مايكل به مجله انگليسي اوكي اجازه داد تا عكسهائي را از اولين پسرش، پرينس مايكل جكسون جونيور منتشر كند. يك مصاحبه با مايكل و دبي همراه با عكسها به چاپ رسيد.


--------------------------------------------------------------------------------

” سلطان پاپ و پرينس كوچكش“


مصاحبه كننده: مايكل، پدر بودن چه احساسي داره؟
مايكل: اين تجربه ي بسيار لذتبخشي بود. من 24 ساعت از شبانه روز احساس خوشبختي ميكنم.

مصاحبه كننده: ميتوني از تولد پسرت براي ما بگي؟
مايكل: سخته كه مرحله به مرحله بگم ولي تصاويري كه توي ذهنم وجود داره، هيجان و اضطرابمون را نشون ميده. دبي هنگام وضع حمل خيلي قوي بود و وقتي بچه به دنيا اومد، فرياد شادي بلند شد. من نميتونستم معجزه اي را كه شاهدش بودم باور كنم. اين غير قابل باور بود.

مصاحبه كننده: مايكل، ارتباط بين خودت و دبي را توصيف كن.

مايكل: دبي ومن همديگر را به خاطر تمام دلايلي كه شما هيچوقت روي صحنه يا توي عكسها نمي بينين دوست داريم. من اون را به خاطر اينكه انسان زيبا، بي ادعا و بخشنده ايه دوست دارم و اون هم من را به خاطر خودم دوست داره.

مصاحبه كننده: دبي احساسات فعلي تو نسبت به مايكل چيه؟

دبي: من حالا اون را حتي بيشتر از زماني كه پسرمون متولد نشده بود، دوست دارم. پدر شدن يه احساس قوي حمايت كردن در اون به وجود آورده. اون خيلي مهربان و قويه.

مصاحبه كننده: اسم اين پسر چيه؟ چرا با اين اسم ناميده شده؟ و بيشتر شبيه كدومتونه؟

مايكل: اسمش پرينس مايكل جونيورِ. پدر بزرگم و جدم هر دو اسمشون پرينس بوده. بنابراين ما اين رسم را ادامه داده ايم و حالا سومين پرينس را در خانواده داريم

دبي: اون خيلي خوشگله. فكر ميكنم چشمهاي من را داره.

مصاحبه كننده: مايكل، در بين تمام دستاوردهاي درخشنده ي زندگيت، پدر بودن چه جايگاهي داره؟

مايكل: كلمات نميتونه اون را توصيف كنه. هيچ معجزه اي توي زندگي وجود نداره كه با تماشاي به دنيا اومدن پسرتون، مقايسه بشه

مصاحبه كننده: آيا اين بچه هنوز لبخند نزده يا به يه نحوي به شما دوتا جواب نداده؟

مايكل: اون تمام مدت لبخند ميزنه و وقتي كه براش ميخونم چشمهاش برق ميزنه. اون قطعأ صداي منو ميشناسه. دبي چانه اش را غلغلك ميده و اون نخودي ميخنده

مصاحبه كننده: دبي، آيا مايكل پوشكهاي بچه را عوض ميكنه، يا نصف شب بيدار ميشه تا بهش شير بده و يا سهم خودشو از كارهاي خونه انجام ميده؟ دبي: بله، مايكل همه كاري انجام ميده. اون دوست داره در تمام جنبه هاي رسيدگي به بچه درگير باشه. اون يه پدر شگفت آوره. به اون شير ميده، بغلش ميكنه والبته براش ميخونه

مصاحبه كننده: دبي تو با مشهورترين انسان روي زمين ازدواج كردي و صاحب فرزند شدي. اين چه اثري روي تو داشته ؟

دبي: من با مردي ازدواج كردم و صاحب فرزند شدم كه هميشه دوستش خواهم داشت و من در اوج دنيا قرار دارم. تنها زماني كه احساس غم ميكنم وقتيه كه چيزهائي را كه هيچوقت نگفته ام، و به من نسبت داده شده، مي بينم و يا وقتي ميشنوم كه كمدين هاي آخرشب در مورد همسرم اينطور مسخره و توهين آميز صحبت ميكنن و چيزهايي ميگن كه حقيقت نداره. 99% مزخرفاتي را كه ميخونين يا ميشنوين باور نكنين. من ميدونم كه ما تحت بازرسي دقيق و فزاينده ي مردم خواهيم بود و من انتظارش را نميكشم ولي ميدونم كه اين هميشه يه قسمت از ازدواج كردن با مايكل خواهد بود

مصاحبه كننده: مايكل تو خيلي به ندرت مصاحبه ميكني. اون چيزي كه دوست داري الان به طرفدارانت بگي، چيه؟

مايكل: از تمام شما طرفدارانم به خاطر فهميدن اين موضوع، كه چقدر برام اهميت داره كه در مقابل ديد عموم از خانواده ام محافظت كنم، تشكر ميكنم. من تمام زندگي ام را در تنگ ماهي زندگي كرده ام و ميخوام كه پسرم عادي زندگي كنه. شما در تمام مدت زندگي و كارم از من حمايت ميكرده ايد و حالا شما در بزرگترين شادي من سهيم هستين. دوستتون دارم

مصاحبه كننده: مايكل، آرزوهاي تو براي آينده ي پرينس مايكل جونيور چيه؟

مايكل: من ميخوام اون در حالي كه با عشق و خانواده احاطه شده بزرگ بشه تا بهترين تعليم و تربيتي را كه من ميتونم براش تهيه كنم دريافت كنه. تا استعدادش را كشف كنه و پرورش بده. و از منابعش استفاده كنه تا زندگي را براي اونهايي كه از اش خوشبخت تر نيستن، بهتر كنه

مصاحبه كننده: آيا تو دبي را از ديدن بچه منع ميكني؟

مايكل: نه، اين كاملأ غلطه. ما از زمان تولد پسرمون مثل يه خانواده با هم بوده ايم. و ما قدر هر لحظه اي را كه مثل يه خانواده زندگي كرديم، ميدونستيم.

مصاحبه كننده: مايكل، واكنش خانواده تو به اين تولد چي بود؟
مايكل: اونها همگي خيلي هيجان زده هستن. من در حال حاضر دارم يه عالمه اطلاعات و نصايح در مورد مدرسه و اين قبيل چيزها ميگيرم.
مصاحبه كننده: سعي ميكني چه نوع بابائي باشي؟
مايكل: بهترينش. پدرم هميشه براي ما حاضر بود. از ابتداي شهرت جكسون فايو و در طي تمام اتفاقات خوب و بدي كه در ادامه اش بود. من هم هميشه براي پسرم حاضر خواهم بود. اين براي من مهمترين چيز در دنياست

مصاحبه كننده: دبي، احساسات خانواده تو نسبت به مايكل چيه؟

دبي: اونها ديوونه اش هستن. اونها از كشف كردن اينكه مايكل چقدر خون گرم و نابغه است، مشعوف شده بودن.

مصاحبه كننده: تو، توانايي هاي مايكل را به عنوان يه پدر چطوري توصيف ميكني؟ دبي: اون خيلي صبوره واحساس حمايت كردن در اون به وجود اومده. اون هيچوقت در انجام كارهاي بچه عجله نميكنه. من افتخار ميكردم كه اون در مقابل پاپاراتزي مسائل خصوصيمون، محكم ايستادگي ميكرد. اون خيلي قويه

مصاحبه كننده: مايكل، آيا تو هنوز به خانواده ات نزديك هستي؟ چقدر والدين و خواهران و برادرانت را مي بيني؟ آيا هنوز بچه را نديده اند؟

مايكل: ما هميشه صحبت ميكنيم و يكديگر را مي بينيم. ما اخيرأ يه گردهمايي داشتيم كه همه ي اقوام دور براي اولين بار يكديگر را ملاقات كردن

مصاحبه كننده: ما گمان ميكنيم كه مادر خوانده ي بچه ممكنه اليزابت تيلور باشه. چه چيزي تو را مجذوب اليزابت كرده؟ خيلي ها به اين ميگفتن
” يه دوستي بعيد “. شما چه چيز مشتركي دارين؟

مايكل: اليزابت خيلي از چيزهائي را كه من در زمان بزرگ شدنم در ملأ عام تجربه كردم، مي شناخت. من كلمات كمي ميتونم بگم و يا بعضي وقتها فقط ميتونم آه بكشم و اون ميدونه من چه احساسي دارم. اين شگفت انگيز بود كه يه نفر را كه خيلي خوب من را ميفهميد پيدا كنم. من براش دعا ميكنم. من ميخوام كه اون در شادي تولد پسرم براي سالياني كه در پيش داريم، سهيم باشه

مصاحبه كننده: چه نوع هديه هائي براي پرينس مايكل جونيور دريافت كرده اين؟

مايكل: تعدادي هديه ي عالي دريافت كرديم. گنجهاي شگفت انگيز، حيوانهاي پارچه اي، اسباب بازي، از سراسر دنيا. ما ميخوايم از اين فرصت استفاده كنيم و از تمامي طرفداران شگفت آورم كه به ما كمك كردن تا اومدن فرزندمون را به اون خوشامد بگيم، تشكر كنيم

مصاحبه كننده: مايكل، توانائي هاي دبي به عنوان يه مادر چيه؟

مايكل: دبي يه زن بسيار قوي و مهربونه. اون يه مادر شگفت آوره.

مصاحبه كننده: ميتونيم در آلبوم جديدت، انتظار يه آهنگ در مورد پسرت داشته باشيم؟

مايكل: تولد پسرم براي من از نظر هنري خيلي الهام بخش بوده و در آينده قطعأ يه آهنگ وجود خواهد داشت

مصاحبه كننده: و يكي هم در مورد دبي؟

مايكل: هر آهنگي در مورد پسرم بايد در مورد دبي هم باشه.