- ارسال ها: 662
- تشکرهای دریافت شده: 715
بحث و بررسی اخبار مایکلی
ادامه نیم نگاهی به 10 آهنگ این آلبوم انداخته.
www.billboard.com/articles/review/album-...assic-track-by-track
without hope we are lost.....i love you Michael
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
without hope we are lost.....i love you Michael
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
- kingmichael
-
- آفلاین
- Dangerous
-
- Legends live forever
نمیدونم نظر بقیه چیه ، ولی به نظر من اصلا مایکلی نبود ! یه جوری بود !
در هر حال زیاد به دل من ننشست !
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
واقعا دیگه حالم از این بهم میخوره که هر روز باید نا امیدتر از دیروز بشم.
اخبار جدیدم که دیگه واقعا حالمو بهم میزنه از امریکا(جمله قشنگی بود:ملت انقد بیمارن که از پایین کشیده شدن دیگران "اسطوره خودشون" خوشحال میشن!!!!!!!).بخاطر چند هزار دلار ببینین چجوری وجدان فروشی میکنن.تروریست القاعده شرف داره به اینا.امریکا لیاقت مایکلو نداش.کاش بعد دادگاه 2005 جای دیگه ای رو برای زندگی انتخاب میکرد.شاید الان زنده بود...
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
mike نوشته: مهسا چشم امیدتو ببند از این بنیاد.بنیاد ذلیل تر از اونیه که بتونه عظمت مایکلو حفظ کنه.اینا فردا پس فردا میجک/ای تی وی و هرچیز ریز و درشتی که اسمشون با اسم مایکل جکسون پیوند داره رو دو دستی تقدیم سیستم میکنن.یا از ترس یا به خاطر پول.
واقعا دیگه حالم از این بهم میخوره که هر روز باید نا امیدتر از دیروز بشم.
اخبار جدیدم که دیگه واقعا حالمو بهم میزنه از امریکا(جمله قشنگی بود:ملت انقد بیمارن که از پایین کشیده شدن دیگران "اسطوره خودشون" خوشحال میشن!!!!!!!).بخاطر چند هزار دلار ببینین چجوری وجدان فروشی میکنن.تروریست القاعده شرف داره به اینا.امریکا لیاقت مایکلو نداش.کاش بعد دادگاه 2005 جای دیگه ای رو برای زندگی انتخاب میکرد.شاید الان زنده بود...
دوست عزیز من هم نظر شما رو تا حدودی قبول دارم ولی انقدر هم بدبین نیستم. کار بنیاد باید نقد بشه و ما طرفدارها باید از اونها جواب بخواییم اگه همه ما بگیم که دیگه امیدمونو بریدیم و اینها برن به جهنم اونها هم خیلی کارهای اشتباه دیگه انجام می دن.
در این مدت بنیاد یک سری کار خوب و کار بد داشته که از کارهای خوب شون باید قدردانی کرد و از کارهای بدشون انتقاد. چون اگر اینها فکر کنند دوستداران مایکل از اینها توقعی ندارن پس یک سره به همه چی چوب حراج می زنند.
اما من فکر می کنم که اینها هم به مایکل احترام می گذارند و دوستش دارند. حتی برای بقای وجود خودشونم که شده مجبورند تا میراث مایکل رو زنده نگهدارن.
مایکل بعد از دادگاه 2005 آمریکا رو به مقصد بحرین ترک کرد. در این مدت هم غیر از آمریکا جاهای مختلفی زندگی کرد. اما وقتی دوباره به آمریکا برگشت متأسفانه زندگی شو از دست داد.
without hope we are lost.....i love you Michael
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.
اما تعجب من بیشتر زمانی بود که دیدم در میان اخبار این سایت خبر مقایسه مرگ او و مرگ مایکل جکسون آمده است. مثل اینکه با مرگ هر هنرمندی پرونده مرگ مایکل هم باید ورق بخورد. کسانی که حتی یک دهم موقعیت مایکل جکسون را نداشتند باید با او مقایسه بشوند.
پیشتر زمانی که شنیدم آقای ویلیامز چه مزخرفاتی در مورد مایکل گفته بدتر و بیشتر از او ناراحت و ناامید شدم و اگر هنری داشت مقابل چشم من از بین رفت. چون نه تنها حرفهایش خنده دار نبود( حتی اگر هم فرض کنیم بنا به معذوریت شغلیش می خواست با متوصل شدن به این حرفها مردم را بخنداند) بلکه توهین آمیز و نشان دهنده یک بیماری روانی بود.
چون یک کمدین واقعی هیچ گاه به بهای توهین به کسی درصدد خنداندن مردم بر نمی آید. نمونه یک کمدین واقعی کم نیست اما یکی از بهترین ها چارلی چاپلین، لورل و هاردی، نورمن ویزدم، جری لوئیس و روآن اتکینسون یا همان مستربین هستند که به بهای توهین به کسی هنر خود را نفروختند.
ویلیامز جایی به تمسخر گفته بود "مایکل برای خوابیدن از ماده پروپوفل استفاده می کرد مثل این است که برای راحت شدن از زدن موها شیمی درمانی کرد!"
حالا که به این حرف فکر می کنم باید به خود ویلیامز گفت که شما چه کار کردید؟ آیا از ترس مرگ خودکشی نکردی؟!
آیا باید فرد بیماری را به واسطه داشتن بیماری ناشناخته یا کمتر شناخته شده مضحکه کرد؟ همان کاری که این هنرمند در ارتباط با بیماری ویتیلیگو که از آن به تغییر نژاد مایکل یاد کرده بود انجام داد!
من اینجا نمی خواهم به این فرد توهین کنم زیرا مشکل روانی - افسردگی بزرگترین و سیاه ترین مشکلی هست که بشر با آن دست به گریبان است و راه دشواری برای بهبود دارد. اما بهتر است اول هرکس به خودش نگاه کند و بعد از دیگری ایراد بگیرد.
این فرد که یک دهم مایکل جکسون شناخته شده نبود و با مشکلات عدیده جسمی- روحی و حرفه ای مایکل جکسون(پادشاه پاپ) آشنا نبود چطور به خودش اجازه چنین اظهار نظری می داد؟ او که بدون داشتن یک دهم مشکلات مایکل خود دچار اعتیاد به الکل بود؟!
یکی دیگر از شیرین زبانی های او این بود که مایکل خودش را دایانا راس کرده ؟! این مزخرفات تنها نشان دهنده وخامت حال رابین ویلیامز بوده و شاید برخی از این حرفها از سر حسادت زده شده است.
مایکل در تمام طول زندگی زجرآور و شکنجه های روحی هیچ گاه به فکر خودکشی نیافتاد گرچه خیلی ها دوست داشتند این خبر داغ را تیتر اول روزنامه های زردشان کنند. او همیشه به خدا و قضاوت الهی اعتقاد داشت بنابراین هیچ گاه کسی را نه تمسخر کرد و نه قضاوت کرد اما دشمنانش چنین کردند و روی خود را از این قضاوت های بیجا و نادرست سیاه کردند.
جالب اینجاست که متهم کنندگان مایکل خود به بدترین وضع دچار شدند. این از سرنوشت رابین ویلیامز که با گرفتار شدن به افسردگی و ترس از پارکینسون دست به خودکشی زد و آن هم از چندلر (پدر) که پس از مرگ مایکل دست به خودکشی زد.
حال باید دید چه کسی بیشتر در یادها خواهد ماند.
امروز و فردا رابین ویلیامز با دیده شدن در یک فیلم چند ساعته و در شخصیتی ساختگی به یاد آورده خواهد شد. اما مایکل امروز و فردا به عنوان یک اسطوره و با شخصیت خودش در یادها خواهد ماند. کسی که صدای آزادی و اتحاد را سر داده بود و به هر فردی احترام می گذاشت و دوست و دشمن خود را دوست داشت. این خود مایکل بود نقشی که خدا برای او تعیین کرده بود نه کارگردانی دیگر.
امروز نسل جدید، کسانی که حتی روزهای با مایکل بودن را تجربه نکردند به آهنگ های مایکل گوش می دهند، میراثش را زنده نگه می دارند و موونواک می رقصند. نام او بر ماه ثبت شده است.
بزرگداشت پرشکوهی که برای او برگزار شد با میلیاردها بیننده خود گواه این است که چه کسی برای مردم از اهمیت بیشتری برخوردار بوده. بزرگداشتی که برای کمتر هنرمندی تا کنون برگزار شده است. امروز نیز هرچه که نامی از او دارد پرفروش تر از هر زمانی است.
مقاله زیبایی به نام "بیلی جین در بغداد" به قلم "کاترین شولز" در این سایت (emjey.com) منتشر شده بود که نشان می دهد او اسطوره دیروز و امروز است. نسل امروز کودکان عراقی 30 اکتبر 2009 در سوریه دور از باران بمب ها در دمشق (آنروز) به رقص بیلی جین او در this is it می رقصیدند.
مایکل نه تنها در آنسوی کره خاکی که در اینسوی آن زیر آوار و خرابی ها و ترس نیز نام آشناست. او نماد آمریکاست اما نه آمریکای جنگ طلب بلکه نماد رویای آمریکایی که چشم هزاران و میلیونها نفر را به سوی این کشور خیره کرده است. تصویر او بر روی پیراهن ها حک می شود و بالاتر از آن بر قلبها.
این یک شانس برای آمریکائیها و سیاست مدارانش بود که قدر آن را کمتر دانستند و تنها خواستند از او به عنوان یک عنصر تبلیغی برای حزب متبوع خود استفاده کنند. ( گرچه معتقدم آمریکا و سیستم دموکراتیک آن پله های ترقی را برای او فراهم کرد اما بعد از به ثمر نشستن نتیجه ها، خواهان سهم خواهی از او شدند.)
هنگامی که محمدرضا لطفی عزیز نوشت" زمانی که از بی عدالتی خسته شد" به راستی از بی عدالتی ها خسته شده بود. چه از بی عدالتی که در مورد خودش روا داشتند و چه از بی عدالتی که در جهان می دید.
حال سیاست مدارانی که تا دیروز در پی یک توجه او بودند تا فرش قرمزها زیر پای او پهن کنند(مخصوصا حزب جمهوری خواه) نمی خواستند از این فرصت برای تکریم او استفاده کنند؟ البته باید گفت او نیازی به تکریم شدن از سوی سیاست مداران ندارد چه اوباما پیام تسلیت رسمی منتشر می کرد و چه نمی کرد چیزی از ارزشهای او نه می کاست و نه به آن می افزود که او با وجود خود بر قلبها حکمرانی می کند.
حتی زمانی که منتشر نشدن یا دیر منتشر شدن تسلیت رسمی، سیاست مدار را زیر سوال می برد، باز این سیاستمداران هستند که اعتبار خود را از او وام می گیرند. (گرچه اوباما در چند جای دیگر ابراز توجه و تسلیت خود را بازگفت و خود را از طرفداران مایکل جکسون قلمداد کرد.)
اما پشت کردن مایکل به حزب جمهوریخواه و تمایل او به حزب دموکرات برای جمهوریخواهان سخت بود. نمونه کینه ورزی این افراد ممانعت در ثبت لوحی به نام مایکل جکسون در مجلس آمریکاست . زمانی که بی شرمانه از او به عنوان جنایتکار نام بردند.
امروز باید گفت چه کسی جنایت کار است؟
آیا جنایتکار کسانی هستند که با پشتیبانی از خونخواه ترین حکومت ها در منطقه خاورمیانه ( از جمله حکومت خود ما) مردم را به خاک و خون می کشند و هر روز هم به حمایت های خود اضافه می کنند یا مایکل که با قلبی مملو از عشق و محبت به دنیا می نگریست و حاضر بود رگ دستش را بزند تا کودکی رنج نبیند. کسی که هرچه در توان داشت برای بهبود این جهان انجام می داد.
آیا جنایکار کسانی هستند که به خاطر منافع خود قانون منع سلاح در آمریکا را قبول نمی کنند و به این ترتیب سالیانه چند ده نفر بی گناه را به کام مرگ می کشانند یا مایکل که فریاد خود را از بی عدالتی و عدم توجه به کودکان و هر قشری بلند می کرد؟
آیا جنایتکار کسانی هستند که امروز در آمریکا یک دوره گرد سیاه پوست را می کشند و نرخ کشتار غیر توجیهی سیاه پوستان را افزایش می دهند یا مایکل که برای رهایی از نژادپرستی آهنگ "سیاه یا سفید" را سر داده بود و جهانیان را برای ساختن جهانی بهتر تشویق می کرد؟
آیا جنایتکار کسانی هستند که جلوی تصویب قانون بیمه همگانی در آمریکا را می گیرند یا مایکل که بیش از 300 میلیون دلار، خرج بیمارستان ها و خیریه ها کرده است و امروز کمتر کسی رقبتی به صحبت کردن در این موارد دارد؟ کسی که حتی در بدترین لحظات زندگی و در دردهایش از فکر کمک به کودکان غافل نشد؟ !
اما اینها و صدها نمونه از این دست در زندگی پرمشقت مایکل کم نیستند.
آری عزیز من، دنیای عجیبی است و حال ما خوب است اما تو باور نکن.
without hope we are lost.....i love you Michael
لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.