سه شنبه، ۲۲ آذر ۱۳۹۰ | 13/12/2011
دنیس تامپکینز درگذشت
روز ۲ دسامبر دنیس تامپکینز یکی دیگر از دوستان و همکاران مایکل جکسون درگذشت.
کارن فی (Karen Faye) آرایشگر مایکل روز گذشته در توییتر خود تایید کرد: "بله، بازهم یک دوست عزیز و هنرمند دیگر را از دست دادیم. این خواستهی او بود که در آرامش و سکوت از دنیا برود."
دنیس تامپکینز (Dennis Tompkins) و مایکل لی بوش (Michael Bush) از سال ۱۹۸۵ برای ۲۵ سال متمادی، طراحی تقریبا تمامی لباسهای فاخر مایکل را بر عهده داشتند. از لباسهای سه تور جهانی و کلیپهای متعدد، کفشها و دستکشهای متنوع گرفته تا پوششهای مخصوص مراسم جوایز موسیقی و دیدارهای رسمی با روسای جمهور و خانوادههای سلطنتی.
کفشی که مایکل برای انجام رقص تکیهی ضد جاذبه (Anti Gravity Lean) در اسموت کریمینال طراحی و اختراع کرده بود، توسط این دو ساخته شد. در پاشنهی این کفش حفرهای تعبیه شده بود که درون قلابهایی بر روی صحنه قفل میشد و به مایکل و رقصندگان اجازه میداد با زاویهای ۴۵ درجه خم شوند.
لباس مندرسی که مایکل برای ویدیوی Earth Song بر تن داشت نیز از طراحیهای این دو دوست بود.
آنها دهها هزار قلم لباس و متعلقات آن را برای مایکل طراحی کرده بودند.
لباسهای مایکل به تنهایی یکی از علامتهای مشخصهی وی به شمار میروند. سبک خاص او در پوشش، پایه گذار مُدی شد که بسیاری از آن تاثیر پذیرفتند.
بوش و تامپکنیز ساعتها در استودیو به تماشای رقص و شیوهی آوازخوانی مایکل که خودش مانند یک اجرای صحنه بود مینشستند تا هم بتوانند جوهر هنر او را در طراحی لباسها دخالت دهند و هم درک نمایند که مایکل در لباسهایش به چه آزادی عملی نیاز دارد. آنها همواره میدانستند که یک لباس خوب باید به هنرمند اجازه دهد که بدون تلاش و تقلا به هر سو حرکت کند. لباسهای مایکل باید با نوتهایی که او میخواند و هر رقصی که میکرد، هماهنگ میشدند.
طی تور هیستوری، پیش از اجرای قطعهی مختلطی از آهنگهای جکسون فایو، مایکل بوش به همراه کارن فی بر روی صحنه میآمد تا مایکل را برای اجرای آن قطعه آماده نماید و لباسش را به او بپوشاند.
تامپکینز و بوش به ندرت چیزی در مورد همکاری خود با مایکل در رسانهها میگفتند. آنها از جمله طراحان لباسهای آخرین تور وی، This Is It بودند که با فوت مایکل لغو گردید.
تامپکینز و بوش میدانستند که ستارهی این جمع، مایکل است و هرگز برای تصاحب زمین شهرت تلاشی به خرج ندادند. بلکه در سکوت، هنری را خلق کردند که دنیا را به حیرت واداشت و اکنون لباسهای فاخر مایکل زینت بخش نمایشگاههای گوناگون در سرتاسر دنیا شده است.
آنان همچنین طراحی کت و شلوارهایی را که مایکل طی دادگاه سال ۲۰۰۵ میپوشید بر عهده داشتند. پس از پایان دادگاه، لس آنجلس تایمز به سراغشان رفته بود تا با آنها مصاحبه کند.
دادگاه تا ماه ژوئن به طول انجامید و طی این مدت بوش هر روز ساعت ۳ صبح از خواب برمیخواست تا لباسهایی را که او و تامپکینز شب قبل آماده کرده بودند از کارگاهشان در لاس فلیز به نورلند، خانهی مایکل در لس الیواس ببرد. لباسها تشکیل میشد از یک دست کت و شلوار، جلیقه، کراوات و متعلقات و آویزهای خاصی چون مدالهای نظامی و از این دست.
بوش زمانی بین ۶ تا ۷ صبح در نورلند، به مایکل در پوشیدن لباسها کمک میکرد. وی میگفت مایکل همیشه از او قدردانی میکرد و او را در آغوش میگرفت.
بوش بعدازظهر در کارگاهش بود تا به تامپکینز در آماده کردن لباسهای روز بعد کمک نماید. این دو با استفاده از مانکن مایکل، لباسها را تهیه میکردند. ابعاد این مانکن دقیقا با سایز مایکل همخوانی داشت.
آنچه که این دو بیش از هرچیز دیگر به آن میبالیدند این بود که مایکل هرگز لباسها را دو بار نمیپوشید.
بوش: "ما ۲ یا ۳ خیاط داشتیم که لباسها را میدوختند زیرا خودمان نمیتوانستیم به تنهایی آنها را سر وقت آماده کنیم."
آنها سعی میکردند در ساعت ۹ شب به خواب بروند اما گاهی تا ساعت ۱۱ بیدار میماندند.
آنها طی سالها از هر چه که برای مایکل آماده میکردند، عکس میگرفتند. زیرا میترسیدند که مایکل بخواهد دوباره سفارش همان قطعه را به آنها بدهد. مایکل علاقه داشت از هر لباس دو دست داشته باشد. پیش میآمد که موزهی راکاندرول یا مادام توسو، قطعهای از لباسهای مایکل را درخواست میکرد و او علاقه داشت یک دست از آن را نیز نزد خود نگاهداری نماید.
رسانهها همواره مایکل را به خاطر پوشیدن لباسهای فاخر و پر زرق و برق، به ولخرجی متهم میکردند اما به گفتهی تامپکینز، این قضاوتی ناعادلانه بوده است.
"اگر هر فرد دیگری این لباسها را میپوشید، آنها چنین اظهار نظری در موردش نمیکردند."
"بروس ویلیس یک کت نارنجی رنگ پوشیده بود. رابین ویلیامز کت و شلواری پوشیده بود که یک سری بند از آن آویزان بود. هیچکس چیزی در مورد آنها نگفت زیرا آنها مایکل جکسون نیستند. اگر مایکل جکسون با لباس مخصوص مراسم عزاداری با طراحی جورجیو آرمانی به دادگاه پا میگذاشت، مردم باز هم حرف برای گفتن داشتند."
مایکل یک بار با پیژامه به دادگاه رفت. او به خاطر اسپاسم شدید کمر در بیمارستان بستری بود و قاضی دستور داد که باید در دادگاه حاضر شود. او هم با همان پیژامهای که به پا داشت به دادگاه رفت.
رسانهها از مایکل انتقاد کردند، اما بوش میگفت: "ببخشید! شما اگر در بیمارستان باشید چه میپوشید؟"
"مایکل هرگز در عمرش پایش به چنین دادگاهی کشیده نشده بود. ما باید چیزی طراحی میکردیم که در شان مایکل جکسون باشد اما در عین حال با دادگاه نیز همخوانی داشته باشد."
آنها برای طراحیهای خود از منابع مختلف الهام میگرفتند. بوش توضیح میداد:
"مجلههای گوناگون از طراحیهای لباسهای زنانه، مردانه و کودکانه را میخریم و همه را پخش میکنیم روی زمین و به تماشایشان مینشینیم. دنیس تختهی طراحی و مدادش را در دست میگیرد و شروع میکند به نقاشی. کار ما گروهی است. مایکل نیز همیشه از ایدهها استقبال میکند."
مایکل آنها را اینچنین در راهشان هدایت میکرد: "این چیزی است که باقی دنیا میپوشد؛ من بهتر از این را میخواهم."
بوش: "نخستین لباسی که طراحی کردیم (روز نخست دادگاه) یک دست کت و شلوار سفید بود و بعد مردم دیوانه شدند. پس رفتیم به سمت رنگهای تیره، آبی سیر، مشکی، با رگههای خاکستری، و بعد یک دست کت و شلوار بلیزر سرخ رنگ که دو سوی آن دکمه داشت را به مایکل پوشاندیم. دنیا ایستاد. این کت قرمز صفحههای تمام روزنامهها را اشغال کرد."
جلیقههایی که مایکل آن روزها بر تن میکرد، زبانزد بود. این جلیقهها از ابریشم هندی، پارچههای رنگارنگ اروپایی و جنسهای ارزان قیمت پایین شهری در لس آنجلس دوخته میشدند. برخی از آنها سنگ دوزی و برخی دیگر دکمه دوزی داشتند.
بوش: "مایکل عاشق تزیینات نظامی است. یک یونیفورم باید درخور توجه باشد. آنها بیعیب و نقص هستند و مانند لباس رقص به نظر میآیند. مانند پوست بر تن مینشینند."
مایکل مشتری دایم فروشگاهی در سانتا مونیکا بود که خردهریزهایی از بریتانیا میفروخت.
تامپکینز عقیده داشت: "این مدالهای بریتانیایی با میناکاریهای زیبایشان مانند جواهر جلوه میکنند."
طی سالها بوش و تامپکینز مجموعهی پرباری از یونیفورمهای نظامی، کلاهها، مدالها و کتابها را جمع آوری نمودند تا به نحوی از آنها برای طراحی لباسهای مایکل الهام بگیرند.
بوش با درخششی در چشمانش توضیح داد: "هنگامی که مایکل به اینجا میآید، وقت نمایش است."
لباسها رژه میروند و مایکل نظر میدهد. اما حتی از دید مایکل نیز برخی از ابداعات آنها زیاده روی بودند.
"برخی چیزها را که میبیند، میگوید «نه نه نه!» و ما میگوییم «بله بله بله!»"
و با لبخند فراخی ادامه داد: "ما به طراحی لباسهای رقص برای مایکل عادت داریم."
مایکل در ژوئن ۲۰۰۹ درگذشت و در ماه سپتامبر تابوتش در سرداب آرامگاه فارست لان دفن شد. مایکل بوش و دنیس تامپکینز آخرین دست لباس را برای مایکل دوختند تا برای همیشه در تابوت بر تن داشته باشد.
*توضیح:
طرح در سال ۱۹۹۸ امضا نشده است. مایکل در سالهایی از زندگیش، از دوران آلبوم بد (Bad,۱۹۸۷) تا اوایل دههی ۹۰ امضای خود را با سال ۱۹۹۸ به ثبت میرساند. تعبیرهای مختلفی از این امضا در دست است. عدهای دلیل آن را ۴۰ ساله شدن مایکل در سال ۹۸ عنوان میکنند. برخی میگویند طبق یک پیشگویی مایکل در سال ۱۹۹۸ از دنیا میرفت و عدهای دیگر میگویند مایکل باور داشت که سال ۹۸ برای او یک نقطهی عطف خواهد بود. دختر مایکل، پاریس در سال ۹۸ به دنیا آمد. این امضا با سال ۱۹۹۸ در ابتدای کتاب زندگینامهی او، مونواک که سال ۸۸ منتشر گردید، به چاپ رسید. عدهای میگویند این یک اشتباه چاپی یا اشتباهی از جانب مایکل بوده است که البته این استدلال زیاد منطقی به نظر نمیرسد. برخی دیگر بر این عقیده هستند که مایکل با این امضا فروش کتاب را برای ۱۰ سال متمادی تضمین کرد و امیدوار بود که این کتاب به مدت یک دهه پرفروش باشد.
منبع: eMJey.com / LA Times