...

یکشنبه، ۸ آبان ۱۳۹۰ | 30/10/2011

ماموریت غیرممکن مایکل جکسون

برت رتنر، کارگردان فیلم ساعت شلوغی با بازی کریس تاکر و جکی چان، از دوستان صمیمی مایکل جکسون بود. رتنر خاطرات زیادی از مایکل دارد. او روز چهارشنبه در گفتگو با جیمی کیمل یک خاطره‌ی بسیار خنده‌دار از شوخی‌های غیر معمول مایکل جکسون تعریف کرد. ویدیوی این رویداد را دانلود نمایید.

برت گفت که از طریق فیلم ساعت شلوغی با مایکل آشنا شده بود. وی افزود که بیشتر مردم مایکل را آنگونه که وی می‌شناخت، نمی‌شناسند و اینکه او بسیار شوخ طبع و بامزه بود و عادت داشت با مردم شوخی کند و آنها را دست بیاندازد.

برت و کریس وقت‌های خوش زیادی را در مزرعه‌ی نورلند با مایکل می‌گذراندند. الیزابت تیلور یک سوییت اختصاصی در نورلند داشت اما وقتی خودش در نورلند نبود، برت شب را در آن سوییت سر می‌کرد.


BrettRatner-MJ.jpg

ماجرا از این قرار بود که یکبار...

"من در سوییت الیزابت تیلور خوابیده بودم. که دیدم یک صداهایی می‌آید. مایکل داشت می‌گفت «برت! خوابیدی!؟» گفتم آره من خوابم!... او گفت «پاشو! کیتو رو می‌فرستم دنبالت»... کیتو یک مرد قد کوتاه ژاپنی و راننده‌ی اتومبیل لیموزین او بود. او تاکسیدو می‎‌پوشید، کلاه سرش می‌گذاشت و درازترین لیموزینی که من در عمرم دیده بودم را می‌راند.

مایکل گفت «لازم نیست پیژامه‌ت رو عوض کنی»... من هم با پیژامه‌ای که به پا داشتم سوار لیموزین شدم. پرسیدم «ما داریم کجا می‌ریم؟» مایکل گفت «میریم به سون‌ایلون».. گفتم هاااا؟! (۷-Eleven فروشگاه زنجیره‌ای)

مایکل ماسک «هالک» را به صورتش زد. من گفتم نه مایکل من احتیاجی به ماسک ندارم. ما ساعت ۴ صبح در سانتاباربارا درون یک لیموزین به سون‌ایلون رفتیم تا چند تا بالون بخریم. او گفت «بیا تو دستشویی»... گفتم وای اوضاع دارد خراب می‌شود... درون دستشویی او بالون‌ها را با آب پر کرد و ما به درون اتومبیل برگشتیم. گفتم مایکل اینجا چه خبر است؟ او گفت «خودت می‌بینی!»"

مایکل از راننده‌اش، کیتو خواست که آنها را به یک سواری در اطراف مزرعه‌ی نورلند ببرد. مایکل و برت با بالون‌های پر از آب درون اتومبیل نشستند. رتنر ادامه می‌دهد:

"ما در حال رانندگی درون یک جاده‌ی خلوت بودیم که ناگهان مردی را دیدیم که مانند بی‌خانمان‌ها از کنار رد می‌شد. مایکل فریاد زد «کیتو! بزن رو ترمز!»... آن مرد فکر کرد الان است که عده‌ای به او حمله کنند. مایکل یک مرتبه با ماسک هالکی که بر روی صورتش بود، سرش را از سقف لیموزین بیرون آورد. تصور کنید آن مرد چقدر ترسیده بود. نمی‌دانست به کدام طرف فرار کند. او شروع کرد به دویدن در جهت مخالف ما. مایکل داد زد «کیتو! فرمون رو بچرخون!».. ما به آن مرد رسیدیم و او در جایش ایستاد. مایکل بالون آب را به طرف‌اش پرتاب کرد و فریاد زد «کیتو! برو!»...

نمی‌دانم اگر پلیس ما را شکار می‌کرد چه میشد! مایکل جکسون با ماسک هالک و بالون‌های آب درون لیموزین... ما تمام شب می‌خندیدیم، من دیگر اصلا خوابم نبرد. این یکی از عجیب‌ترین شبها بود."

جیمی کیمل با خنده تایید می‌کند! "این عجیب‌ترین اتفاقی است که تا کنون رخ داده!"

منبع: eMJey.com / contactmusic.com

...