Important هر چه میخواهد دل تنگت بگو ... !

24 جولای 2013 00:10 #32205 توسط kingmichael
خب از اسم تاپیک معلومه جریان چیه !

بعضی وقتا پیش میاد یه خاطره یا یه جمله ای توی ذهنمون میاد و می خوایم با بقیه در میان بزاریم ولی جای مناسب این کار رو پیدا نمیکنیم و کلا قیدشو میزنیم
بعضی وقت ها هم یه سری سوالات و بحث های کوچیکی پیش میاد که ارزش ایجاد یه تاپیک جدید رو نداره ، برای همین اون بحثو توی تاپیک های دیگه شروع میکنیم که باعث اختلال توی موضوع اصلی میشه .

امیدوارم این تاپیک برای رفع مشکلات بالا و سایر مشکلات مفید باشه
كاربر(ان) زير تشكر كردند: FeanoR, Michaellover, bahareh

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

24 جولای 2013 07:43 - 24 جولای 2013 10:45 #32213 توسط Michaellover
چند وقت پیش رفتم کتاب فروشی یه نیم ساعتی تو کتابا گشتم یک کتاب انتخاب کردم بعدش رفتم قسمت های دیگه ی کتاب خونه رو بگردم یه کتاب مایکلی دیدم...چه کتابی بود!!!
پر از عکس و پوستر از قبل آماده شده با کیفیت عالی با متن برخی از شعر ها...اما الآن اسمش یادم نمیاد :faranak:
از آقاهه قیمتش رو پرسیدم گفت:115 هزار تومان...
دیروز دوباره رفتم کتاب فروشی چشمم خورد بهش :x

راستش چند وقت دیگه تولدمه,به بابام گفتم اینو بخره گفت خودش میخواست دوچرخه بخره...
الآن بد جوری سر دو راهی ام چیکار کنم :@^@|||

"...Before You start Pointing Fingers Make Sure Your Hands Are Clean"
كاربر(ان) زير تشكر كردند: kingmichael

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

24 جولای 2013 09:03 - 24 جولای 2013 09:04 #32217 توسط kingmichael
منم بودم سر دوراهی قرار میگرفتم ! 115 تومن یه کتاب !!؟! :D %-(

____________________

خودمونیم این پشه ها عجب موجودات رو اعصابی هستن !!
من موندم اینا خواب و زندگی ندارن ؟! پشه هه تا 5 صب پا به پای من بیدار بود !
تمام در و پنجره ها رو باز گذاشته بودم ، هر چی منطقی باهاش صحبت کردم ، هرچی عزیزم جانم بهش گفتم
نه حاضر شد خودش بگیره بخوابه نه گذاشت من کارمو بکنم !!

نه دلم اومد بکشمش نه زبون پشه ای بلد بودم که حداقل دو تا فحش بهش بدم ! :))

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

24 جولای 2013 10:11 #32220 توسط bahareh
آفرین این پست خیلی خوبیه :clp2:
اینجا جا برا گفتگوی صمیمی بچه ها خیلی خوبه امیدوارم همه استقبال کنند :trbdy: :bdlgh:
:budbr: :mj10:
كاربر(ان) زير تشكر كردند: kingmichael

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

24 جولای 2013 10:27 #32221 توسط Michaellover
داریم اسباب کشی می کنیم...واقعا حال و حوصله اسباب کشی ندارم :(

"...Before You start Pointing Fingers Make Sure Your Hands Are Clean"

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

24 جولای 2013 10:36 #32222 توسط kingmichael

Michaellover نوشته: داریم اسباب کشی می کنیم...واقعا حال و حوصله اسباب کشی ندارم :(


برو کار میکن مگو چیست کار ! :D

من بیچاره امروز 7 صبح تا 1 بعد ظهر از این سر شهر به اون سر شهر واسه یه امضایی ! رسیدم خونه جون نداشتم لپتاپو روشن کنم !
باز خدا پدربزرگ بابامو بیامرزه :D بابام تو این شهر از خود احمدی نژادم پارتیش کلفت تره :D :devil:
اگه نبود تا فردا همین موقع باید دنبال امضا میگشتم !

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

24 جولای 2013 10:48 - 24 جولای 2013 10:49 #32224 توسط Michaellover

kingmichael نوشته:

Michaellover نوشته: داریم اسباب کشی می کنیم...واقعا حال و حوصله اسباب کشی ندارم :(


برو کار میکن مگو چیست کار ! :D

من بیچاره امروز 7 صبح تا 1 بعد ظهر از این سر شهر به اون سر شهر واسه یه امضایی ! رسیدم خونه جون نداشتم لپتاپو روشن کنم !
باز خدا پدربزرگ بابامو بیامرزه :D بابام تو این شهر از خود احمدی نژادم پارتیش کلفت تره :D :devil:
اگه نبود تا فردا همین موقع باید دنبال امضا میگشتم !



تو کدوم شهر؟ :D اراک؟؟

سه چهار روز پیش من و مامانم رفته بودیم تهران خونه خالم قرار بود فرداش بابام و خواهرم هم بیان...
وقتی بابام اومد بهم گفت:یه چیزی برات خریدم که آرزوشو داشتی!
پرسیدم حرف آخرش چیه؟
گفت:ت
خیلی کنجکاو شدم تا صبح داشتم بهش فکر میکردم...یعنی همون کتابه بود؟دوچرخه بود؟
وقتی رسیدیم خونه داشتم از کنجکاوی می ترکیدم من زودتر از بابام اومدم بالا ولی منتظر شدم خودش بیاد "اون چیزی که آرزوشو داشتم"بهم بده.
وقتی اومد رفت دم یخچال درو باز کرد یه کمپوت انجیر در آورد داد بهم :bye2:

"...Before You start Pointing Fingers Make Sure Your Hands Are Clean"

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

24 جولای 2013 11:05 - 24 جولای 2013 11:06 #32227 توسط kingmichael
:D =)) =)) =)) =))

___________________

تو کدوم شهر؟ :D اراک؟؟

اگه اراک بودم که جنازم هم به خونه نمیرسید !
کارای اداری تو شهرهای کوچیک خیلی راحت تر پیش میره ! :D

جالبه من هر وقت به عنوان یه شهروند معمولی میرم جایی کارام چند ساعت طول میکشه ولی با بابام که میرم فوقش 10 دقه !!! :@^@||| اصلا بد خفن موندم این وسط ! پارتی بازی یا عدالت ؟!!؟

یه مهری که من تو 3 ساعت نتونستم بگیرم بابام رفت 6 دقه گرفت اومد ! منم همینجوری مونده بودم تو کف !!!
نمیدونم این چه وضعیه واقعا !! کار خلافی هم نمیکنه بابام ، ولی تا میره جایی سریع کارش راه میوفته !
همون روش های قانونی ولی خیلی سریع ! اصلا انگار مسئولین یه جورایی حال میکنم آدم ها رو معطل کنم
نمیدونم این چه مرضیه اداره های ما دارن !

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

24 جولای 2013 11:09 #32228 توسط bahareh
علی کتاب مایکلیه یعنی چی؟
:-/ مگه و ایران کتاب مایکلی پیدا میشه؟

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

24 جولای 2013 11:14 #32229 توسط Michaellover

bahareh نوشته: علی کتاب مایکلیه یعنی چی؟
:-/ مگه و ایران کتاب مایکلی پیدا میشه؟


من نمی دونم چه جوری هنوز پلمپ نشده بود ولی همه چی داشت
آلبوم عکس بیتلز, فول آلبوم همه خواننده ها و مایکل,طرح محسن نامجو, همه چی...

___________________________________________________________________
هر چی تو اینترنت گشتم کتابه رو پیدا نکردم!
یه روز میرم ازش عکس میگرم میزام :D

"...Before You start Pointing Fingers Make Sure Your Hands Are Clean"

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

مدیران انجمن: Ehsanblackfire

Please publish modules in offcanvas position.