دوشنبه، ۲۸ شهریور ۱۳۹۰ | 19/09/2011
مایکل جکسون: پادشاه قلب من
در این قسمت نگاهی داریم بر سرگذشت تاتیانا تامبزن و بخشهایی از مصاحبهی او را خواهیم خواند. طی روزهای آتی نیز بخشهایی از دو کتاب وی در این صفحه قرار خواهد گرفت.
تاتیانا استفانی ایون تامبزن (Tatiana Stephanie Yvonne Thumbtzen) مشهور به تاتیانا تامبزن، همبازی مایکل در کلیپ مشهور The Way You Make Me Feel و نخستین دختری است که مایکل را در مقابل چشم دوربینها بوسید. او همیشه از وجود یک رابطهی احساسی بین خود و مایکل گفته است. رابطهای که مایکل هرگز آن را انکار یا تایید نکرد و از جانب تیم مایکل تنها تلاشی دیگر برای کسب ثروت با سوء استفاده از نام و اعتبار مایکل جکسون خوانده شد.
تاتیانا زادهی ۲۲ آپریل ۱۹۶۰ در کلیرواتر، فلوریدا، ایالات متحده است. او در ۸ سالگی به نیویورک رفت و در مدرسهی رقص باله نام نویسی کرد. او با قد ۱۷۰ سانتیمتر در ۱۹ سالگی حرفهی خود را به عنوان یک مدل در ژاپن آغاز نمود و پس از بازگشت به نیویورک، کارش را در استودیوهای فیلمسازی ادامه داد. او در اواخر ۱۹۸۶ به لس آنجلس نقل مکان کرد تا در ویدیوها و پوسترهای تبلیغاتی ایفای نقش نماید. اما درخششاش در ویدیوی "احساسی که به من میدهی" از مایکل جکسون بود که یک شبه و البته برای مدتی کوتاه او را مبدل به یک ستارهی جهانی کرد. این کلیپ در ۳۱ اکتبر ۱۹۸۷ عرضه شد.
مایکل، تاتیانا را به تور جهانی Bad (آغاز: ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۷ - پایان: ۲۷ ژانویه ۱۹۸۹) دعوت کرد. او بر روی صحنههای مختلفی همراه با مایکل به اجرای برنامه پرداخت تا اینکه یک اشتباه باعث شد که از تور اخراج شود. او مایکل را بر روی صحنه بوسید و سپس شریل کرو (Sheryl Crow) یکی از خوانندگان تور، جای او را گرفت. آنگونه که تاتیانا میگوید مایکل پس از آن هرگز در پی برقراری تماس دوباره با وی برنیامد.
تاتیانا و مایکل از سال ۱۹۸۹ و پس از مراسم جوایز Black Radio Exclusive Humanitarian Award دیگر هرگز یکدیگر را ندیدند. در آن شب تاتیانا جایزهی انسانیت را به مایکل تقدیم کرد. مایکل پس از دریافت جایزه سخنرانی مختصری ارائه داد و برای همیشه از زندگی تاتیانا رفت.
تاتیانا عقیده دارد که اطرافیان مایکل به خاطر ترس از واکنش هواداران، یا پارهای مسائل دیگر همچون از دست دادن رابطهی نزدیکشان با وی، مانعی بر سر راه عشق آن دو ساختند. انگشت اتهام او به خصوص به سوی فرانک دلیو، مدیر برنامهی مایکل جکسون نشانه میرفت. گفته شده است که آنها مدتی قبل، پیش از فوت فرانک با یکدیگر دیدار کرده و پس از سالها سرانجام مسائل را بین خود حل کرده بودند.
تاتیانا میگوید: "عشق و اعتقادم به مایکل، برای پیشرفت و فعالیت به من قدرت و اراده بخشیده است."
پیشتر در مورد او در این صفحه خوانده بودید. او در سال ۲۰۰۵ در کتابی به نام "The Way He Made Me Feel" (احساسی که او به من داد)، از خاطراتش با مایکل گفته بود.
در ماه مارس گذشته نیز کتاب تازهای از تاتیانا با عنوان "Michael & Tatiana: The King of My Heart" راهی بازار شد. این کتاب نسبت به کتاب پیشین نگاه مفصلتر و عمیقتری دارد به احساس او نسبت به مایکل.
البته نباید از نظر دور نگاه داشت که مایکل هرگز شخصا در مورد ادعاهای وی چیزی نگفت. گرچه کاترین جکسون مادر مایکل سالها پیش گفت که از پسرش در مورد تاتیانا پرسش کرده و مایکل پذیرفته بود که به او علاقمند شده است.
کتاب نخست و کتاب دوم تاتیانا در آمازون فروخته میشود.
تاتیانا در کتاب دوم از سرخوردگیها و ناکامیهایش میگوید. گذشته از این او در مورد رویاروییاش با دایانا راس، بروک شیلدز و لیزا ماری پریسلی همسر نخست مایکل نوشته است. دایانا و بروک هر دو از دوستان قدیمی مایکل بودند.
وی چنانکه میگوید پس از فوت مایکل دچار ضربهی روحی وحشتناکی شد. او از جانب خانوادهی جکسون برای حضور در مراسم تدفین مایکل در سپتامبر ۲۰۰۹ دعوت گردید و با ظاهری بسیار متاثر در آن مراسم حضور یافت.
پس از فوت مایکل یک پروژهی طراحی پرتره از مایکل جکسون افتتاح شد. قرار بود طرح این پرتره با یک میلیون نقطه به نشان یک میلیون هوادار در سرتاسر جهان تکمیل شود. تاتیانا از جمله افرادی بود که از این طرح حمایت کرد.
او برای تبلیغ کتاب جدیدش با AllHipHop.com به گفتگو پرداخته است که بخشهایی از آن را میخوانیم.
- چه چیز مایکل را پادشاه قلب شما کرده است؟
تاتیانا: مایکل کودکی من بود. نخستین باری که چشمم به او افتاد سه ساله بودم و دانستم که قلبم برای اوست و این عشق را از همان زمان در خود حفظ کردم و از وقتی که دختر کوچکی بودم، رویای دیدار با او را در سر داشتم.
- هدفتان از نوشتن کتاب دوم چه بود؟
تاتیانا: کتاب دوم داستان مرا عمیقتر بیان میکند.
- با مرگ مایکل چگونه کنار آمدید؟
تاتیانا: با کمک خدا. من به خدا ایمان دارم. هر صبح که بیدار میشوم به خاطر میآورم که دنیا دیگر مثل قبل نیست. چیزی گم کردهام. فردی که همیشه در قلبم بود و او را شریک روحی خود میدانستم. اصلا ساده نیست زیرا گاهی احساس میکنم نیمهی دیگر چیزی هستم که حالا وجود ندارد.
- مطمئنم با من موافقید. مردم پیش از مرگش او را مورد آزار قرار دادند و یک مرتبه پس از فوتش او را در آغوش کشیدند.
تاتیانا: نقطه نظر شما کاملا صحیح است. مردمی را دیدهام که علاقهای به مایکل نداشتند و یک مرتبه پس از فوتش هواداران متعصبش شدهاند و او را مانند بت میپرستند و تحسین میکنند. فکر میکنم مردم تا چیزی را از دست ندادهاند، قدرش را نمیدانند.
- آیا هرگز به این فکر میکردید که شاید روزی توجهاش را جلب کنید؟
تاتیانا: نه هرگز، گرچه یک بار دوستی چنین پیش بینی کرد. در کتابم گفتهام دوستی که نامش را فاش نکردهام به من گفت باید به نیویورک بروم و مایکل جکسون را ببینم زیرا او از من خوشش خواهد آمد. (خنده) البته من به این چیزها فکر نمیکردم، فقط دوست داشتم او را ببینم. وقتی او را دیدم و با او کار کردم، همه چیز خود به خود اتفاق افتاد. کار خدا بود. آن روزها شادترین دوران زندگیم بود. پس از آن دیگر هرگز طعم شادی را نچشیدم.
- میدانم که با توجه به جایگاه او، این کار برای شما بسیار سخت بوده است.
تاتیانا: او بزرگترین صحنهگردان تاریخ بود، اما گذشته از این او یک مرد بود. احساسی که به یکدیگر داشتیم بین خود ما بود و ربطی به بت بودن او نداشت. وقتی یخهای بین ما آب شد و یکدیگر را شناختیم، او فقط مایکل بود.
- مایکل همیشه توسط مردم یا مادون انسان فرض شده است یا ابر انسان. آنها هرگز او را به چشم مردی که بتواند زن زیبایی چون شما را عاشق خود سازد، ندیدهاند. پس از مرگش داستانهای بسیاری در مورد خوش و بش او با زنان و سر به سر گذاشتنها و دست انداختنهایش بر زبانها افتاد. آیا وجود چنین خصیصهای را در او تایید میکنید؟
تاتیانا: کاملا. صحنهای در ویدیوی TWYMMF هست که ما به درون اتومبیل میرویم. بار نخست، پاشنهی کفش من در جایی گیر کرد و او دستش را روی پای من گذاشت تا کمکم کند. از اینکه پایم را لمس میکرد، چنان متحیر و مفتون شده بودم که خود را بیرون کشیدم و بر روی پشتم بر زمین افتادم. او مرا از روی زمین بلند کرد و با دست گرد و خاک لباسم را میتکاند، البته نه به شیوهی زشتی بلکه از روی صمیمیت. وقتی به او نگاه کردم، یک لبخند شیطنت آمیز بر لب داشت. او یک مرد عادی، قوی و سرزنده بود.
او فکر میکرد شیوهی راه رفتن من جذاب است. به من میگفت قدم زدن من، رقص من است.
میتوانم بفهمم که رسانهها همیشه او را یک فرد عجیب و غریب جلوه دادهاند. یکبار فیرپو کار (Firpo Carr) مشاور مایکل گفت که مشاور مایکل جکسون بودن کار افراد سست اراده و بزدل نیست.
{ادامه دارد...}
منبع: eMJey.com / firpocarr.com / AllHipHop.com