سؤال دلم براي مايكل تنگه

دلم براي مايكل تنگه
دلم براي اينكه تاپيك عكسهاي جديد مايكل رو ببينم تنگه، خيلي
نميدونم اين مرد واقعا كي بود ؟؟؟
چه چيزي تو وجودش بود
بعضي وقتاكه به تاثيري كه تو دنيا ايجاد كرد فكر ميكنم با خودم ميگم :
من ، و زندگي ه من چقدر حقيرانه است....
قبلا شايد تنها نكته ي منفي كه مايكل تو زندگيم ايجاد كرد همين بود
اين كه افسرده باشم كه چرا نميتونم مثل اون باشم؟؟؟ چرا نميتونم تاثير مثبت ايجاد كنم و...و...

واقعا عجيبه
چيزي كه اين مرد تو اين دنيا خلق كرد[/size] از خودش!!!!!!!!
واقعا زبونم بند مياد
اميدوارم به زودي ببينمش
خيلي اميدوارم

و همين اميد به ديدنش هست كه باعث ميشه تلاش كنم، قوي باشم و مثل هيچكس نباشم
خودم باشم
تا با افتخار همديگرو ببينيم
تا وقتي مايكل ازم پرسيد با نوري كه از قلبم بهت تابيدم چيكار كردي؟؟؟
بگم من ...
من فرزام شدم


روانش در آرامش و شادي

موافقم باهات فرزام وقتی میبینم ادمای به این خوبی چه زود میرنو دله ادمو میسوزن از اونور ادمای مزخرف (نمونش موری) چجوری باعثه ازارو اذیت دیگران میشن غمم دوبرابر میشه!
امشبم من دلم خیلی هواشو کرده اومدم اینجا بلکه یکم اروم شم
هنوزم وقتی بهش فکر میکنم دست خودم نیس بغض میکنم....

جالبه که امشب من نباید دلتنگ باشم مثلا سال داره عوض می شه سال کهنه میره و یه سال جدید میاد ولی چند روزه بد جور دلتنگ کسی شدم که با بهترین و زیباترین قلبی که داشت بدترین رفتارها رو باهاش کردند و می کنند نمی خوام کسی رو ناراحت کنم ولی وقتی دلتنگی مو نمی تونم باکسی قسمت کنم اینجا سر می زنم. این احساس وقتی بهم دست می ده از همه چیز و همه کس متنفر می شم... وقتی نظرات آدمهایی رو می خونم که با بد دلی در مورد مایکل قضاوت می کنند حتی از خدا هم بدم میاد که چرا زندگی مایکل رو اینطوری رقم زد.
یه عده دروغ آشکار رو به حقیقت پنهان ترجیح دادن و برای اینکه افتخارات مایکل رو بی ارزش کنند با زندگی او و با قلب مهربونش چه جنایت ها که نکردند.