دوشنبه، ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ | 14/02/2011
اشکهای جانت جکسون در مصاحبهی تلویزیونی
جانت جکسون، خواهر مایکل در مصاحبهی تلویزیونی اخیرش با پیرس مورگان از شبکهی سیانان ایالات متحده، خاطرات مایکل را زنده کرد و به گریه افتاد. او که ۸ سال از مایکل کوچکتر است افسوس میخورد که چرا وقت بیشتری را برای کمک به مایکل که از بیخوابی شدید رنج میبرد و برای درمان خود با اعتماد و تکیه بر تخصص یک پزشک، از داروهای خواب آور کمک میگرفت، اختصاص نداده بود.
"ما رویاهایمان را با یکدیگر در میان میگذاشتیم. من خواهر کوچکش بودم و او میدانست که همیشه جانبش را نگاه خواهم داشت. طی سالها با مسائلی که برایش پیش آمد، من کوشیدم در حد توان همواره در کنارش باشم. هنوز هم یک روزم بدون یاد و خاطرهی او شب نمیشود. حتی یک روز."
آخرین واژهای که بین آن دو رد و بدل شد، سخن عشق بود: "به او گفتم دوستت دارم و او گفت من هم دوستت دارم دانک."
"من را دانک صدا میکرد، دانکی فراید چیکن (جوجه سخاری). هیچ معنایی ندارد. مایکل همیشه همین طوری خل بازی درمیآورد."
جانت با یادآوری دوران سخت کودکی و اینکه پدرشان به آنها اجازه نمیداد او را بابا صدا بزنند به گریه افتاد.
"او هرگز آن پدری که من در آرزوی داشتنش بودم، نبود... یک بار سعی کردم او را بابا صدا بزنم، اما او گفت «من برای تو جوزف هستم. تو حق نداری من را بابا صدا کنی.» این چیزها بر روی کودکان تاثیر زیادی میگذارد. هنوز هم آنچنان که میبینید تاثیرش را بر رویم احساس میکنم."
جانت در حال سخن گفتن چشمانش از اشک پر شد. او همچنین گفت که در دادگاه پیش رو که برای رسیدگی به اتهام قتل مایکل تشکیل میشود، حضور خواهد یافت.
"نشستن در دادگاه سخت است اما او برادرم است، همخون من است. او به خاطر پارهای دلایل دیگر اینجا نیست. فکر میکنم برای هر خانوادهای که عضوی را از دست میدهد، حضور یافتن در دادگاه حایز اهمیت باشد. شما میخواهید شاهد اجرای عدالت باشید."
منبع: eMJey.com / MTV