چهارشنبه، ۲۴ آبان ۱۳۹۱ | 14/11/2012
مایکل جکسون: از زبان خیاطش مایکل بوش (۳)
بخش دوم این مقاله را در اینجا بخوانید.
لباسهای تور
پیش از آنکه راهی تور شوند، بوش به مزرعهی مایکل، نورلند میرفت و در آنجا ساعتها به نظارهی رقص مایکل مینشست تا اگر لباسهایی که طراحی کرده بود، برای صحنه مناسب نبود و آزادی عمل لازم را به مایکل نمیداد، اصلاحشان کند.
"در مورد لباسها بسیار اندیشه و تعمق شده بود. همه چیز از روی حساب و کتاب بود."
بوش میگوید در همان حال که استادیومهایی که مایکل در آنها برنامه اجرا میکرد، بزرگتر و بزگتر میشدند، شلوارهای او کوتاهتر و کوتاهتر میشدند تا جورابهای سفیدش بهتر از دور دیده شوند.
"مایکل نگران بود که همه نتوانند به یکسان از نمایش او لذت ببرند. او میگفت مردمی که در صفهای آخر ایستادهاند به همان اندازه هزینه کردهاند که مردمانی که در صفهای ابتدایی ایستادهاند. او میخواست تمامی آنها بتوانند وی را بر روی صحنه ببینند."
لباسهای صحنه باید طوری طراحی میشدند که نمایانگر حرکات او باشند، بنابراین بوش و تامپکینز برای ساعتهای متمادی به تماشای رقص مایکل مهمان میشدند تا حرکات او را به خوبی درک کنند. بوش میگوید مایکل چه سرگرم برگزاری تور بود و چه نبود، روزی پنج تا شش ساعت تمرین رقص میکرد. مایکل یک تکه زمین چوبی سخت (مخصوص رقص) را با خود به دور دنیا حمل میکرد.
مایکل ابریشم چینی و پارچههای کشی را برای لباسهایش ترجیح میداد. بوش میگوید: "لباسهای تنگ و کشی، به مایکل اندامی خوش تراش میداد و برای رقص مایکل نیز خوب عمل میکرد."
لاغری، بیخوابی، سکس و ویتیلیگو
مایکل با ۱۷۸ سانتیمتر (۵ فوت و ۱۰ اینچ)، مرد بلند قد و بسیار لاغر اندامی بود. بوش میگوید:
"اگر به پهلو میچرخید، دیگر هیکلاش را نمیدید. آنقدر لاغر بود که باسن نداشت. ما کشهای مخصوصی در کمر شلوار او گذاشته بودیم تا آن را بر روی بدناش نگاه دارد. هنگامیکه لباس را از تناش بیرون میآوردید و فشار میآوردید، از آن آب جاری میشد."
ایدهی کتهای نظامی از همینجا شکل گرفت. این کتها بر تن او بسیار خوش مینشستند و اندامی استوار را به نمایش میگذاشتند. بوش میگوید:
"بدن او به فرمان و تحت کنترلاش بود و لباسها نیز چشمها را به سوی خود میکشیدند."
بوش میگوید برخلاف صحنهگردانان بسیاری که با زنان هوادارا خود رابطه برقرار میکنند؛ رابطهی جنسی بخشی از هویت مایکل نبود. وقتی او بر روی صحنه اجرا میکرد، مانند آن بود که با هواداراناش عشقبازی میکند، اما هیچکس هرگز اجازهی دست زدن به او را نداشت.
بیماری پوستی ویتیلیگو که باعث سفید شدن رنگ پوستاش میشد نیز یک معضل بود.
"این سوءبرداشت ایجاد شده بود که او از روی عمد رنگ پوستاش را سفید میکند. اما در واقعیت این فقط گریمی برای یکدست ساختن رنگ پوستاش بود. او لکههای سفیدی بر روی پوستاش داشت که مدام پراکنده میشدند."
از همان تور نخست (BAD Tour) بوش پی برد که مایکل جکسون در خوابیدن مشکل دارد. او از خواب طولانی و عمیق در شب بیبهره بود و فقط چرتهای کوتاه میزد.
"استراحت کردن برایش دشوار بود. طی تور در روزهایی که کنسرت برگزار نمیشد، به امور تجاری میپرداخت. همیشه کاری برای انجام دادن وجود داشت و او مجبور بود به آن رسیدگی کند. او در بدناش اصلا بافت چربی نداشت، خوراکاش بسیار بسیار کم بود. از ابتدای یک نمایش تا آخرین آهنگی که اجرا میکرد، دو کیلوگرم از آب بدناش را از دست میداد. فشار بیحدوحصری بر روی او وجود داشت زیرا اگر تنها یکی از کنسرتها لغو میشد، بر روی تمام تور اثر میگذاشت."
سایز دور کمر مایکل برابر با ۷۱ سانتیمتر (۲۸ اینچ) بود اما درمیانهی اجرای کنسرت و پیش از آنکه آهنگ Beat It را اجرا کرده باشد، با کم کردن دو کیلوگرم از آب بدن، سایز کمرش به ۶۹ سانتیمتر (۲۷.۲۵ اینچ) میرسید.
خیاطان برای کاهش سایز مایکل چاره اندیشیده بودند. در جارختی لباسهایی یک شکل و یک رنگ به ترتیب سایز چیده شده بود. بوش میگوید:
"اگر چندین دست لباس با سایزهای مختلف تهیه نمیکردیم، لحظهای فرا میرسید که با یک حرکت بدنش بر روی صحنه، شلوارش از کمرش جدا میشد و به دور پاهایش میافتاد، و آنوقت آن اجرا دیگر جادویی نمیبود!"
مایکل به بوش میگفت: "هرگز اجازه نده که آنها پاهای مرا ببینند، اگر چنین شود، تمامشان را از دست میدهم."
این مقاله ادامه دارد...
منبع: eMJey.com / Reuters & Associated Press