...

جمعه، ۱۰ آذر ۱۳۹۱ | 30/11/2012

مایکل جکسون: از زبان خیاطش مایکل بوش (۹)

بخش هشتم این مقاله را در اینجا بخوانید.

کتاب

book-by-bush-1.jpg

پس از مدت‌ها انتظار، اوایل این ماه کتابی از مایکل بوش منتشر شد. او در این کتاب برای ما از لباس‌های فاخر پادشاه پاپ و داستان‌های پشت پرده‌ی آنها گفته است، از کت بیت ایت تا جورابهای سفید و دستکش پولک دوزی شده‌ی مشهورش. این کتاب «پادشاه مد: پیراستن مایکل جکسون» (The King of Style: Dressing Michael Jackson) نام دارد. [البته پیشتر نام دیگری برای آن اعلام شده بود.]

آنچه که در هشت مقاله‌ی پیشین خواندید، نگاهی اجمالی بود به آنچه که این کتاب برای گفتن دارد.

مایکل جکسون استایل منحصر بفردی داشت و بطور قطع کتابی در این باره در کتابخانه‌ی هر هواداری جایگاه خاصی خواهد داشت. فروش این کتاب ۲۲۴ صفحه‌ای از ۱ نوامبر امسال در آمازون آغاز شد. شما همچنین می‌توانید از وب سایت رسمی آن نیز دیدن کنید.

mj-outfit-badtour-4.jpg

بوش می‌گوید: "وقتی مایکل زنده بود همیشه در مورد تهیه‌‌ی کتابی اینچنین با ما صحبت می‌کرد. آرزویم این است که در سایه‌ی این کتاب، هواداران و علاقمندان مُد بتوانند شور و هیجانی را که من تمام عمرم آن را در کنار پادشاه پاپ، مایکل جکسون تجربه کردم؛ مزه کنند."

در این کتاب عکس‌هایی از لباس‌های فاخر مایکل جکسون در کنار عکس‌هایی دیده نشده از پادشاه پاپ گنجانده شده است. برای بوش، این کتاب ادای احترامی است به یاد دو دوست عزیز و دیرینه که هر دو این جهان را ترک گفته‌اند: مایکل جکسون و دنیس تامپکینز.

طراحی‌های اصلی لباس‌های مایکل که او شخصا همراه با دو خیاطش بر روی آنها کار کرده بود، چاشنی این کتاب شده است، با این حال بوش می‌گوید که طراحی‌هایی وجود دارد که به دلیلی در دست او نبودند و در کتاب نیز نیامده‌اند. این دلیل را در مقاله‌ی پیشین خواندید.


mj-sketch-1.jpg


کتاب ایده‌ی هرسه‌ی آنها بود

بوش علاوه بر طراحی لباس‌ها، حتی ایده‌ی چاپ کتاب را نیز یک ایده‌ی سه نفره از مایکل، دنیس و خودش عنوان می‌کند اما می‌گوید این مایکل جکسون بود که برای نگارش این کتاب به او الهام بخشید.

به گفته‌ی بوش، مایکل همیشه در پی شکار ایده‌های تازه بود، در هر شهری بطور حتم به دو مکان سر می‌زد: بیمارستان یا یتیم خانه‎ی کودکان و موزه‌ها. گاهی ایده‌هایش را از همین مکان‌ها می‌گرفت. کافی بود به یک پرتره یا یک فرد معمولی نگاه بیاندازد تا ایده‌ای به ذهن‌اش خطور کند. بوش می‌گوید این شیوه‌ی مایکل، همواره چراغ راه او و دنیس بود.

مایکل گاه و بیگاه لباس‌هایش را به افراد دیگر می‌بخشید و هدیه می‌داد. بوش دست و دلبازی او را بیش از حد توصیف می‌کند:

"مایکل فرد بسیار دست و دلبازی بود. اگر به او می‌گفتید که از چیزی خوشتان آمده است، آن را به شما می‌بخشید."

این خیاط و طراح لباس به نکته‌ی جالب‌تری اشاره می‌کند، اینکه چرا مایکل جکسون از هدیه دادن لذت می‌برد؟


mj-sketch-3.jpg

بوش می‌گوید مایکل برقی را که در چشمان افراد هنگام هدیه دادن به آنها می‌دید، دوست می‌داشت. هرگاه که بخشی از یادگاری‌های خود را به دیگران می‌بخشید و برق شادی را در چشمان‌شان می‌دید، غرق در لذت و شعف می‌شد.

مایکل همیشه به بوش می‌گفت: "چشمان دریچه‌ای به سوی روح بشر هستند."

اما همین دست و دلبازی مایکل باعث شد تا بوش، لزوم طبقه بندی و نگاهداری از لباس‌ها را حس کند.

یکبار که مایکل چهارمین دست از لباس‌اش را بخشیده بود، به بوش تلفن کرد و از او خواست که کت پنجم را هم برایش بدوزد زیرا هرچه که در چنته داشته، بخشیده است. از همان زمان بوش لزوم وجود دفتری را که بتوان درون‌اش تمامی اطلاعات و داشته‌ها را ذخیره کرد، حس نمود. این دفتر به مرور بزرگتر و بزرگتر شد و سرانجام در همین ماه به شکل کتابی مملو از عکس‌های زیبا به دست هواداران رسید. بوش از سالها پیش عکسبرداری از لباس‌ها را آغاز کرده بود. یک روز مایکل عکس‌ها را دیده و گفته بود:

"وای، بوش، باید کتاب‌اش کنی."

"نمی‌توانستم که از پس این کار برمی‌آیم. این مرد یک دوربین عکاسی به من داد و گفت تمرین کن. او از من یک عکاس ساخت و حالا یک کتاب نوشته‌ام . نامم نیز در آرشیو قانونی اختراعات ایالات متحده (به خاطر کفش‌های اسموت کریمینال) ثبت شده است."


mj-silver-shoes-1.jpg

مایکل بسیاری از لباس‌هایش را به بوش و تامپکینز داده و از آنها خواسته بود که نگاهبان‌‍شان باشند. بوش می‌گوید:

"همه چیز را به دقت نگاهداری می‌کردم زیرا می‌دانستم که سرانجام باید یک کتاب بنویسم."

بوش می‌گوید فشار کاری شدید مانع از آن می‌شد که کتاب به سرانجام برسد زیرا اولویت همیشه با تورها، کنسرت‌ها و مراسم‌ها بود. بوش و تامپکینز در زمان حیات مایکل پیوسته سرگرم طراحی و دوخت و دوز بودند. پس از مرگ ام‌جی و دنیس، وظیفه‌ی چاپ کتابی که آرزوی هرسه‌ی آنان بود، بر دوش مایکل بوش سنگینی می‌کرد.


تور کتاب به دور دنیا

michael-bush-times-square-jumbotron.jpg

بوش می‌گوید: "خوش شانس بودم که توانستم در زمان حیاتم داستانم را بازگو کنم. نمی‌خواستم خاطره‌ها و ماجراهای جالب و شگفت‌انگیزی که با مایکل داشتیم ناگفته بماند و از بین برود. اکنون خوشحالم که توانستم داستان را از زبان خودم و نه فردی دیگر بازگو کنم."

بوش برای تبلیغ این کتاب از روز ۳۰ اکتبر با حمایت هارد راک کافه، عازم توری به دور اروپا شد و به لندن، پاریس، آمستردام، بروسلز، برلین و کوپنهاگ سفر کرد. هواداران می‌توانستند در فروشگاه‌های هارد راک کافه از نزدیک با بوش دیدار کنند و کتاب را با امضای او خریداری نمایند. این تور تا ۱۴ نوامبر ادامه داشت و پس از آن نوبت به لس آنجلس رسید و بوش در روزهای ۱۹ و ۲۰ نوامبر در گالری جولین در این شهر حاضر شد.

Michael-Lee-Bush4.JPG

دیدار با هواداران برای بوش تجربه‌ی جالبی بوده است. او که همواره در پشت صحنه فعالیت می‌کرد، می‌گوید این بار توانست دنیا را از چشمان مایکل ببیند. او توانست آن "درخشش" را که مایکل در موردش به بوش گفته بود، در چشمان هواداران ببیند و بفهمد که آنها چه احساسی به مایکل دارند. بوش می‌گوید:

"اکنون می‌دانم آن چه بود که مایکل را تحت تاثیر قرار می‌داد و الهام بخش‌اش می‌شد... هواداران‌اش."

Michael-Lee-Bush6.jpg

کتی با چهره‌های مختلف از مایکل که بوش طی سفر امسالش به دور دنیا بر تن داشت


بوش پس از ۲۵ سال کار مداوم، امروز از نتیجه‌ی کار‌های با ارزش‌اش لذت می‌برد.

پس از پایان کار و سروسامان گرفتن امانتی‌های مایکل جکسون در دستان بنیادش و فروش برخی دیگر؛ وقتی که بوش دیگر لازم نیست نگران هزینه‌ی انبار این پوشاک فاخر و تاریخی و یا بید زدگی و از بین رفتن تدریجی آنها باشد؛ خیاط کهنه کار قرار است به سراغ لباس‌های دیگری برود که بیست سال آزگار است آنها را چشم انتظار نگاه داشته است.

این مقاله ادامه دارد...

منبع: eMJey.com / ifashion, The wrap, Reuters, Associated Press

...