چهارشنبه، ۴ آبان ۱۳۹۰ | 26/10/2011
روز ۱۷ دادگاه: پروپوفول در دستان پزشک ایمن است
هفدهمین جلسهی محاکمهی متهم به قتل غیر عمد مایکل جکسون با باران و ترافیک صبحگاهی شدید همراه شد. دادگاه به همین دلیل با تاخیر آغاز شد.
شاهد نخست پرستار شریلین لی بود که روز قبل نیز شهادت داده بود. او در جایگاه هنوز یک سوال را نیز پاسخ نداده بود که گفت دچار ضعف شده است و نمیتواند در جایگاه بماند. او با بغض به قاضی گفت که بسیار ممنون خواهد شد اگر به او اجازه دهد کمی استراحت نماید. او سپس ادامه داد که ادای شهادت برایش بسیار حساس است.
قاضی گفت که سلامت او از هرچیز مهمتر است. لی جایگاه را ترک کرد و قاضی با خوشرویی و شوخ طبعی هرچه تمامتر از هیئت منصفهای که برای گمنام و ناشناس است، تشکر کرد که زیر باران خود را به دادگاه رساندهاند و نیز پوزش خواست که باید مدتی را تا ادامهی دادگاه منتظر بمانند. پاستور همچنین به آنها گفت که هنگام پایین آمدن از پلههای جایگاه مراقب باشند.
وقتی شریلین لی پس از ۲۵ دقیقه به جایگاه بازگشت گفت که طی ماههای پیش از فوت مایکل سعی کرده بود بیخوابی وی را با استفاده از برنامهی روزانهی حاوی ویتامین و بدون کافئین درمان نماید اما نتیجهای ایجاد نشده بود. در آپریل ۲۰۰۹ مایکل از لی خواست تا به او پروپوفول تزریق نماید.
مایکل گفته بود این تنها دارویی است که باعث میشود او بخوابد. وی توضیح داده بود که این دارو را در یک عمل جراحی آزمایش کرده بود.
لی گفت که او هرگز نام این داور را هم نشنیده بود اما پرس و جو کرد و از اثرات جانبی آن آگاهی یافت و نیز دانست که تنها باید در بیمارستان و برای عمل جراحی استفاده شود.
لی به مایکل گفت که این دارو برای مصرف خانگی بیش از حد خطرناک است اما مایکل متقاعد نشد.
"او گفت «مشکلی برای من ایجاد نمیشود. من فقط به یک پزشک احتیاج دارم که وقتی خواب هستم با تجهیزاتش از من مراقبت کند.»"
"یک بار از او پرسیدم به این فکر کرده است که اگر دیگر بیدار نشود، چه اتفاقی میافتد؟"
پرستار شریلین لی شهادت داد که مایکل به وی گفته بود پزشکش به او اطمینان خاطر داده است که خطری وی را تهدید نمیکند تا وقتی که توسط تجهیزات از وی مراقبت به عمل آید.
"او گفت «من میگویم تنها دارویی که میتواند من را خواب کند دیپریوان است. آیا میتوانی فردی را بیابی که به من کمک کند تا بخوابم؟»"
دیپریوان نام تجاری پروپوفول است.
لی در روز ۱۹ آپریل آخرین درخواست مایکل برای تزریق پروپوفول را رد کرد و مایکل دیگر با وی تماس نگرفت.
دادستان یوید والگرن از پرستار لی پرسید: "آیا او گفت که «من حالم خوب خواهد بود. فقط نیاز دارم تا وقتی که خواب هستم یک پزشک با تجهیزاتش از من مراقبت نماید؟»"
شریلین لی: "بله دقیقا همین را گفت."
لی در اینجا به گریه افتاد.
پرستار شریلین شاهد وکلای مدافع بود و شهادتش به سود دادستان!
دیوید والگرن از این موقعیت استفاده کرد تا نشان دهد که کانراد موری نیز همچون آلن متزگر و شریلین لی میبایست در پاسخ به درخواست مایکل، او را از خطر پروپوفول آگاه میکرد و به او نه میگفت.
وی همچنین نشان داد که مایکل جکسون نسبت به پزشک موری اعتماد کامل را داشت و میدانست تا وقتی که یک پزشک با تجهیزاتش علایم حیاتی وی را تحت نظر قرار دهد، برای وی خطری ایجاد نخواهد شد.
دادستان میگوید کانراد موری بیش از ۴۵ دقیقه مایکل را در حالت بیهوشی به حال خود رها کرده بود.
نکتهی دیگری که از شهادت لی برمیآید اینست که مایکل آگاه بوده است که تزریق باید توسط پزشک صورت گیرد پس او نمیتوانسته است به خود پروپوفول تزریق کرده باشد.
وکلای مدافع میگویند وقتی موری در اتاق نبوده است، مایکل این دارو را به خود تزریق کرده بود.
طی پرسش و پاسخ با ویدیو والگرن، پرستار لی به موردی حیاتی اشاره کرد:
"به او گفتم که اگر فردی براستی به او اهمیت دهد و نگرانش باشد، هرگز این دارو را به وی نخواهد داد."
لی همچنین اشاره کرد که جزئیات درمانی مایکل جکسون را یادداشت میکرده است. یکی از ایراداتی که دادستان به کانراد موری میگیرد این است که او هرگز سوابق درمانی مایکل و داروهایی که تجویز میکرد را یادداشت نمینمود.
لی در جایگاه گفت که از سرم برای تزریق ویتامین به مایکل استفاه میکرده است زیرا مایکل رگهای باریکی داشت و تزریق به او سخت بود.
پیش از آن نیز دکتر استیون شیفر با اشاره به همین موضوع، احتمال تزریق پروپوفول توسط مایکل را رد کرده بود. او گفته بود که تزریق پروپوفول بسیار دردناک است و حتما باید همراه با یک مسکن صورت بگیرد. علاوه بر این، برای انجام چنین تزریقی به رگ بزرگ نیاز است، اما رگهای مایکل باریک بودند که تزریق را دشوارتر نیز مینمود.
دیروز همچنین وکیل مدافع، اد چرنوف گفت که موری در دادگاه شهادت نخواهد داد. این قاضی را واداشت که بگوید اگر لازم شود موری باید در جایگاه قرار بگیرد حتی اگر استراتژی وکلا اینچنین نباشد.
چرنوف از قاضی پرسید که آیا از نظر قانونی وی اختیارِ دادن چنین رهنمودی را به وکلای مدافع دارد؟ و قاضی گفت که این یکی از مادههای قانون مایکل پاستور (خودش) است!
پاستور همچنین مانع از آن شد که جزئیات قرارداد بسته شده بین مایکل جکسون و کمپانی AEG برای برگزاری ۵۰ کنسرت در لندن به آگاهی هیئت منصفه برسد. وکلای مدافع میخواستند نشان دهند که اگر مایکل کنسرتها را لغو میکرد، ۴۰ میلیون دلار به AEG بدهکار میشد و بنابراین مصمم بود که تور را به انجام برساند و برای همین منظور به خواب نیاز داشت تا بتواند به تمرینهایش برسد.
پاستور گفت از کجا معلوم که مایکل جکسون از این بابت نگرانی داشته است؟ وی ادامه داد که این جریان میتواند هیئت منصفه را سردرگم نماید.
او همچنین یادآور شد:
"این یک پروندهی قرارداد کاری نیست! این یک پروندهی قتل است!"
شاهد دیگر روز گذشته، رندی فیلیپس، مدیر عامل AEG بود.
وی گفت نظریهی وکلا که مایکل جکسون سخت از لغو کنسرتها توسط AEG میترسیده است، صحت ندارد. زیرا آنها هرگز تهدید به لغو قرارداد نکرده بودند.
"هیچ کدام از ما هرگز به لغو قرارداد حتی فکر نکرده بودیم."
اما اگر مایکل قرارداد را لغو میکرد موظف بود که هزینهی برگزاری جلسههای تمرین و مراحل آماده سازی تور را پرداخت نماید. قاضی به رندی فیلیپس اجازه نداد که مبلغ دقیقی که در قرارداد برای پرداخت خسارت قید شده بود را نزد هیئت منصفه افشا نماید.
فیلیپس گفت طی نشستی که با حضور او، کنی اورتگا، کانراد موری و مایکل در منزل مایکل برگزار شده بود، مایکل به آنها اطمینان خاطر داد که اگر شرایط برایش مهیا باشد، کنسرتها به سرانجام خواهند رسید:
"او گفت شما خانه را بسازید و من درهایش را نصب و رنگش میکنم."
فیلیپس گفت طی آن دیدار به کانراد موری گفته بود که باید در مورد پزشک دیگر مایکل، دکتر آرنولد کلین اطلاعاتی داشته باشد. فیلیپس میخواست اطمینان یابد که موری در جریان داروهایی که کلین برای مایکل تجویز میکند، قرار دارد.
فیلیپس گفت این نگرانی از آن جهت بود که یک روز پس از بازگشت مایکل از مطب کلین، وی را تا حدی گیج و سردرگم یافته بود.
فیلیپس گفت که مایکل بسیار مشتاق، هیجان زده و متعهد بود که حرفهاش را بار دیگر در لندن آغاز نماید. او تمایل داشت که در خانهای در حومهی شهر همراه با سه فرزندش زندگی کند.
فیلیپس گفت مایکل از اینکه مدام مکان زندگیش را تغییر میداد به تنگ آمده بود و میخواست یک مکان ثابت برای زندگی با فرزندانش داشته باشد.
فیلیپس اشاره کرد که این یک گفتگوی احساسی بین آن دو بود و باعث گردید که هر دو به گربه بیافتند.
وی همچنین گفت که مایکل میخواست دکتر موری تمام مدت در لندن با او باشد.
منبع: eMJey.com / AP / Reuters