چهارشنبه، ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ | 8/05/2013
وکیل بنیاد مایکل جکسون: ادعای رابسون وقیحانه و رقت انگیز است
وید رابسون (Wade Robson)، رقصنده و طراح رقص ۳۰ سالهی استرالیایی، هرآنچه که امروز دارد را مدیون مایکل جکسون است. اما سودای پول برای او قویتر از عشقی است که زمانی ادعا میکرد به مایکل جکسون دارد. او امروز مصداق بارز نمک خوردن و نمکدان شکستن است!
مایکل جکسون کاری کرد که استعداد این کودک ناشناس شکوفا شود، مایکل او را به آمریکا آورد به او پر و بال داد، استادش شد، دانستههایش را در وجود او به امانت گذاشت. رابسون بالا رفت، مشهور شد و اسم و رسمی بدست آورد و حتی طراح رقص بریتنی اسپیرز شد. اما ورای تمامی این دستاوردها، یک دوستی بیست ساله با مایکل جکسون است.
او که در کودکی مهمان مایکل در نورلند شد و از نعمت جلسههای آموزش رقص خصوصی با استاد رقص، مایکل جکسون، برخوردار گردید، او که سالها از مایکل ستایش کرد و پس از فوتش برای او مرثیه خواند، امروز ادعاهای کاملا متفاوتی را بر زبان میآورد.
وقتی در سال ۲۰۰۵ اتهامات آزار جنسی علیه مایکل مطرح شد، وید رابسون سرسختانه از مایکل دفاع کرد. او در دادگاه حاضر شد و در جلسهی پرسش و پاسخ آتشینی با دادستان پرونده، نه تنها از بیگناهی مایکل دفاع کرد، بلکه منکر ادعای دادستان شد. دادستان مدعی بود که رابسون نیز یکی از قربانیان مایکل بوده است. وید که سوگند یاد کرده بود در جایگاه شهود گفت که هرگز رفتار ناشایستی از مایکل سر نزده بود. علاوه بر او، مادر و خواهرش نیز در دادگاه شهادت دادند و همگی از مایکل دفاع کردند.
مادرش گفته بود: "مدت زیادی است که مایکل را میشناسم. ساعتها با او از این در و آن در صحبت کردهام. من به او اعتماد دارم. من حاضرم فرزندانم را با او تنها بگذارم."
رابسون پس فوت مایکل در سال ۲۰۰۹ وی را فرد بسیار خوبی دانست و گفت که رابطهی بینهایت خوبی با وی داشت. او سه ماه پس از فوت مایکل در مراسم امتیوی به او ادای احترام کرد، رابسون یکی از رقصندگانی بود که بر روی صحنه در کنار خواهر مایکل، جانت جکسون با آهنگ «اسکریم» به اجرای برنامه پرداخت.
اما اکنون شرایط تغییر کرده است. جیب رابسون خالی مانده و ممکن است چند ماه دیگر کاترین جکسون خسارتی چند میلیارد دلاری از کمپانی اایجی دریافت کند.
سیانان روز گذشته برگههایی بدست آورد که نشان میدهد وید رابسون هفتهی پیش علیه بنیاد مایکل جکسون با این اتهام که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته بود، شکایت کرده است. پس از فوت مایکل، افراد بسیاری برای دریافت طلب خود از بنیاد وی دست به کار شدند و دادگاه لس آنجلس یک مهلت قانونی را در نظر گرفت تا این افراد پروندهها و ادعاهای خود را تسلیم مراجع قانونی کنند. این مهلت خیلی وقت پیش به پایان رسید. با این حال رابسون از دادگاه خواسته است تا به وی اجازه دهد پروندهی خود را مطرح سازد.
اما چرا او پس از این همه سال به حرف آمده است؟ رابسون ادعا کرده است که دچار سرکوب خاطرات شده است. بدین معنی که حافظهی او بطور خودکار خاطرات وی را سد کرده و وی به تازگی همه چیز را به یاد آورده است.
وید رابسون برای تور سال ۲۰۰۸ بریتنی اسپیرز با کمپانی اایجی کار میکرد. او هم اکنون کارمند این کمپانی است و در تور دمی لواتو فعالیت میکند. آیا رابسون برای پرداختن به این دروغ از کمپانی رشوه گرفته است؟ آیا ادعاهای بیاساس او بخشی از توطئهی کمپانی برای خدشه دار کردن نام مایکل جکسون است؟ آیا این دروغ، همان راز کثیفی است که وکیل کمپانی در دادگاه وعدهی افشایش را داده بود؟
خاطرات وید رابسون از مایکل جکسون
ادعای بیشرمانهی وید رابسون را با خواندن خاطرات وی که پس از فوت مایکل در کتاب اوپاس مایکل جکسون توسط بنیاد وی چاپ شد، مورد داوری قرار دهید.
"من عادت داشتم که روزی سه ساعت با مایکل تلفنی صحبت کنم. هرگز دستگیرم نشد که او چگونه فرصت این کار را مییافت، زیرا به نظرم میرسید که مشغلههای بسیاری داشت، اما به من زنگ میزد و ما حرف میزدیم و حرف میزدیم و حرف میزدیم. وقتی گوشی موبایل خریده بود، همیشه به من زنگ میزد و برایم پیام کوتاه میفرستاد. این بخشی از دوستی بینظیری بود که بیست سال به درازا انجامید.
نخستین بار او را در تور BAD در سال ۱۹۸۷ ملاقات کردم. پنج ساله بودم. کمپانی مایکل در هر کشوری که تور برگزار میشد، یک مسابقهی رقص ترتیب میداد و من در مسابقهای که در بریزبین، استرالیا برگزار شد شرکت کردم.
در واقع تریلر نخستین آهنگی بود که در دو سالگی با آن رقصیدم. مادرم یک نوار ویدیویی داشت که با تماشایش دیوانه میشدم. هروقت که تصویر آن مرد گرگ نما (مایکل) در تلویزیون ظاهر میشد، از ترس به آشپزخانه میگریختم. وقتی سه ساله شدم، بسیاری از حرکات رقص تریلر را فرا گرفته بودم.
خلاصه در مسابقهی رقص برنده شدم. ما را برای ملاقات با مایکل بردند و در آنجا بود که به مایکل معرفی شدم. به خاطر دارم که لباسی همانند لباس مایکل در ویدیوی «بد» بر تن داشتم، کمربند مادرم چیزی در حدود پنج بار به دور کمرم حلقه خورده بود. توجه مایکل جلب شده بود، از من پرسید که آیا در مسابقه شرکت کرده بودم؟ به او گفتم که چنین است و سپس از من پرسید «آیا میخواهی فردا شب در کنار من برنامه اجرا کنی؟» نمیتوانستم باور کنم. او قرار بود شب بعد در بریزبین کنسرت اجرا کند. ایدهاش این بود که در آخرین بخش از کنسرت که اجرای آهنگ «بد» بود به روی صحنه بروم. او قرار بود تعدادی از کودکان بیسرپرست را به روی صحنه بیاورد و این فکر به ذهنش رسیده بود که ظاهر شدن من بر روی صحنه با آن لباس مخصوصم باید جالب باشد.
شب بعد در کنسرت، در انتهای آهنگ همگی به روی صحنه رفتیم. استیوی واندر نیز آنجا بود. مایکل به طرف ما آمد و گفت «یالا زود باشید». فکر کردم منظورش این است که یک تکانی به خودتان بدهید. من به جلوی صحنه رفتم و کلاهم را به میان جمعیت پرتاب کردم و شروع کردم به رقصیدن و دیوانهگری. وقتی رویم را برگرداندم دیدم که مایکل از جمعیت خداحافظی میکند، باقی بچهها رفته بودند و استیوی واندر را برای خروج از صحنه همراهی میکردند. منظور مایکل از آن جمله این بود که «بیایید، باید برویم، تمام شد.» وقتی به این موضوع پی بردم، فوری زدم به چاک. من و مادرم دو ساعت را در هتل با او گذراندیم و دوست شدیم. او کلیپهایی از فیلم مونواکر که تازه بر رویش کار میکرد را به ما نشان داد و ما حرف زدیم و حرف زدیم. رابطهمان دیگر ادامه پیدا نکرد اما من دقیقا یک روز پس از آن اجرا به استخدام یک شرکت رقص درآمدم و دو سال بعد در آمریکا بودم تا در دیزنیلند برنامه اجرا کنم. از طریق کارمندان مایکل با او ارتباط برقرار کردم، او مرا به خاطر داشت. من و خانوادهام به استودیویی که او در آنجا آلبوم دنجروس را میکس میکرد، رفتیم. من تعدادی از فیلمهای رقصم را به او نشان دادم و او گفت «میخواهی همراه با خانوادهات امشب به نورلند بیایی؟» ما همگی موافقت کردیم و دو هفته آنجا ماندیم.
دوستی ما آغاز شده بود. او به مدت دو هفته مرا به استودیوی رقصاش برد، موسیقی پخش میکرد و ما ساعتها میرقصیدیم. ما آنجا مینشستیم و فیلم میدیدیم، برای نمونه لاکپشتهای نینجا (Teenage Mutant Ninja Turtles). باقی وقتها از نورلند بیرون میرفتیم و ماشین سواری میکردیم، صدای ضبط را هم بسیار بلند میکردیم. او حتی مونواک را به من یاد داد. ما در استودیوی رقصاش بودیم، او قدم به قدم به من آموزش میداد. آن شب اصلا نتوانستم بخوابم. تجربهی مونواک در کنار مردی که این رقص را جهانی کرده بود، هیجان بسیاری در من ایجاد کرده بود.
پس از آن من و مامان تصمیم گرفتیم به آمریکا نقل مکان کنیم تا من رویای تبدیل شدن به یک رقصنده را دنبال کنم و مایکل کسی بود که به ما کمک کرد. او با شرکت دادن من در ویدیوی «سیاه یا سفید» (Black or White) یک شروع طوفانی در اختیارم قرار داد. نقشی که او در زندگیام ایفا کرد، نقش یک استاد بود. وقتی من هفت ساله بود او به من گفت که یک روز کارگردان فیلم میشود و شدم. او تشنگی آموختن و دانش را در من ایجاد کرد. یکبار نمایندهی یک کمپانی ضبط موسیقی به خانهی من آمد. (به MJJ اشاره دارد، شرکت زیرمجموعهی کمپانی ناشر موسیقی مایکل جکسون، اپیک. مایکل در سال ۱۹۹۴ میان شرکت خودش، MJJ و رابسون قراردادی را به امضا درآورد و گروه Quo را تاسیس کرد.)
آنچه جالب است اینست که او مانع تبدیل شدن من به یک بچهی لوس و خودخواه شد. او میگفت «این مال توست، اما من میخواهم که تو از آن به درستی استفاده کنی. همیشه قدر شناس باش وگرنه آن را پس خواهم گرفت.»
آخرین بار در جولای سال ۲۰۰۸ دیدمش. من در وگاس سرگرم کار بر روی یک نمایش بودم و او در همان شهر زندگی میکرد. من، همسرم، او و سه فرزندش یک مهمانی باربکیو داشتیم. این عادیترین چیز بود. من و همسرم غذای سالمی تدارک دیده و کلی خرید کرده بودیم. اما وقتی به آنجا رسیدیم دیدیم که مایکل کلی آشپزی کرده بود. به او گفتم «مرد، چرا اینهمه تدارک دیدهای؟ ما غذای معمولی با خود آوردهایم.» من برای تهیهی باربکیو به بیرون رفتم و مایکل در زیر یک چتر آنجا نشست.
ما اوقات بسیار خوبی با هم داشتیم زیرا او مرد بسیار مهربان و دلسوزی بود. بیش از همه دلم برای آن گپهای تلفنی تنگ میشود. هنوز هم شماره موبایلاش را در گوشیام دارم. حتی نمیتوانم به پاک کردن پیامهای کوتاهش فکر کنم."
آیا این گفتههای مردی است که دچار سرکوب خاطرات شده است؟ او به خوبی جزئیات ملاقاتهایش با مایکل را به یاد میآورد!
مایکل جکسون در سال ۲۰۰۱ در گفتگو با ربای شمیولی بوتیک در مورد وید گفته بود:
بوتیک: اوه، پس او در گروه انسینک نبود؟ وید را میگویم.
مایکل: نه، او طراح رقص بریتنی اسپیرز و انسینک است. ببین، من به وید درس میدادم.
بوتیک: واقعا؟
مایکل: بله، به او آموزش میدادم. تمامی رقصهایی که امروز از بریتنی اسپیرز و انسینک میبینی، تمامی این رقصها و استایلها از من نشئت گرفته است، زیرا من معلم وید بودم. او اهل استرالیا بود و من او را به آمریکا آوردم."
بیانیهی بنیاد مایکل جکسون
هاوارد ویتزمن وکیل بنیاد مایکل جکسون امروز در خصوص ادعای وید رابسون گفت:
"ادعای آقای رابسون وقیحانه و رقت انگیز است. او همان مرد جوانی است که طی بیست سال گذشته دست کم دو بار با سوگند در دادگاه شهادت داد و در مصاحبههایش بیان کرد که مایکل جکسون هرگز مرتکب کار ناشایستی نشده بود. اکنون، چهار سال پس از فوت مایکل، این ادعای غمانگیز و غیرموثق از جانب وی مطرح شده است. ما اطمینان داریم که دادگاه این مسئله را به همان گونه که در واقع هست قضاوت خواهد کرد."
واکنش توماس میزرو
سخنان پوچ رابسون که خود را دوست مایکل میخواند، واکنش شدید توماس میزرو را برانگیخته است. توماس میزرو در دادگاه سال ۲۰۰۵ دفاع از مایکل را برعهده داشت و طی جلسههای دادرسی، بیپایه و اساس بودن گفتههای شاکی و خانوادهی را ثابت کرده بود. او همچنین طی سالها از هر فرصتی برای دفاع از مایکل استفاده کرده است. میزرو در خصوص ادای جدید رابسون به سیانان گفته است:
"یاوه است. در دادگاه سال ۲۰۰۵ او یکی از مهمترین شاهدان ما بود. او سوگند یاد کرد و شهادت وی تزلزل ناپذیر بود. او گفت که هرگز توسط مایکل مورد سوءاستفادهی جنسی قرار نگرفته بود. او در پاسخ به رفتار پرخاشگرانهی دادستان بسیار قوی و محکم ظاهر شد و گفتههایش را تغییر نداد. هرگز در تاکید بر این نکته که مایکل قطعا موجب آزار وی نشده بود، سستی و ضعف از خود نشان ندادن."
رابسون در جایگاه شهود با صلابت دادگاه را مورد خطاب قرار داده بود: "به شما میگویم که هرگز اتفاقی بین ما نیافتاد، او هرگز به من دست نزد."
میزرو با اشاره به همزمانی این ادعا با برگزاری دادگاه اایجی، ادعای رابسون را شکبرانگیز خواند و گفت که رابسون تنها در پی پول است. میزرو همچنین این ادعا را که رابسون دچار سرکوب خاطرات شده بود، به استهزا گرفته است.
گفتههای راجر فریدمن
راجر فریدمن نیز در وب سایت خود به این مسئله پرداخته است.
"رابسون در پی آن است که از بنیاد مایکل جکسون خسارت بگیرد. او و مادرش در دادگاه سال ۲۰۰۵ به نفع مایکل شهادت دادند و در رسانهها از او به نیکی یاد کردند. برای رابسون دیگر دیر شده است. اما موضوع چیست؟
رابسون فصل مشترک مایکل جکسون، بریتنی اسپیرز و گروه انسینک است. رابسون نه تنها جکسون را میشناخت بلکه در اوایل جوانی برای گروه انسینک فعالیت میکرد. او برای بریتنی و جاستین تیمبرلیک، دیگر عضو انسینک، رقص طراحی کرد و اکنون نیز در خدمت دمی لواتو است.
زمان طرح ادعای رابسون بسیار عجیب است. خانوادهی جکسون کمپانی اایجی را به دادگاه کشانده است و ادعای غرامت سنگینی کرده است. اما ادعای رابسون با عقل جور در نمیآید. او در اجراهای بسیاری به جکسون ادای احترام کرده است و نیز به مراسم یادبود مایکل در سال ۲۰۰۹ مهمان شده بود. او همچنین در سال ۲۰۰۵ پرسش و پاسخ طوفانی دادستان را تاب آورده بود. رابسون ابتدا باید تمامی حرفها و کارهایی که در مدح مایکل جکسون گفته و انجام داده است را پس بگیرد. برای شروع، مصاحبهی ویدیویاش با ایتی که در آن رابطهاش با مایکل را «عالی» توصیف کرده بود.
واکنش جو ووگل
در واکنش به ادای بیشرمانهی رابسون، جو ووگل، نویسندهی کتابهایی در مورد مایکل جکسون از جمله «مرد در موسیقی»، جملههایی از رابسون را که در سال ۲۰۰۹ گفته شده بود در توییتر خود منتشر کرد:
"مایکل جکسون دنیا را تغییر داد و زندگی مرا نیز. او دلیلی است که میرقصم، دلیلی است که آهنگ میسازم، و یکی از دلایل اساسی است که به خوبی انسانها باور دارم. او بیست سال دوست صمیمی من بود. موسیقی او، رقص او، سخنانی که با آنها به من الهام بخشید و به من جرات داد، عشق بیپایان و بیقید و شرط او تا ابد در من زنده خواهد ماند. بیش از حد تصور دلتنگاش هستم، اما میدانم که اکنون در آرامش است و بهشت را با آواز و رقص خود افسون کرده است. مایکل دوستت دارم."
منبع: eMJey.com / CNN & Roger Freidman at Showbiz۴۱۱ & Joe Vogel at twitter