هايي را تحمل كرد . چنين فشار هايي را


But only the man from next door
ولي . فقط ان مرد از راهروي بعدي
Knew Little Susie and how he cried
سوزي كوچولو و گريه اش را مي شناخت
As he reached down
زماني كه ان مرد رسيد
To close Susie’s eyes…
براي بستن چشمان سوزي
She lie there so tenderly
او (سوزي ) بسيار لطيف انجا دراز كشيده بود
Fashioned so slenderly
بسيار ارام گرفته بود
Lift her with care
او را با احتیاط بلند كنيد
Oh the blood in her hair…
اه . خون در موهایش


It was all for God’s sake
تمام اين ها به خاطر خداوند بود
For her singing the tune
براي نغمه سرايي او
For someone to feel her despair
براي كسي كه ياس را احساس ميكند
To be damned to know hoping is dead and you’re doomed
تا ملعون باشيد و بداند ارزو و اميد مرده است . و تو نابود شده اي
Then to scream out
سپس جيغ بكش
And nobody’s there…
و هيچكس انجا نيست...


She knew no one cared…
مي دانست كه هيچكس به او توجهي نمي كند...


Father left home, poor mother died
پدر خانه را ترك كرد . مادر فقير مرد.
Leaving Susie alone
سوزي تنها زندگي كرد
Grandfather’s soul too had flown…
روح و جان پدر بزرگ هم تا اوج پرواز كرده بود .
No one to care
كسي توجهي نكرد
Just to love her
حتي دوستش هم نداشتند
How much can one bear
يك انسان چقدر ميتواند تاب بياورد
Neglecting the needs in her prayers…
نياز هايش در مناجات هايش رد شد


Neglection can kill
غفلت ميتواند قاتل باشد .
Like a knife in your soul
مانند يك خنجر در روح و جانت
Oh it will
اه . ان خواهد مرد
Little Susie fought so hard to live…
سوزي كوچولو بسيار با زندگي جنگيد
She lie there so tenderly
او بسيار لطيف دراز كشيده است .
Fashioned so slenderly
ارام گرفته است
Lift her with care
با احتیاط بلندش كنید
So young and so fair
بسيار جوان و بسيار زيبا و لطيف...
كاربر(ان) زير تشكر كردند: شايان, Jasmine Jackson-mjforever, NicoleL2, Michaellover

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

05 سپتامبر 2012 20:38 - 19 سپتامبر 2012 10:20 #28803 توسط kingmichael
بروز شد.


Somebody killed little Susie
كسي سوزي كوچولو را كشت


The girl with the tune
ان دختر نغمه خوان را


Who sings in the daytime at noon
كسي كه روز هنگام در ظهر اواز ميخواند


She was there screaming
او جيغ ميكشيد


Beating her voice in her doom
از سرنوشتت میترسید


But nobody came to her soon…
ولي هيچكس زود به داد او نرسيد


A fall down the stairs
از پلكان پرتاب ميشود


Her dress torn
لباسش پاره ميشود


Oh the blood in her hair…
اه . خون در موهاش


A mystery so sullen in air
يك راز بسيار عبوسانه در هوا پخش ميشود


She lie there so tenderly
او بسيار لطيف انجا دراز ميكشد

Fashioned so slenderly
بسیار ضعیف شده


Lift her with care,
با احتیاط بلندش كنيد


Oh the blood in her hair...
اه . خون در موهایش


Everyone came to see
هر كسي امد تا ببیند


The girl that now is dead
دختري كه اكنون مرده است


So blind stare the eyes in her head…
چشمانش همانطور از ترس کور شده !


And suddenly a voice from the crowd said
ناگهان صدايي از بين جمعيت گفت :


This girl lived in vain
اين دختر پوچ و بيهوده زندگي كرد


Her face bear such agony, such strain…
چهره اش چنين درد و رنج هايي را تحمل كرد . چنين فشار هايي را


But only the man from next door
ولي فقط مرد همسایه


Knew Little Susie and how he cried
سوزي كوچولو و چگونه گريه کردن هایش را میشناخت



As he reached down
وآن مرد به پایین پله ها رسید

To close Susie’s eyes…
براي بستن چشمان سوزي


She lie there so tenderly
او (سوزي ) بسيار لطيف انجا دراز كشيده بود


Fashioned so slenderly
بسيار ارام گرفته بود


Lift her with care
او را با احتیاط بلند كنيد


Oh the blood in her hair…
اه . خون در موهایش


It was all for God’s sake
تمام اين ها سرنوشت بود


For her singing the tune
برای لحن ترانه خوندنش


For someone to feel her despair
براي كسي كه درماندگی او را احساس میکردند


To be damned to know hoping is dead and you’re doomed
باید پست باشی تا بفهمی ارزو و اميد مرده است . و تو محکوم به مرگی


Then to scream out
تا بتوانی جیغ بکشی


And nobody’s there…
و هيچكس انجا نيست...


She knew no one cared…
مي دانست كه هيچكس به او توجهي نمي كند...


Father left home, poor mother died
پدر خانه را ترك كرد . مادر فقيرش از دنیا رفت


Leaving Susie alone
سوزي رو تنها گذاشتن


Grandfather’s soul too had flown…
روح و جان پدر بزرگ هم تا اوج پرواز كرده بود .

No one to care

كسي نبود تا مراقبش باشه


Just to love her
فقط برای محبت کردن


How much can one bear
يك انسان چقدر ميتواند تاب بياورد


Neglecting the needs in her prayers…
نیاز هایش را در دعا هایش بیان نمیکرد


Neglection can kill
غفلت ميتواند اورا بکشد


Like a knife in your soul
مانند يك خنجر در روح و جانت


Oh it will
اه . ان خواهد مرد

Little Susie fought so hard to live…
سوزي كوچولو بسيار برای زندگي جنگيد


She lie there so tenderly
او بسيار لطيف دراز كشيده است .


Fashioned so slenderly
ارام گرفته است


Lift her with care
با احتیاط بلندش كنید


So young and so fair
بسيار جوان و بسيار زيبا و لطيف...

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: Nasim

Please publish modules in offcanvas position.